علمی فرهنگی ورزشی پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
پوسيدگي دندانها علت ميكروبي دارد و هيچ ربطي به جنس دندانها ندارد. ميكروبهايي كه به هرحال در دهان وجود دارند از قند موجود در موادغذايي استفاده ميکنند و از آنها اسيد ميسازند و درنتيجه ميناي دندان در اسيد حل و باعث پوسيدگي دندانها ميشود... در تمام موادغذايي يكي از انواع موادقندي وجود دارند. مثلا در نان و برنج (نشاسته)، شير (لاكتوز) و ميوه (فروكتوز) كه يكي از انواع موادقندي هستند وجود دارند. ميكروبها به جز از قندي كه در ميوهها وجود دارند (فروكتوز) از تمام موادقندياي كه در موادغذايي وجود دارند ميتوانند استفاده و از آنها اسيد توليد كنند، بنابراين براي پيشگيري از پوسيدگي بايد توجه كنيم كه هر بار كه انسان هر نوع موادغذايي را در دهان خود ميگذارد، حدود 5 دقيقه بعد در دهان اسيد توليد ميشود. بزاق دهان قادر است اسيد توليدشده را خنثي و بياثر كند که حدودا نيم ساعت زمان ميبرد. با يك مثال ساده اين مكانيسم را روشن ميكنم. انسانها بدون توجه به اين مكانيسم ساعت 7 صبح، صبحانه خود را ميل ميكنند. به فرض چاي خود را نيز تلخ ميل كنند ولي ميكروبها به هر حال از قندي كه در نان (نشاسته) و قندي كه در پنير (لاكتوز) وجود دارد، اسيد توليد ميكنند. يعني تا ساعت 7:30 به مدت نيم ساعت دهان آنها اسيدي است و ميناي دندانها در حال حلشدن در اسيد است. از ساعت 7:30 تا 8:00 صبح، بزاق اسيد توليدشده را خنثي ميكند ولي انسان دوباره در ساعت 9 صبح بيتوجه به مكانيسم پيدايش پوسيدگي يك مادهغذايي، فرضا شير كه بسيار مفيد است، ميل ميكند، بنابراين دوباره از ساعت 9 صبح تا 9:30 صبح ميكروبها اسيد توليد ميکنند و دهان به مدت نيم ساعت اسيدي است و ميناي دندانها در حال حلشدن در اسيد است. بزاق دوباره وارد عملشده و از ساعت 9:30 تا 10 صبح فرصت لازم دارد كه اسيد توليد شده را خنثي كند و باز در ساعتهاي بعدي شبانهروز انسان موادغذايي مختلف مصرف ميكند و مرتبا محيط دهان وي اسيدي است و «خردهخوري» ميكند. در واقع ميناي دندانها در حال حلشدن در اسيد است بنابراين جمع ساعتهايي كه محيط دهان اسيدي است از جمع ساعتهايي كه محيط دهان به علت فعاليت بزاق خنثي است، خيلي بيشتر است. يعني در واقع در تمام شبانهروز محيط دهان وي اسيدي است. در ساعتهايي كه محيط دهان از اسيد پاكسازي شده، املاحمعدني كه در بزاق وجود دارند، ضايعههاي ريز ميكروسكوپي را بدون آنكه احساس كنيم ترميم ميكنند. پس در واقع براي پيشگيري از پوسيدگي بايد به كمك بزاق آمد و به بزاق اجازه داد تا وظيفه خود را انجام دهد.
با يك مثال ديگر موضوع را روشن ميكنم. اينبار برخلاف مثال قبلي ساعت 7 صبح، صبحانه را ميل و تا زمان صرف ناهار هيچ مادهغذايي به غير از ميوه مصرف نکنيد و بعد از ناهار تا شب موقع صرف شام نيز هيچ مادهغذايي به جز ميوه مصرف نكنيد. نتيجه آنكه سه بار در روز هر بار به مدت نيم ساعت دهان شما به دليل فعاليت ميكروبها اسيدي است و ميناي دندان شما در اسيد حل ميشود. در حالي كه در ساير ساعتهاي روز يعني 22ساعت و30 دقيقه باقيمانده از روز محيط دهان شما توسط بزاق از اسيد پاكسازيشده و خنثي است و در اين حالت املاح معدني موجود در بزاق ضايعات ريز ميكروسكوپي را ترميم ميكنند. در واقع در اين حالت جمع ساعتهايي كه محيط دهان شما خنثي يا قليايي هستند به دليل پرهيز از خردهخوري و فرصت دادن به بزاق خيلي بيشتر از جمع ساعتهايي است كه محيط دهان شما بعد از صبحانه، ناهار و شام اسيدي است و در واقع بزاق فرصت كافي دارد تا به وظيفه خود عمل كند. در واقع با پرهيز از خردهخوري از بروز پوسيدگي پيشگيري ميكنيم. كودكان، زنان باردار و سالمندان ميتوانند يك وعده پيش از ناهار و يك وعده عصرانه ميل كنند. پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 11:3 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
ماساژ با گذاشتن فشار پوست سر را گرم می کند وشریانهای خون را برای افزایش گردش خون باز می نماید .افزایش گردش خون به این معناست که فولیکولهای مو مواد مغذی لازم برای رشد را به مقدار بیشتری دریافت می کنند حرکات مالشی پوست سر همچنین باعث ارامش بیشتر واسترس کمتر وتقویت ریشه ای مو می گردد . اگر روغنهای مغذی برای ماساژسر استفاده کنید باعث کاهش بروز شوره سر وخشکی پوست می شود ودرفرآیند رشد مو موثر است . روغنها همچنین با اثر گذاشتن برساقه وریشه مو مشکلاتی مانند خشکی مو ، موخوره وشکنندگی ساقه مو را کاهش می دهند . چگونه می توان ماساژسر را به شیوه درست انجان داد :
از روغنهای مغذی مانند روغن بادام ،روغن کنجد ، روغن آویشن ،روغن رزماری و... می توان برای ماساژ سر استفاده کرد ابتدا با قرار دادن ظرف روغن داخل آب گرم ،روغن را گرم کنید سپس انگشتان رابه روغن آغشته می نماییم . ماساژسر را منطقه به منطقه انجام می دهیم اولین منطقه خط رویش مو در پیشانی است وبه سمت عقب سر پیش می رویم .آخرین منطقه ناحیه انتهایی جمجمه 1 سانتیمتر بالاتر از اولین مهره گردن می باشد . فشار انگشتان دستها باید در حد متوسط باشد .به صورتیکه افزایش گردش خون در پوست سراحساس شود وایجاد آرامش نماید .پس از آن که به منطقه انتهایی در ناحیه پشت سر رسیدیم .ماساژ سر را از ناحیه شقیقه آغاز می کنیم وبه سمت عقب می رویم .پس از انکه ماساژسر برای اولین بار انجام شد . برا بار دوم فشار انگشتان باید کمب بیشتر وحرکت دادن آنها سخت تر باشد . این مرحله ماساژباعث افزایش بیشتر وبهتر جریان خون وکمک به بر طرف کردن سلولهای مرده وخشک پوست سر می کند که مزاحم رشد مو هستند .مرحله ماساژمعمولا 10دقیقه طول می کشد وپس از اتمام آن به مدت 30 دقیقه روغن باید روی پوست سر بماند وپس از آن میتوان شستشو وحالت دادن موها را انجام داد . چگونه می توان روغن مناسب برای ماساژ سر را انتخاب کرد :
اگر شما موهای خشک دارید که در آن شکنندگی ساقه مو و موخوره مشهود است می توانید روغن بادام ،روغن کنجد، روغن اسطوقدوس یک انتخاب مناسب برای موهای نازک است ومی تواند به تحریک فرایند رشد مو وهمچنین تنظیم چربی سر کمک کند . افرادیکه موهای نازک دارند همچنین می توانند ازفواید روغن نارگیل یا روغن رزماری بهره ببرند روغن نارگیل به کاهش ریزش مو کمک می کند وروغن رزماری فولیکولهای مو را برای رشد جدید تحریک می نمای پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 11:0 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
حدود يك سوم مردان در طول زندگي خود با پديده طاسي يا نازكشدن موهاي سر مواجه ميشوند. برخي از زنان نيز در طول زندگي خود با ريزش مو و كاهش تارها يا نازك شدن آنها روبهرو ميشوند و براي درمان آن شيوههاي مختلفي از قبيل مصرف داروهاي شيميايي، استفاده از گياهان دارويي، ماساژ و... را تجربه ميكنند. حدود يك سوم مردان در طول زندگي خود با پديده طاسي يا نازكشدن موهاي سر مواجه ميشوند. برخي از زنان نيز در طول زندگي خود با ريزش مو و كاهش تارها يا نازك شدن آنها روبهرو ميشوند و براي درمان آن شيوههاي مختلفي از قبيل مصرف داروهاي شيميايي، استفاده از گياهان دارويي، ماساژ و... را تجربه ميكنند. ريزش مو در زنان و مردان دلايل مختلفي دارد. از ميان شايعترين دلايل بروز ريزش مو در زنان و مردان ميتوان به استرس، فشارهاي عصبي، بيماريهاي پوستي، رژيم نامناسب غذايي، استفاده از مواد مخدر و سيگار اشاره كرد. به اعتقاد درمانگران مكاتب درماني طبيعي، استفاده از ماساژ در درمان ريزش مو در صورتي كه يكي از دلايل ذكر شده عامل آن باشد ميتواند، روند درمان ريزش مو را تسريع كند. درمانگر با افزايش جريان گردش خون در ناحيه سر و از بينبردن تنشهاي عصبي در اعصاب اين ناحيه به درمان ريزش مو كمك ميكند. گام اول : ماساژ سر با روغن رزماري
براي ارائه ماساژ ضدريزش مو ميتوانيد از 2 روش استفاده كنيد. درروش اول ميتوانيد تكنيكها و ماساژهاي ارائه شده را بدون روغن و با كمك سرانگشتان دست به آرامي روي نقاط مشخص شده ارائه كنيد و در روش دوم ميتوانيد اين تكنيكها را با كمك عصاره يا اسانس رزماري- يكي از گياهاني كه موجب تقويت ريشه و ساقه مو و افزايش رشد مو ميشود- انجام دهيد. طي مراحل ارائه ماساژ مراقب باشيد كه فشار سرانگشتان دستتان به حدي باشد كه موجب كندهشدن ريشه مو و جدا شدن تار مو از سر نشود. گام دوم : ماساژ محل رويش موها
در مركز سر نقاطي وجود دارد كه از ديدگاه مكاتب درماني طبهاي شرقي بخش بزرگي از انرژي رويش موها در اين نقطه تامين ميشود. درمانگران براي پيشگيري از ريزش مو و افزايش توان و انرژي ريشههاي مو در پوست سر، اين ناحيه را ماساژ ميدهند. براي ارائه ماساژ به اين نقاط كافي است در مركز سر، خطي را متصور شويد كه بلندترين نقطه گوش چپ را به بلندترين نقطه گوش راست متصل ميكند و در مسير اين خط با كمك انگشت شست كه با روغن رزماري آغشته است، به آرامي نقاط روي اين خط را دايره وار ماساژ دهيد. دقت كنيد، براي ماساژ دادن موها بايد از انتهاي بند اول و دوم انگشتان دست براي ماساژ استفاده كنيد. گام سوم : مقاومت ريشه مو را افزايش دهيد
در اين مرحله براي افزايش مقاومت ريشه موها و تحريك آنها براي رشد بيشتر و بهتر كافي است با كمك انگشت شست و حركتهاي دايره وار 2 نقطهاي كه روي شكل به آنها اشاره شده را ماساژ دهيد. براي پيداكردن اين 2 نقطه كافي است 4 انگشت نيمه باز را از بالاي گوش روي سر گذاشته و نقطهاي را كه انگشت كوچك روي آن قرار ميگيرد با كمك انگشت شست و با حركتهاي دايره وار آهسته و آرام با عصاره رزماري ماساژ دهيد. مراقب باشيد كه فشار سرانگشتتان بهگونهاي باشد كه موجب آسيب ديدن ريشه و ساقه موها نشود. گام چهارم : تقويت اعصاب سر در 3 دقيقه
ايجاد آرامش و تخليه فشار و استرس از اعصاب سر يكي ديگر از روشهايي است كه به بهبود رويش موها و عملكرد پيازهاي مو كمك ميكند. اين روش در شرايطي كه دليل ريزش موها عصبي و ناشي از فشارهاي روحي است بسيار موثر است. در اين حالت كافي است با كمك نرمي انگشتان شست آخرين محل رويش موها در ناحيه پشت سر را ماساژ داده و اين كار را بهمدت 2 تا 3 دقيقه تكرار كنيد. گام پنجم : اين نقطه را 3 دقيقه ماساژ دهيد
در اين مرحله از بيمار خود بخواهيد كه به روي شكم روي تشك ماساژ دراز بكشد. در اين مرحله با مشخص كردن نقطهاي كه بين استخوان 2 كتف و روي مهره سوم ستون فقرات قرار دارد به ارائه ماساژ بپردازيد. براي اين منظور كافي است هر 2 انگشت شست را بهصورت همزمان روي نقاط مشخص شده قرار دهيد و با ميزان فشار متعادل كه موجب آزار بيمار نشود اين نقطه را به آرامي ماساژ دهيد و به مرور در طول جريان ماساژ فشارها را عميقتر كنيد تا جايي كه بيمار احساس رضايت داشته باشد. اين ماساژ را بهمدت 3 دقيقه روي بيمار تكرار كنيد. گام ششم : ترشح هورمونها را تنظيم كنيد
در آخرين مرحله از ماساژ از بيمار بخواهيد كه به پشت روي تشك ماساژ دراز بكشد. در اين مرحله به اندازه 4 انگشت بسته از زير ناف بيمار، نقطهاي وجود دارد كه به تنظيم هورمونها و ترشحات دروني بيمار مرتبط است. اين نقطه را بهمدت يك تا 3 دقيقه با كمك انگشتان هر 2 دست خيلي آرام و آهسته ماساژ دهيد. كافي است سرانگشتان دست راست را روي اين نقطه قرار داده و با قرار دادن سرانگشتان دست چپ به روي آن اين نقطه را به آرامي ماساژ دهيد. ارائه ماساژ به اين نقطه موجب تنظيم ترشح هورمونهاي داخلي و بهبود رشد موها در سر ميشود پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:, :: 11:12 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
قلعه هاي كوچك و بزرگ زيادي در استان وجود دارد كه بنده فقط به توضيح مهمترين آنها از نظر گردشگري مي پردازم
قلعة جوشين
قلعه آق گنبد ـ هلاكو قالاسي قلعه آق گنبد يكي از تاريخيترين و قديميترين قلعههاي آذرباجيان در جزيره اسلامي (شاهي) است. زماني كه هلاكوخان مغول مراغه را پايتخت خود قرار داده بود به مناسبت اينكه جزاير اروميه از دسترس اشخاص دور بوده و جايگاه امني به شمار ميرفت نزائن و اموال خود را به اين جزاير منتقل ميساختند و قلعه هلاكو يادگار دوران فرمانروايي هلاكوخان ميباشد قبر هلاكو و سردارانش در اين قلعه هست قلعه ضحاك عجب شير ( داش قلعه ) قلعه ضحاک باراز در 25 كيلومتري شهر عجب شير با بيش از سه هزارسال قدمت و در مجاورت جاده عمومي (عجبشيرـ هرگلان) بر فراز كوهي منفرد از ارتفاعات مشرف به روستاهاي باراز و ينگجه واقع شده است. قلهاي كه دژ در آن بنا گرديده، توسط رودهاي باغدره، سامانچي و كوهلّي از بلندي هاي اطراف جدا شده و از سه طرف به پرتگاههاي طبيعي منتهي ميشود، چنين موقعيت استراتژيكي امكان دسترسي به قلعه و يا هدفگيري تاسيسات آن راغير ممكن ميسازد. اين توده مخروطي شكل كه استحكامات و كنده كاريهاي شگفت انگيز زيادي را در خود جاي داده است، از سمت شمال با شيب ملايمي به اراضي روستاي باراز محدود ميگردد و تنها از همين جناح و به وسيله يك معبر صخرهاي لغزنده، امكان صعود به محل دژ را ميسر ميسازد. ارتفاع كوه در بلندترين نقطه آن حدود 2500 متر است كه اين فاصله از محل جاده عمومي يعني از روستاي باراز در مدت يك ساعت طي ميشود. صعود به انتهاي قله و بازديد از استحكامات و تاسيسات تدافعي و خدماتي دژ به خصوص غارها، انبارها و سيستم آبرساني كه در نقاط پر شيب و صخرهاي بنا شدهاند، حوصله و احتياط كافي ميطلبد. بايد گفت كه درگذشته براي دسترسي به تاسيسات عمومي قلعه از مسيرهاي كم شيب و معابر پلكاني شكل كه با استفاده از تخته سنگهاي بزرگ در ابعاد (1*2) متر مفروش شده بود، استفاده ميگرديده است و نردههاي حايلي كه در طول مسيرهاي منتهي به تاسيسات و مراكز حياتي نصب شده بود، از بروز هرگونه مشكل در امر ارتباطات جلوگيري ميكرده است. ولي اكنون از اين گذرگاهها و ديگر مسيرهاي ارتباطي آن چندان آثاري بر جاي نمانده و اغلب آنها تخريب شده و يا در زير آوار كوهستاني فرو رفته است. در سراسر معابرمنتهي به برجهاي ديدهباني؛ كاخ فرماندهي و ديگر فضاهاي اصلي دژ يعني حفرهها، غارها و اتاقكهاي كوچك و بزرگ كه براي مقاصد مختلفي در سينه صخرهها كنده شده ، و داراي فرم و معماري هاي خاصي ميباشد، بيننده را در حيرت فرو ميبرد . همه اين فضاها در فواصل معيني به دست انسان و با قلم نقر شده كه خلق چنين فضاهاي وسيع و متنوع با ابزار و وسايل ابتدايي يكي از عجايب اين دژ محسوب ميشود. قدمت آثار موجود در قلعه را به درستي نميتوان حدس زد ولي با توجه به كثرت تاسيسات، از تمام ادوار تاريخي يعني از زمان اورارتو و ماننا تا عهد هخامنشي و اشكاني و از ساساني تا مغول و صفوي آثار و نشانههايي از معماري در آن به چشم ميخورد به عبارت ديگر با توجه به موقعيت سوقالجيشي دژ همه اقوام در طول تاريخ از آن استفاده كردهاند. بيشترين شهرت اين دژ ظاهرا مربوط به زمان تهاجم آشوريان بخصوص سارگن دوم مربوط ميشود كه متاسفانه حوادث آن در هالهاي از ابهام باقي مانده است. سارگن در كتيبه هاي خود از تسخير و تصرف شهر و قلعه استوار در كوههاي سهند (اوشكايا) كه بايد همان او(اوش قيه يا سه قله) باشد، نام ميبرد. بطوري كه از مضامين كتيبههاي آشور برميآيد، غالب شهرها در اصل، دژهاي مفتوحه، شهركهاي نظامي و پادگانها بوده كه معمولا بر فراز قلهها ساخته شده بودند كه دسترسي بدانها مشكل بوده است. غير از دژ باستاني ضحاك كه در طول تاريخ از آن به نام دژ (ورا)، (فراده اسپه) و (روئين) ياد شده و پايگاه دفاعي بابك خرمدين و جلال الدين خوارزمشاه با دشمنان بوده است، از دژ ديگري كه به اين قدمت، عظمت و استواري در جنوب شرقي درياچه اروميه و جنوب غربي ارتفاعات سهند وجود داشته باشد، ذكري به عمل نيامده است. چنانكه از منابع آشوري برميآيد، سارگن در هجوم خود به سرزمينهاي واقع در جنوب شرقي درياچه اروميه بعد از اشغال سرزمين سوبي كه ظاهراً همان سرزمين (سوبيگان) نام قديم ولايت بناب است، به سوي شمال شرقي (عجبشير) و ارتفاعات آن حركت كرد. مردم سر راه به وسيله آتش كه بر قلل كوههاي مسير افروخته ميشد، از نزديك شدن لشكر آشور با خبر شده مساكن خود را ترك ميگفتند. در اين تهاجم نخست قلعه (اوشكايا) كه بعضي از مورخين از آن به نام اسكوي امروزي نام برده اند و قلعه مرزي دولت اورارتو بود، اشغال گشت. اين قلعه نگهبان راه وصول به سرزمين (سوبي) كه بعضي از محققين آن را با صوفيان امروزي مطابق ميدانند، و سرزمين زند بود. حالا اين گمان تقويت ميشود كه منظور از نام اوشكايا شايد همان واژه (اوش قيه) يا (سه قله) نام باستاني قلعه ضحاك ماران بوده باشد كه در آن روزگار به سه قيه (قله) شهرت داشته است كه امروزه نيز نام و آثار اين سه قيه (قله) يعني (زنجيرقيه سي- يال قيهسي و قيزقيهسي) در سه نقطه پيرامون آن هنوز باقي است. معماري و كندهكاريهايي كه در نقاط مختلف دژ صورت گرفته، فضاها، تاسيسات و استحكامات وسيع وسنگيني را جهت نيازهاي تدافعي، خدماتي و تفريحي نظير آب انبار، آسياب، گرمابه، سالن سخنراني، دادگاه، مذبح، معبد، مركز مخابرات، زندان، پارك، استخر، قور خانه، كاخ، آتشكده، سيلو، گنجينه، اصطبل، آسياب، منابع آب گرم و سرد، باغ وحش، كوره آجرپزي، كارگاه كاشيكاري، معابر زيرزميني، برجهاي كبوتر، اتوبوس هوايي، پستهاي بازرسي، دروازههاي اصلي و فرعي،حصارهاي سنگي و برجهاي ديدهباني ايجاد و فراهم نموده است. چنانكه در بالا آمد موقعيت دژ از سه طرف به درههاي عميق و پرشيب محدود ميگردد. از اينرو امكان استقرار دستگاههاي قلعه كوب براي تخريب آن ممكن نبوده و احتمالا اگر مهاجمين منجنيق را از قسمت كم شيب كوه بالا كشيده و نصب كنند، به علت تمايل سينه كوه به جنوب و بعد مسافت از تاسيسات اصلي دژ، اثر سنگها و اشياي پرتاب شده ناچيز و بيخطر بوده و همين وضعيت ويژه سبب گرديده كه قلعه به كرات در مقابل حملات و محاصرههاي طولاني مهاجمين مقاومت كرده و آنان را در رسيدن به اهدافش ناكام سازد اژدهاك ، قيز قلعه سي ، داش قلعه سي ، باروآس ، رويي دژ و قلعه گويي ذكر شده است . قلعه ضحاك را مي توان پس از ۱/۵ساعت صعود از تخته سنگهاي لغزنده و معابر پلكاني صعب العبور به شكل بنايي با طاق قوسي از سنگ خارا با لايه اي از كاشيهاي لاجوردي مشاهده كرد. اين قلعه كه به عنوان يك دژ استفاده مي شد، از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و ديوارهاي آن مزين به كنده كاريهاي متعدد است . اين قلعه داراي مخازن سنگ ، آب انبار، آسياب ، سالن شورا، حمام و دههاآثار حاشيه اي است . حسين بابك محقق آثار تاريخي عجب شير درباره اين قلعه گفت : موقعيت مكاني اين قلعه طوري است كه مهاجمان امكان تخريب آن را نداشته و دستگاههاي قلعه كوب آن زمان به لحاظ شيب كوه قادر به تخريب و تصرف قلعه نبودند. در مسير دژ ضحاك انواع غارها وحفره هاي كنده شده در سينه كوه جلب نظر مي كند كه ايجاد آن به دست انسان آن روز خود يكي از شگفتي هاي دژ محسوب مي شود. اين قلعه داراي ناگفتني هاي بسيار است و از آن حكايت زيادي نقل مي شود ولي آنچه مهم است اين اثر غني تاريخي نيازمند توجه خاص مسؤولان است . رستم اميني عضو شوراي اسلامي روستاي ينگيجه نيز گفت : تاكنون هيچ اقدامي براي مرمت و بازسازي و جلوگيري از تخريب وحفاريهاي غيرمجاز سودجويان صورت نگرفته و انگار اين قلعه به بوته فراموشي سپرده شده است . با اندك توجه مي توان اين قلعه را از نابودي و زوال نجات داد ودر صورت ايجاد راه دسترسي مناسب فرصتي بي نظير براي گردشگران و جهانگردان براي استفاده از مواهب طبيعي و آثار تاريخي اين قلعه ايجاد كرد. هم اكنون اهالي روستاهاي همجوار به عنوان بازوان ميراث فرهنگي نقش عمده اي را درحفاظت از اين قلعه باستاني ايفا مي كنند. به غیر از قلعه در پای کوه قبرستانی نیز وجود دارد که در آن مجسمه سنگی قوچی قرار داشته و در کنار قبرستان، روستای ینگجه واقع است و در دیوار یکی از خانههای روستای ینگجه قوچ سنگی مقبرهای کار گذاشته شده است..در قلعه ضحاک عجب شیر آن تک حفرههایی نیز دیده میشود که تمام آن را در صخرههای عمودی کوه کنده شده است.علاوه بر این آثار در این قلعه برجی وجود دارد که از خشت، بر پایة سنگی ساخته شده و صرفنظر از استحکامات دروازه قلعه ، تنها برج دفاعی آن به شمار میرود چرا که اطراف قلعه ، پرتگاه بوده و نیازی به استحکامات بیشتری نبوده است.آب چشمهای که در دامنه کوه مقابل قلعه قرار دارد با فشار متوسط لولههایی که در زمین کار گذاشته شده از روی پشته مابین گذشته و به ارتفاع قلعه میرسد.مسیر لوله آب از روی بستری که در زمین به وضوح نمایان است معلوم بوده و تکههای متعددی از لولههای گلی و بقایایی از قالب سنگی که با بیقیدی از بستر کنده شده است در اطراف دیده میشود.این قلعه نیز از تاراج و کندوکاوهای غیرمجاز در امان نبوده و فضای اطراف قلعه پوشیده از حفرههایی است که توسط غارتگرانبرای بدست آوردن عتیقه، زیرورو شده است قلعه ضحاك ( آژدهاك ) هشترود در 16 كيلومتريجنوب هشترود در شرق سراسكند و در بالاي كوه سرمه لو واقع شده است . اين مجموعه در شرق كوه سرمه لو و در احاطه دو رودخانه قرانقو و شورچاي قرار گرفته و روستاي عربلو در شمال محوطه و در دو كيلومتري آن و روستاي دلمه در غرب و روستا و ايستگاه راه آهن خراسانك در شرق محوطه باستاني قرار دارد . قدمت محوطه قلعه آژدهاك با توجه به سفالهاي موجود در سطح منطقه به هزاره دوم ق . م و بتوالي تا دوران ايلخاني ميرسد .از هزاره اول ق م آثار معماري سنگي بدون ملاط مربوط به تمدن اورارتوئي و همچنين تعدادي آب انبار احتمالا" متعلق به همين دوره در اين محوطه به چشم ميخورد . از دوران پارتي – ساساني وجود چهار طاقي اشكاني در داخل اين مجموعه دوره شكوفائي اين منطقه را نشان ميدهد . همچنين بعد از آن آثاري از دوران اسلامي در اين مجموعه وجود دارد .در ضلع ديگر تالاري وجود دارد كه به دوره ساساني مربوط ميشود حدود 2000 سال قبل.ابعاد تالار در داخل حدود 11* 11متر به پلان مربعي شكل و عرض ديوارها 10*10متر با ملات گچ اندود و آجر ساخته شده است.الان از اين تالار به عنوان موزه استفاده ميشود كه ميتوان در آن اشيايي را كه مربوط به اشكاني است مشاهده كرد.براي رسيدن به قلعه باي د از روي پل رود خانه رد شد و از پله ها بالا رفت پس از عبور از يك دالان مانند به محوطه باستاني ضحاك ميرسيم .قلعه ضحاك همان قلعه اژدهاك دوره ماد است ابعاد این قلعه به وسعت 11 در دو كیلومتر، آنرادر شمار یكی از بزرگ ترین قلعه های تاریخی ایران قرار داده است. بنا به گمانه زني ها ظاهراَ اين مكان يك شهر تاريخي بوده است
قلعه بابك( بذقالاسي )
در پايين قسمت اصلى، يعنى حدود پنجاه متر پايين تر، قسمتى ديگر ساخته شده كه بعضى ها آن را حياط قلعه مى نامند. اين قسمت نيز توسط ديوارهاى بلند و ستبر محدود شده است و تمام راه هايى كه احتمال داده مى شده نفوذ از آن ها به داخل قلعه ممكن است، توسط اين ديوارها مسدود شده است بعد از قسمتى كه شرحش گذشت، قسمت هاى پايين و گاهى بر بالاى قلّه كوه هاى اطراف، ديوارهايى كشيده شده و اتاقك هاى ديده بانى و نگهبانى ساخته شده اند كه امنيت قلعه را به خوبى تأمين مى كنند. شايان ذكر است كه قلعه، از سه دژ تودرتو تشكيل شده است. 1) ديوار بيرونى كه تمام راه هاى نفوذى را بسته است. 2) ديوار ميانى كه قلعه اصلى را در ميان خود گرفته است. 3) قسمت اصلى قلعه كه از اتاق ها، انبارهاى آب و غلّه و اتاقك هاى نگهبانى و قسمت شاه نشين و ... تشكيل يافته و قسمتى از دژ مركزى، ساختمانى سه طبقه است كه اگر از پنجره اتاق طبقه سوم به سمت شرق نگريسته شود، شهر كليبر به راحتى ديده مى شود، به شرط اين كه مه جلوى ديد را نگرفته باشد. اين قلعه از برج وباروهاي متعددي تشكيل يافته كه برجهاي مدور از سنگ مالون با ملات ساروج است و باروها نيز از نوعي سنگ گرانيت ساخته شدهاند..اين قلعه قبلاً به قلعة بند هم معروف بوده و همين كلمه بعدها تغيير شكل پيدا كرد و در نتيجه به «بز قلعه سي» تبديل شد و پس از قيامهاي بابك به قلعه بابك مشهور شد. اين قلعه و جنگل هاي اطراف آن يكي از جذاب ترين منطقه گردشگري استان مي باشد.
قلعه پشتو در ساخت ديوارهاي قلعه از سنگهاي لاشه اي، ملات گل رس، ساروج و تعدادي آجر استفاده شده است. آثار بدست آمده از درون قلعه كه سفالهاي بدون نقش و نگار قديمي است، نشان مي دهد كه اين قلعه در اوايل تسلط اسلام بر منطقه ارسباران و قره داغ ساخته شده است. ازاين قلعه كه شبيه قلعه بابك و شايد همزمان با آن بوده است به هنگام نبرد با اعراب حاكم بر منطقه استفاده نظامي مي شده است
قلعه پيغام قلعه نودوز
قلعه آواريس
قلعه كردشت یكی از قلعه های تاریخی آذربایجان كه در حاشیه رود ارس و در روستای كردشت جلفا واقع شده ،قلعه یكردشت نام دارد .این قلعه در بالای تپه ای صخره ای ساخته شده و در ارتفاعات آن شش برج نگهبانی وجود داشت كه هنوز بخشی از این برج ها و حصارهای آن پابرجاست. قلعه كردشت يكي از دژهاي معروف دفاعي ايران به شمار مي رفت و در دوره قاجاريه به ویژه در دوره حكومت عباس میرزای قاجار نایب السلطنه فتحعلی شاه در آذربایجان در جنگ هاي ايران و روس كاربرد نظامي داشته است. قلعه گاوور گوهر بقایای این قلعه كه مربوط به دوره ی اورارتویی است در 45 كیلومتری شرق جلفا و در كنار رود ارس دیده می شود. بخشی از دیوارهایی كه از قلعه باقی مانده است ، در بعضی از نقاط دارای برجستگی های مضاعفی در گوشه ی آنها است. ارتفاع این قسمت ها تا سه – چهار متر می رسد. تعدادی سفال نیز از این قلعه به دست آمده كه به اواخر دوره ی اورارتویی تعلق دارد . علاوه بر اینها تعدادی اشیای گلی مربوط به قرن ششم پیش از میلاد و برخی نیز مربوطبه دوره های ساسانی و اسلامی یا ارمنی از این قلعه به دست آمده است. قلعه ی گوهر كوچك ترین تك بنایی است كه از دوره ی اورارتو تاكنون در ایران شناخته شده است . با توجه به بنای قلعه در بالای تپه ، گمان می رود كه این قلعه در اصل پایگاهی نظامی بودهاست. آغجه قلعه ورزقان آغجاقالا بر بالای تپهای تقریباً بلند در فاصلة 50 كیلومتری شمالغربی شهر ورزقان بنا شده و جبهههای شمالی و شرقی و غربی آن را پرتگاههای كوهستانی مشرف به جنگل احاطه كرده است و جبهة جنوبی كه شاید یكی از دروازههای ورودی قلعه میباشد به صورت پرتگاه نبوده بلكه تپة سرازیری كم شیبی كه براثر گذشت ایام و فرسایش از حالت دیواره بلند به سراشیبی كم شیب تبدیل كرده است. آنچه در حال حاضر از آغجه قالا باقی مانده تعداد 8 برج مدور نیم استوانهای و تعداد 11 قطعه دیواره كلفت و عریض سنگی میباشد. تمام قسمتهای داخلی و شمالی برجها 4 متر است. مصالح ساختمانی بكار رفته در برجها كلاً سنگهای لاشهای تیشهای است و ملات دیواره و برجها از ساروج سفید رنگی است كه بیش از همه در تركیبات آن آهك بكار رفته است. این قلعه تاریخی را شاید به خاطر رنگ دیوارهها و برجهای سفیدش كه با ملات آهكی سفید در قلة كوهی سبزفام ساخته شده است «آغجاقالا» میگویند دیوارههای قلعه به عرض 2 متر و ارتفاع 3 تا 4 متر كه قسمتی از آن باقی مانده و بخشی از آنها فرو ریخته و مصالح ساختمانی آن در چندین منطقه اطراف و جوانب قلعه پراكنده شده است. در سمت جنوبی قلعه، تعداد 5 برج نگهبانی در حال حاضر باقی مانده است و 3 برج بقیه در سه گوشه قلعه ساخته شده است. تمام این برجها و باروهای بسیار محكم و عریض در سالیان اولیه احداث به یكدیگر مربوط بودهاند و كاملاً مشخص است كه نگهبانان درروی دیوارها حركت و رفت و آمد داشتند. آنچه از قسمت شمالی قلعه باقی مانده، بقایای درگاه و دروازة ورودی آن بوده كه از طاقهای ضربی دیوارهها و عرض و طول فاصلة آنها و قرینه بودن دیوارههای جانبی درگاه، مشخص میباشد. ورود به قلعه از جبهه جنوبی نیز با عبور از پلكانهای مسیر بوده كه تمامی آنها ویران شده و مقداری از آثار و مكان پلكانها بجا مانده است. محوطه قلعه در محدودهای به وسعت 150 متر در 200 متر و به مساحت كلی 3000 متر مربع تخمین زده شده است. ساختمان قلعه در دو قسمت اصلی از هم متمایز و جدا بنا شده است قسمت شرقی قلعه دارای چندین اطاق بوده و به آن تالار راه ارتباطی وجود داشته است. در احداث بنا از سه نوع مصالح استفاده شده كه هركدام بیانگر دورهای از ایام باستان و چند مرحلهای بودن ساخت قلعه میباشد. این مصالح سنگ لاشه و ملات ساروج مربوط به دورة اشكانیان، آجرهای خشتی مربوط به دورة ساسانیان و ملات گچ برای دورةاسلام به بعد، میباشد. در داخل قلعه قبرهایی نیز دیده میشود كه تعدادی از آنها به امید یافتن آثار عتیقه توسط كاوشگریهای غیر مجاز زیر و رو شده است، كه در اطراف آنها مقداری استخوان و سفال شكسته دیده میشود. آغجا قلعه نیز یك قلعه نظامی و دفاعی نیز بوده كه به خاطر جلوگیری از هجوم دشمنان به منطقه ساخته شده تکه سفال های شکسته و پراکنده در محدوده قلعه که اعم از سفال های گوناگون مانند قرمز آجری، زرد، نخودی، لعاب قهوه ای، آجری، سیاه، خاکستری و بخصوص سفال های رنگین دوره ایلخانی و صفوی می باش جمع آوري شده به همراه یک آسیاب دستی كه از اين قلعه پیدا گردیده همگی در نگهبانی قلعه نگهداری می گردد قلعه علي بيگ(جلفا-مرند) در باختري ترين نقطه كوهستان قراداغ يا ارسباران و در يكي از جالب ترين مناطق ديدني آذربايجان در ساحل جنوبي رود ارس و در ميان كوهستان زيبا و كم نظير و سر به فلك كشيده كامتال(كمتال)، بورداشي بلندترين نقطه اين کوهستان، قلعه معروف و قديمي و تاريخي آذربايجان را در خود جاي داده است كه در ميان مردم و علاقمندان به طبيعت و تاريخ آذربايجان به نام قلعه «علي بيك» معروف مي باشد. به عقيده بيش تر محققان و قلعه شناسان، قلعه علي بيك يكي از 55 قلعه و استحكامات بابك خرم دين دلاور آذربايجان بوده است كه در نبرد خود با اعراب و سربازان خلفاي ستمگر عباسي از اين قلعه و استحكامات، استفاده نظامي كرده و يكي از پادگان هاي مهم بابك محسوب مي شده است. فاصله قلعه علي بيك و كوهستان كامتال از تبريز 222 كيلومتر، از مرند 147 كيلومتر و از هادي شهر(علمدار– گرگر) 82 كيلومتر بوده و مسافت آن تا روستاي دستجرد 12 كيلومتر است علی بیک رهبری مبارزات مردم قسمتی از قفقاز را بر علیه دولت تزاری روس و ظلم و ستم امپراطوران آن زمان بعهده داشته است . آنچه مسلم است علی بیک شخص راه زن و دزد نبوده است .سبک بنا و نوع معماری قلعه علی بیک تا حدودی شبیه قلعه بابک و قلعه قهقهه و آوارسین است. ارتفاع قلعه در بلندترین نقطه کوهستان کمتال بنام (بزداش) 2150 متر از سطح دریا بوده و از دامنه و از دره پتک لی (محل کندو عسل) در حدود 950 متر می باشد . معروفترین دره کامتال بنام پتک لی دره ای است که علاوه بر کارگذاشتن کندوهای عسل توسط مردم محل عسل طبیعی در شکاف سنگ ها و سخره های کوهستانی از گلهای معطر کوهستانی تولید می شود که معروفیت خاص دارد قلعه بختك ليلان ( ملكان ) شهرستان ملکان در حدود مرز جنوب غربی بین آذربایجان شرقی به آذربایجان غربی و کردستان و در قسمت جنوب غربی دریاچه ارومیه و به فاصله 10 کیلومتری آن واقع شده است. این شهرستان با بناب، هشترود، مراغه و میاندوآب همسایه می باشد. شهرستان ملکان از دو بخش مرکزی و لیلان تشکیل یافته است. بخش لیلان تا مرکز شهرستان، 21 کیلومتر فاصله دارد. مرکز بخش لیلان، شهر لیلان است و موقعیت فعلی مرکز بخش و منازل مسکونی اهالی لیلان بر روی محوطه باستانی قلعه بختک قراردارد. این اثر تاریخی، فرهنگی در سال 1379 با شماره 2780، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. همچنین تعداد 22 تپه از تپه های اقماری، به ثبت رسیده است و مدارک مربوط به پرونده های ثبتی 32 تپه دیگر، در دست اقدام برای ثبت در فهرست آثار ملی ایران می باشد. بنا به گزارشي كه بنده از آقاي محمدي رئيس ميراث فرهنگي آذربايجان شرقي خواندم قدمت اين قلعه را 5 هزار سال عنوان كردند. قلعه و غار قيزلار قلعه سي قيزلار قلعه سي (قلعة دختران ) يكي از مهم ترين آثار تاريخي و طبيعي شهرستان مراغه است. اين قلعه و غار در20 كيلومتري جنوب غربي مراغه و در سمت جنوبي درة بسيار عميق كوههاي كؤي داغ ( كوه كبود ) واقع شده است. ارتفاع كلي غار و قلعه نسبت به درة عميق مقابل حدود 18000 تخمين زده شده است. در ارتفاعات پشت قلعه باقيماندة يك ديوار خشتي به چشم مي خورد كه از بقاياي قلعة قديمي است قلعه سن سارود يكي از آثار تاريخي و كهن دهستان هرزندات، قلعه با ارزش و مهم سن سارود است كه در شش كيلومتري كاروانسراي تيموري معروف به «آيراندايبي» كه خود در 26 كيلومتري شمال مرند است بر روي پشته سنگي مرتفع بين دو بازوي رودخانه واقع است. اين قلعه در جنوب روستا و در ميان باغات بر بلندي بنا شده است. قلعه سن سارود بقاياي قلعه اي متعلق به دوران قرون وسطاي مي باشد كه گويا در قرن هاي 13 و 14 ميلادي (قرن هفتم و هشتم هجري) بنا شده است. اما در قسمت خاوري آن تخته سنگ هاي بزرگي قرار دارد كه نشانه بناهاي قديم تري است كه قدمت آن شايد به دوران هاي كهن تاريخي برسد. امتداد حصارهاي دفاعي هنوز از سطح زمين نمايان است. به علاوه قسمت هايي از ديوار تا ارتفاع زيادي پابرجا مي باشد و آثار برج هاي نيم استوانه اي پيش آمده، در آن حصار ديده مي شود. در محوطه داخلي قلعه، پي و اساس چند اطاق كه در جوار هم و عمود بر يكديگر بوده اند كاملا نمايان است. تمام ديوارهاي قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملاط گل و آهك ساخته شده كه به آن ساروج گويند. در جنوب قلعه قبرستان قديمي اسلامي و بقايايي از پي هاي ساختماني قرار دارد كه به«پيرحسن» معروف است. ظاهرا اين مكان گوشه عزلت زاهد مسلماني بوده است كه امام زاده حسن در مجاورت آن مدفون است. به نظر مي رسد كه قلعه سن ساورد مامن طايفه اي اسلامي يا مسكن يكي از اشراف ارمني بوده باشد. زيرا اين قلعه تقريبا در مرز خاوري ارمنستان واقع شده است. در جنوب خاوري قلعه سن سارود اثرات و جاي پاهايي وجود دارد كه مي توان گفت با توجه به اين كه در قديم با حفر و كندن علائمي جهت رويت و رصد ستارگان استفاده مي كردند با توجه به آن مسايل مي توان گفت كه اين علايم هم براي همان منظور ساخته و كنده شده باشد و دايره البروج ستارگان را با چنين نشانه هايي مي توانستد ترسيم كنند. تعدادي از اهالي دهستان هرزندات نظربه شدت تعصب و علاقه به خاندان امامت و ولايت در بسياري از آثار تاريخي و كهن باستاني، نشانه هايي از مقام والاي امامت را تجسم و تصور كرده و روايت ها و داستانهاي مذهبي گوناگوني را در اذهان خود خلق نموده اند كه اين روايتها را اهالي محل با آب و تاب نقل مجالس و محافل ساخته اند. از جمله اعتقاد دارند كه قلعه سن سارود توسط حضرت علي (ع) فتح شده است بايد گفت كه اين موضوع در هيچ يك از منابع تاريخي ذكر نشده است و هرگز حضرت علي (ع) به آذربايجان سفر نكرده اند تا قلعه سن سارود را نيز تصرف نمايند. به علاوه فتح آذربايجان ثبت و توسط مسلمين در زمان خلافت خليفه دوم انجام گرفته و تمام جرئيات اين فتوحيات ثبت و ضبط شده است و هرگز نامي از حضرت علي (ع) در فتح قلعه سن سارود نيامده است. آثار و علائم نشان مي دهد كه قلعه سن سارود مربوط به قرون اوليه اسلامي است و معماري آن نيز مطابق با شبيه معماري دوره اسلامي مي باشد و آن، از كچ كاري هاي داخل قلعه كه در اثر كنده كاري ها نمايان شده كاملا مشهور است در آذربایجان شرقی قلعه های تاریخی دیگری وجود دارد كه نام آنها آورده می شود : قلعه كلهر ،قلعه سی بناب ، قلعه داشلوجا ، قلعه قره جالو ، قلعه شربیت ، قلعه شیشه ، قلعه شیور ، آغجه قلعه ، رواسجان ، قلعه اورنگ ، قلعه زنگ ملك ، قلعه جنگل آباد ، قلعه گوررشت آباد قدیم ، قلعه گوورشله ران ، دمیر قلعه شله بران ، قلعه پشتاب ، قلعه آوالان ، قلعه میدانلار، قلعه ممشلو ، قلعه دوم ممشلو ، قلعه كندی گرمادوز ، قلعه وینق ، قلعه آغویه ، قاطر قلعه ی جانانلو ، ، قلعه سقندل ( سقین دل ) ، قلعه هلاكو مرند پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: 16:50 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
هلاکوخان قالاسینين ماجرالاری
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها ساعت کاسیو">ساعت کاسیو
نويسندگان |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |