علمی فرهنگی ورزشی

 

 

پدر پرسون اهل واستراس، یکی از شهرهای نزدیک استکهلم بود. او پس از جنگ جهانی دوم به نیویورک آمریکا سفر کرد و با دیدن فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگی مثل Macy’s و دامنه گسترده پوشاکی که آنها برای خانم‌ها ارائه می‌کردند، بسیار شگفت زده شد و پس از بازگشت به واستراس، یک فروشگاه پوشاک خانم‌ها به اسم Hennes ( در زبان سوئدی به معنی «مال آن زن») باز کرد که در آن لباس‌های ارزان و مد روز ارائه می‌کرد. این فروشگاه موفقیت محلی بسیار زیادی کسب کرد و به این شکل ارلین پرسون خیلی زود توانست فروشگاهی در استکهلم تاسیس کند. به گفته یکی از نویسندگان فایننشال تایمز، ایده ارائه چنین پوشاکی برای خانم‌های طبقه متوسط اجتماع بسیار با فرهنگ تساوی‌گرای رایج در دوران پس از جنگ در سوئد بسیار همخوانی داشت. این روزنامه اشاره می‌کند که اگر «پرآلبین‌هانسون» رهبر اجتماعی و افسانه‌ای دموکرات سوئد، رفاه و امنیت را به خانه‌های مردم سوئد آورد، اینگوار کمپارد با IKEA خانه‌هایشان را مبله کرد و ارلینگ پرسون پوشاکشان را تامین کرد.


در سال 1968 نام شرکت به
H&M تغییر کرد و خط تولید پوشاک مردان نیز به شرکت اضافه شد. پرسون در سال 1972 به شرکت پدرش پیوسته و به او در راه‌اندازی اولین فروشگاه‌هایشان در لندن کمک کرد. او در سال 79 زمانی که پدرش هنوز مدیر ارشد اجرایی بود، عضو هیات مدیره شرکت شد و شروع به سرعت بخشیدن به فرآیند گسترش شرکت نمود. تا سال 85 کمپانی بیش از 200 فروشگاه در سرتاسر اروپا باز کرده بود.


پرسون در سال 82، زمانی که پدرش بازنشسته شد، جای او را گرفت.
H&M همچنان به رشدش ادامه داده و ارزش سهام آن به طور مداوم افزایش می‌یافت. کمی ‌بعد پرسون خط تولید پوشاک کودکان و نوزادان را هم راه‌اندازی کرد. در اواخر دهه 90 شرکت توانست با پیشی گرفتن از رقبا به بزرگترین فروشنده پوشاک اروپا تبدیل و به‌علاوه توانست نخستین فروشگاهش را در آمریکا، جایی که بسیاری از تولیدکنندگان و فروشندگان اروپایی آرزوی دستیابی به آن را دارند، باز کند. شرکت ملکی در نزدیکی مرکز راکرفلر اجاره و هزینه زیادی صرف تبلیغات قبل از ورود به بازار کرد تا اینکه بالاخره در 31 مارس سال 2000 رسما فروشگاهش را بازگشایی کرد. پرسون برای ورود به چنین بازار اشباع شده‌ای، اعتماد به نفس بالایی داشت. او اعتقاد داشت آنها حوزه جدیدی از مد را به بازار وارد کرده و برای پول افراد ارزش ایجاد می‌کنند، چون آمریکایی‌ها به انجام معامله خوب تمایل دارند. این اعتقاد او درست از آب در آمد و یک روز پس از بازگشایی فروشگاه، فروشندگان خود را در محاصره سیل عظیمی ‌از خریداران دیدند، به شکلی که پرسنل امنیتی مجبور شدند درهای فروشگاه را برای مدتی ببندند.


بخشی از موفقیت پرسون به دلیل تیم طراحی درون شرکت (متشکل از طراحان جوان تازه فارغ‌التحصیل) می‌باشد. به علاوه بخش تولیدی شرکت به شبکه وسیعی از تامین‌کنندگان در کشورهایی مثل بنگلادش،‌ چین و ترکیه که هزینه کارگر در آنها پایین است، برون سپاری می‌شود. پرسون همچنین اعتقاد دارد که تولید پوشاک متفاوت برای کشورهای متفاوت، هدر دادن منابع است چون به گفته او همه مردم جهان در یک دوره خاص،‌ به یک نوع موسیقی گوش می‌دهند یا یک نوع فیلم تماشا می‌کنند. این استراتژی‌های خاص و موفق
H&M باعث شده این شرکت از رکود اقتصادی اخیر جان سالم بدر ببرد. در حال حاضر پسر استفان، کارل‌جوئان، مدیر ارشد اجرایی شرکت پدرش شده، اما استفان پرسون همچنان رییس شرکت باقی مانده است.



یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می‌آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است كه او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می‌برد. هر اتفاقی كه در زندگی ما پیش می‌آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند.پس هرامری می‌تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناكامی‌و ناراحتی ما شود.

مثبت اندیشی به ما كمك می‌كند كه بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، كار و زندگی خود ایجاد كنیم .

كلمات نیز تأثیر بسیاری بر افكار و احساسات ما می‌گذارند. كلمات می‌تواند ما را بسیار هیجان زده، متأثر یا خوشحال كند. پس دقت كنید كلماتتان را در جهت مثبت و زیبا كردن افكار و احساساتتان به كار ببرید.  

به كاربردن واژه ها و عبارات تأكیدی مثبت در زیباتر شدن افكار و اعمال ما و بهبود كیفیت زندگیمان تأثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی می‌شود. مثل این جمله: «من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم می‌رسم.»

هیچگاه مشكلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نكنید. این فكر كه دنیا سرشار از مشكل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به كار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونه ای مثبت و خوب می‌شود.

نحوه اظهار نظر كردن در مورد دیگران و كارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی كنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نكنید. ابتدا در مورد آن فكر كنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح كنید تا تأثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد.

در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند كه با افكار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی كنید تا حد امكان با چنین افرادی همنشین نشوید.

بسیاری از مردم افكار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها می‌دهند.حتی در صحبتهایشان با یكدیگر مدام از سختیهای كارشان، كم خوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله می‌كنند و همین امر تأثیر منفی بر فكر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان می‌شود.

مطمئن باشید كه اطرافیانتان هیچ علاقه ای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند.سعی كنید در مورد جنبه های مثبت زندگی و كارتان برای دیگران صحبت كنید.زیرا شنیدن آنها می‌تواند برای دیگران هم جالب باشد.

به نظر شما بهتر نیست كه ما به جای اینكه فقط به مشكلات، بی عدالتی ها، گرانی و تورم، بی پولی، بیكاری و هزاران فكر منفی دیگر تمركز كنیم، به اینكه در زندگیمان بسیاری از اوقات كارها درست و خوب پیش می‌روند فكر كنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شكایت از زندگی و كار، هر جا كه هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوش اقبالی صحبت كنیم؟

ممكن است شما در آخرین سفرتان از اینكه هواپیما چند ساعت تأخیر داشته و مجبور شده اید چند ساعت از وقتتان را در فرودگاه بگذرانید، بسیار ناراحت و معترض باشید و تا چند روز از تأخیر پرواز و خستگی مفرط خود به خاطر معطلی در فرودگاه، با ناراحتی و دلخوری برای دوستان و همكارانتان تعریف كنید. ولی آیا تا به حال از پروازهای خوب، راحت، به موقع و به سلامت خود بسیار خوشحال شده اید و آیا آنها را بارها برای دوستانتان تعریف كرده اید؟

وقتی از شما می‌پرسند آیا امروز روز خوبی داشته اید، چه جوابی می‌دهید؟ آیا جواب می‌دهید: «روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود.» یا می‌گویید: «روز خوبی داشتم. خدا را شكر همه چیز بر وفق مراد بود.»

اگر به تمام لحظات زندگیمان فكر كرده و آنها را مروركنیم،می‌بینیم كه در طول زندگی لحظات خوشایند و لذت بخش زیادی برای ما رخ داده است.پس چرا به جای فكر كردن به لحظات شاد و زیبای زندگیمان به لحظات سخت فكر كنیم؟

فراموش نكنید كه افكار منفی می‌تواند یك روز سفید را خاكستری نشان دهد و افكار مثبت حتی یك روز خاكستری را زیبا و سفید می‌كند.

به طوركلی مثبت اندیشی و افكار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می‌كند. شما می‌بایست سعی كنید به جای اینكه اجازه دهید افكار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف كند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افكار مثبت را به دیگران منتقل كنید و به آنها بیاموزید كه افكار منفی شان را كنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش كنند. با این كار شما می‌توانید هم به اطرافیان خود كمك كرده و هم روحیه مثبت اندیشی خود را تقویت كنید.

هرگاه حادثه ناراحت كننده ای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینكه مأیوس و نگران شوید، آن را به فال نیك گرفته و به این فكر كنید كه قطعا" راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و می‌بایست آن راه را بیابید.

سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان می‌كند:

«خدا گر به حكمت ببندد دری

به رحمت گشاید در دیگری»

به فرض اگر شما شغلتان را از دست داده اید، پیشنهاد می‌كنم به جای تأسف و ناراحتی، خوشحال باشید زیرا این مسئله پیام مثبتی برای شما دارد. از دست دادن شغلتان بدین معناست كه شما باید وارد كار جدید و بهتری شوید و فراموش نكنید كه در هر امری حتی به ظاهر ناراحت كننده، جایی برای  خوشحالی و موفقیت وجود دارد.

نوع نگرش و تفكرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او می‌باشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است.

خوش بینی نیز می‌بایست عاقلانه باشد . نباید خوش بینی را با اعتماد كوركورانه به هر كسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلا" در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در كنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم. نظر نقادانه به شما كمك می‌كند كه جلوی هدر رفتن سرمایه تان را بگیرید و دقیق ترو بهتر تصمیم بگیرید. اگر قرار است در كاری سرمایه گذاری كنید بهتر است، 70% با دید خوشبینانه و 30% با دید نقادانه جلو بروید و در مورد آن كار تفكر و بررسی كرده و سپس تصمیم گرفته و اقدام كنید.
منبع:



یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 16:7 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

1-با نام و یاد خداوند شروع کنید

 2- از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.
 3- روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند.
 4- سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان هوشیارانه مي پذيرند و روشمندانه موفقیت‌شان را می‌سازند، در زمانی که دیگران آرزو می‌کنند موفقیت به سراغ‌شان آید.
 
5 - مثل بقیه ترس‌هایی دارند ولی اجازه نمی‌دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
 6- سوالات درستی از خود می‌پرسند. سوال‌هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می‌دهد.
 7- به ندرت از چیزی شکایت می‌کنند و انرژی‌شان را به خاطر آن از دست نمی‌دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی‌بافی و بی‌ثمر بودن است.
 8- سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می‌گیرند.
 9- وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت‌شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت‌شان پیدا می‌کنند و بیشتر از ظرفیت‌شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می‌کنند.
 10-  همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه‌ریزی می‌کنند و فکر می‌کنند تا وقتی که کارشان را انجام می‌دهند استرس کمتری داشته باشند. 11-   خودشان را با افرادی که با آنها هم‌فکر هستند متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند. 12-   بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت‌انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می‌کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی‌گذارند زندگی‌شان اتوماتیک‌وار سپری شود. 13-    به وضوح و دقیقا می‌دانند که چه چیزی در زندگی می‌خواهند و چه نمی‌‌خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی‌ می‌کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند. 14-   بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می‌کنند. 15-     در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی‌‌کنند و زندگی‌شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی‌دهند. 16-     آنها دانش‌آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می‌کنند. آنها از راه‌های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می‌گیرند. 17-    همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند. 18-    دقیقا می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی‌شان را با از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن از دست نمی‌دهند. 19-      ریسک‌های حساب‌شده‌ای انجام می‌دهند؛ ریسک‌های مالی، احساسی و شغلی. 20-     با مشکلات و چالش‌هایی که برایشان پیش می‌آید سریع و تاثیرگذار روبه‌رو می‌شوند و هیچ‌وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی‌کنند. با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می‌برند. 21-     منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی‌مانند تا آینده‌شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می‌سازند. 22-     وقتی بیشتر مردم کاری نمی‌کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می‌کنند. 23-  بیشتر از افراد معمولی روی احساسات‌شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ‌گاه برده احساسات‌شان نمی‌شوند. 24-   ارتباط‌گرهای خوبی هستند و روی رابطه‌ها کار می‌کنند. 25-    برای زندگی‌شان برنامه دارند و سعی می‌کنند برنامه‌شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه‌ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است. 26-    در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می‌خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می‌فهمند. 27-    ارزش‌های زندگی‌شان معلوم است و زندگی‌شان را روی همان ارزش‌ها بنا می‌کنند. 28- تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می‌دانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها می‌دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی‌ها خیال می‌کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته‌اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت. 29-   اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده‌اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می‌روند که کمتر کسی می‌تواند برود، شاد می‌شوند. 30-     از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می‌کنند و چه دارند و چه طور به نظر می‌رسند، توجهی ندارند. 31-    دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا به خواسته‌هایشان برسند خوشحال می‌شوند. 32-   متواضع هستند و اشتباهات‌شان را با خوشحالی می‌پذیرند و به راحتی عذرخواهی می‌کنند. آنها از توانایی‌هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی‌شوند. آنها خوشحال می‌شوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصی‌شان لذت می‌برند. 33-  انعطاف‌پذیر هستند و تغییر را غنیمت می‌شمارند. وقتی وضعیتی پیش می‌آید که عادت‌ها و آسایش روزمره‌شان را بر هم می‌زند از آن استقبال می‌کنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را می‌پذیرند. 34-     همیشه سلامت جسمانی خود‌شان را در وضعیت مطلوبی نگه می‌دارند و می‌دانند که بدنشان خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است. 35-    موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار می‌کنند و تنبلی نمی‌کنند. 36-   همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند. 37-   با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمی‌کنند. 38-   وقت‌شان و انرژی‌شان را روی وضعیت‌هایی که از کنترل‌شان خارج‌ است صرف نمی‌کنند. 39-    کلید خاموش روشن دارند. می‌دانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگی‌شان لذت می‌برند و سرگرم می‌شوند. 40-     آموخته‌هایشان را تمرین می‌کنند. درباره تئوری‌های عجیب و غریب خیالبافی نمی‌کنند بلکه واقع‌بینانه زندگی می‌کنند



 

برای اولین بار در سال 1998 مسابقه داستان ICT توسط IICD و Infodev برگزار گردید. همچنین مراسم اهدای جوایز مسابقه به رسم یادبود از تونی زیتون فقید از مرکز توسعه بین المللی کانادا مجدداً نامگذاری شده است. تونی زیتون مدافع خستگی ناپذیر نقش ICT به عنوان ابزاری برای روند توسعه بود او در ماه می سال 2003 درگذشت.
رینالیا عبدالرحیم مدیر
GKP می­گوید: «فناوری یک ابزار است وسیله­ایست برای رسیدن به هدف ICT و مثل هر وسیله دیگر این قابلیت را دارد که تغییراتی مثبت یا منفی را القا کند. فناوری ابزاری مهم برای کاهش فقر است، که اگر به طور صحیح در جهت رفع نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی فقرا به کار رود، تأثیرات شگرفی دارد. این خصوصیتی است که ما در این مراسم به دنبال آن هستیم.
نوآوری­هایی که موفق به دریافت جایزه شدند:
- ال­کورئودل آگریکولتور (پست مخصوص کشاورزان) یک برنامه رادیویی در دوره سانتا کروز دولاسیرا در منطقه روستائی بولیوی است. این برنامه نیم ساعته که از ژانویه 2001 شروع شده است اطلاعاتی را از اینترنت، پست الکترونیک و بازارهای عمده فروشی که محصولات آنها در آنجا فروخته می­شود به کشاورزان ارایه می­دهد. محتوای برنامه عبارتند از نرخ بازار، اطلاعاتی در مورد بهداشت و طبیعت و دیگر عناوین سودمند. حدود پانزده هزار خانواده هر روز به طور مستقیم از این برنامه که در همان جا به صورت دیجیتالی ویرایش و در رادیوی محلی پخش می­شود استفاده می­کنند.
=5203
www.iicd.org/base/storyreadallid     
- تامل دات کام یک شبکه اینترنتی است که نپالی­های سراسر دنیا را بهم ارتباط می­دهد. از هر 22 نفر نپالی یک نفر در خارج از کشورش کار و زندگی می­کند، این افراد جمعاً یک میلیون نفر را تشکیل می­دهند و رفع نیازهای اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی آنها اقدامی مهم از نظر تجاری محسوب می­شود، این شبکه اینترنتی و بنیانگذاران آن با مرتبط ساختن منافع افرادی که خارج از موطن اصلی خویش کار می­کنند بیش از صد شغل جدید و یک میلیون دلار درآمد برای جامعه نپال ایجاد کرده است. این شبکه جایگاهی است برای افراد حرفه­ای و کارگزاران تا فقر را به حداقل برسانند.
www.thamel.com
- پروژه
e-seva (خدمات الکترونیکی) در ناحیه گداواری غربی، آندراپرادش و هند شروع به کار کرد. هدف آن برقراری خدمات دیجیتالی در نواحی روستائی و استفاده از ICT برای ارائه خدمات شهروند به شهروند (C2C)، شهروند به دولت (C2G) و به مردم روستا است. این پروژه به گروه­های خود گردان زنان کمک می­کند تا کیوسک­های مرتبط با شبکه را در سطح محلی تاسیس و اداره کنند، به مردم کمک می­کند تا به سوابق زمینها دسترسی پیدا کنند، صورتحساب­­ها را بپردازند و در خدمات مختلف شرکت نمایند. دسترسی به آخرین اطلاعات بازار به کشاورزان کمک می­کند تا قیمتهای بهتری را پیدا کنند. www.westgodavari.org
داستان­های
ICT که از سال 1998 جمع آوری شده­اند در پایگاه داده­های یک وب سایت گردآوری شده است. این داستان­ها به مشکلات و فرصتهای بسیاری می­پردازد و شامل اندازه­های پروژه، اهداف گروه­های هدف و نواحی مورد نظر است.
آنچه در پی می­آید شرح حال کوتاهی است از برگزار کنندگان این مسابقه که در صورت تمایل می­توان از اطلاعات بیشتری که در دسترس قرار دارد استفاده کرد.
مشارکت در دانش جهانی (
GKP) یک شبکه جهانی است که فناوری ارتباطات و اطلاعات را برای توسعه پایدار و منصفانه تحت نظر خود در می­آورد. هدف GKP در واقع ایجاد فرصت­های برابری است که همه مردم بتوانند برای بهتر ساختن زندگی خود به دانش و اطلاعات لازم دسترسی و از آن استفاده کنند. این شبکه مسیری است به سمت تقسیم اطلاعات، تجربیات و منابع برای کاهش فقر و توانا سازی مردم، در چهارچوب کاری GKP، دولتها، گروههای اجتماعی، مراکز خیریه، شرکتهای بخش خصوصی و سازمان­های دولتی برای اولین بار گردهم آمدند تا فناوری ارتباطات و اطلاعات را برای توسعه (ICT4D) به کار ببندند. این اتحادیه نتیجه مشارکت چند سهامدار معروف است که روشی نسبتاً جدید برای ایجاد همکاری در میان بخشهای مختلفی که هدف و بینشی مشترک دارند فراهم می­نماید. www.globalknowledge.org
موسسه بین­المللی ارتباطات و توسعه (
IICD) با در اختیار داشتن فناوری ارتباطات و اطلاعات به کشورهای در حال توسعه کمک می­کند تا به درک کاملی از توسعه پایدار محلی برسند. IICD با سازمان­های همتای خود در کشورهای منتخب کار می­کند و به سهامداران محلی کمک می­نماید تا موارد استفاده ICT را در توسعه ارزیابی کنند. تقویت قابلیت­های همتایان محلی برای طراحی، اجرا و اداره پروژه­ها و سیاستهای توسعه گرا که از ICT استفاده می­کنند نیز بخشی از فعالیت­ها را تشکیل می­دهد. در فلسفه IICD، فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری است که می­تواند به توسعه پایدار و کاهش فقر کمک کند، با این حال، این امر وقتی کاربرد دارد که ICT از فعالیت­های توسعه گرای حال حاضر حمایت کند. بنابراین، تمام توجه به بخش­های سنتی مثل آموزش، طرز حکومت، بهداشت، کشاورزی و محیط متمرکز می­باشد. IICD عضو GKP است.
اطلاعات برای برنامه توسعه (
infodev) کار خود را در سپتامبر 1995 شروع کرد و شامل
برنامه­ایست جهانی که تحت نظر بانک جهانی برای ارتقای پروژه­های مپتکرانه درباره استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت توسعه، اقتصادی و اجتماعی با تاکید ویژه بر نیازهای افراد فقیر در کشورهای در حال توسعه فعالیت می­کند.
Infodev عضو GKP است.
اطلاعات زمینه­ای
تونی زیتون به عنوان مشاور ارشد برای شعبه برنامه ریز
CIDA کار می­کرد. او به مدیران ارشد در زمینه خط مشی استراتژیک کمک می­کرد، وی هماهنگ کننده توسعه استراتژی CIDA در دانش برای توسعه از طریق ICT و نماینده کشور کانادا و CIDA در جلسات مهم انجمن مخابرات بین المللی بود. تونی زیتون از رقابت داستان­های ICT شدیداً حمایت می­کرد. نامگذاری مجدد اهدای جوایز دستان­های ICT نوعی قدردانی در قبال اقدامات تونی زیتون در زمینه ICT برای توسعه است.




 آخرين اخبار درباره سرطان از بيمارستان جانز هاپکينز

 هر شخص داراي سلول هاي سرطاني در بدن خود است .

اين سلول هاي سرطاني در آزمايشهاي استاندارد خود را نشان نمي دهند تا آنکه به مقدار چند ميليارد سلول افزايش يابند. زماني که پزشکان به اشخاص مبتلا به سرطان اعلام مي کنند که ديگر در بدن آنها سلول سرطاني وجود ندارد ، اين حالت فقط بدان معناست که آزمايشها ديگر قادر به رديابي و پيدا کردن سلولهاي سرطاني نيست زيرا آن سلول ها به مقدار قابل رد يابي شدن در بدن وجود ندارند.
 

 =============    

سلولهاي سرطاني بين شش تا  ده مرتبه در دوره زندگي يک انسان پيدا مي شوند.
 
 =============  
 

زماني که سيستم ايمني انسان قوي باشد سلولهاي سرطاني از  بين مي روند و از ايجاد تومور سرطاني جلوگيري مي شود.
 
 =========)

 زماني که شخص بيماري سرطان دارد نشانه آنست که وي داراي کاستيهاي تغذيه اي شده است . اين کاستي ممکن است منشاء ژنتيک ،محيطي ، غذا ها و عواملي درشيوه زندگي باشد.
 

=========)


 براي غلبه بر کاستي هاي متعدد تغذيه اي ، تغيير در رژيم غذايي شامل اضافه کردن بعضي  مخلفات غذا يي ، سيستم ايمني بدن را تقويت مي کند.
 
 =================

 شيمي درماني ضمن آنکه باعث مسموم کردن فوري سلول هاي سرطان است که سريع رشد مي کند ، سلول هاي سالم بدن درمغز استخوان و ديواره روده ها و غيره را که سريع رشد مي کند نيز از بين مي برد و مي تواند سبب ضايعه عضو بدن مثل کبد ، کليه
 ها و قلب و ريه ها و غيره شود..

 =================

  پرتوگيري ضمن آنكه سلولهاي سرطاني را نابود مي کند سلولهاي سالم را نيز مي سوزاند، ضايع مي کند وباعث تخريب آنها مي شود.
 
==================

 درمان اوليه با شيمي درماني و پرتو درماني غالبا  اندازه تومور را کاهش مي دهد. با اينوصف شيمي درماني و پرتودرماني درازمدت به نابودي بيشتر تومور منتج نمي شود.
 
 ==================

 زماني که بدن تحت تاثير مسمو ميت ناشي از شيمي درماني و
 پرتودرماني قرار مي گيرد سيستم ايمني در معرض خطر و نابودي واقع مي شود بنا براين شخص ممکن است مقاومت خود را در برابر انواع مختلف عفونتها و پيچيدگيهاي ناشي از آن از دست بدهد..
 
 ===============  
 
  
شيمي درماني و پرتو درماني مي تواند باعث جهش ژنتيکي سلولهاي سرطاني گردد و مقاوم و پايدار شود ونابود کردن آنها مشکل خواهد شد. جراحي مي تواند باعث گسترش سلول هاي سرطاني به ديگر نقاط بدن شود.
 
 =============

 يک راه موثر مبارزه با سرطان  نرساندن غذا به سلولهاي سرطاني است ..  عدم رساندن مواد غذ ايي مورد نياز سلول براي جلوگيري از افزايش و چند برابر شدن تعداد سلولها است.


  ============== 

 سلولهاي سرطاني از چه موادي تغذيه مي شوند
  
 ===============
 
 
قند تغذيه کننده سرطان است. با قطع مصرف قند يک عامل مهم تامين غذا براي  سلولهاي سرطاني قطع مي شود .
 جانشين هاي قند نظير
 NutraSweet ، Equal ، Spoonful و غيره با A  spartame ساخته مي شود و زيان آوراست. يک جانشين طبيعي بهتر عسل مانوکا يا ملاس ناشي از قند سازي است ليکن مقدار مصرف آن بايد بسياراندک باشد. نمک سفره داراي افزودني شيميايي است که رنگ آنرا سفيد کند..
 جانشين بهتر نمک سفره نمک حاصل ازآب دريا و يا Brag's aminos است.
 
 ===========  
 
شير باعث مي شود که بدن بخصوص در سيستم گوارش (معده و روده ها) مخاط درست کند. سرطان ا ز مخاط تغذيه مي کند .     با قطع مصرف شير و جانشين کردن آن با شير سويا سلولهاي  سرطاني در برابر بي تغذيگي قرار مي گيرند.
 
 ===============

  سلولهاي سرطاني در محيط اسيدي مقاوم و پايدار مي شوند.. رژيم مبتني بر گوشت قرمز اسيدي مي شود و بهترين آنست که ماهي خورده شود و بجاي مصرف گوشت گاو و خوک مقدار کمي  گوشت جوجه مرجح است. گوشت قرمزهمچنين محتوي آنتي بيوتيک هاي دامي ، هرمون هاي رشد و انگل است که تماما بخصوص براي اشخاص مبتلا به سرطان آسيب رسان است .
 
 ===============

   رژيم با 80% سبزيجات تازه و آب ميوه و بنشن ، دانه هاي نباتي ، آجيل ها و مقداري ميوه بدن را در محيط  قليايي قرار مي دهد. ازغذاهاي پخته شده شامل بنشن ،حدود    20% مي تواند به بدن برسد. آنزيم هاي زنده در آب سبزيجات تازه به آساني جذب مي شود و ظرف 15 دقيقه به سطوح سلولي مي رسد تا سلولهاي سالم را رشد کافي دهد و تقويت کند... براي بدست آوردن آنزيم هاي زنده بمنظور ساختن سلول هاي سالم کوشش کنيد آب سبزيجات تازه ( بسياري از سبزيجات از جمله جوانه لوبيا ) مصرف کنيد و دو تا سه مرتبه  در روز مقداري سبزيجات خام بخوريد.
 آنزيم ها در حرارت 104 درجه فارنهايت (يا 40 درجه سانتيگراد) ازبين مي روند.
 
 =============  
 
  از خوردن قهوه ، چاي وشکلات که داراي کافئين زياد است پرهيز کنيد. چاي سبز جانشيني بهتر و داراي خواص ضد سرطان است. بهترين نوشيدني آب است.براي جلوگيري از ورود توکسين هاي معروف(مواد سمي ) و فلزات سنگين در آبهاي لوله کشي به بدن ، مصرف آب تصفيه شده يا فيلتر شده مناسب است. ا ز خوردن آبهاي تقطير شده پرهيز کنيد.
 
 ==============

  هضم پروتئين گوشت قرمز سخت است و نياز به مقدار زيادي آنزيم گوارشي دارد. گوشت هضم نشده که در روده ها باقي بماند فاسد مي شود و مسموميت ايجاد مي کند.
 
===================

  ديواره هاي سلول سرطاني داراي پوشش پروتئين خشن است.  با  صرفنظر کردن از خوردن گوشت يا کمتر خوردن آن آنزيم بيشتري براي حمله به ديواره هاي پروتئيني سلول سرطان آزاد مي شود و به بدن امکان مي دهد سلول هاي سرطاني را از بين ببرد..
 
 ===================

  بعضي مکمل ها : IP6,
 Flor-ssence, Essiac, anti-oxidants, vitamins, minerals, EF A s
 etc...)) سيستم ايمني را بهبود  مي بخشند تا سلولهاي مبارزه کننده و کشنده خود بدن را براي از بين بردن سلول سرطاني تقويت کنند. مکمل هاي ديگرنظير ويتامين اي  (E) توان برنامه ريزي کشتن سلول يعني روش معمولي خلاصي يافتن از سلول هاي آسيب ديده ، غير ضروري و غير لازم بدن را دارند

===================

  سرطان بيماري جسم و روح و روان است. داشتن روحيه مثبت و  پيکار جو به شخص مبارزه کننده با سرطان کمک مي کند که به بقاي خود ادامه دهد. خشم و عدم بخشش و تند خويي بدن را در برابر محيط پر تنش وترشرويي قرار مي دهد. بياموزيد که روحيه اي توام با عشق و بخشندگي داشته باشيد. بياموزيد که همواره حالت آرامش و دلي آرام داشته باشيد و از زندگي لذت ببريد.
 
 .====================
 

سلول هاي سرطاني درمحيط حاوي اکسيژن توان ماندن ندارند. ورزش روزانه وتنفس عميق باعث مي شود که اکسيژن به لايه هاي سلولي برسد . اکسيژن درماني روش ديگرِي براي از بين بردن سلول هاي سرطاني است.
 
================= 


  
.. اين مقاله را بايد براي هر کسي که درزندگيتان براي  شما اهميت دارد ارسال کنيد

 



یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 17:47 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

نكاتی در مورد نماز شب

پهلوهای خود را از بسترها جدا می کنند و پروردگار خود را با ترس و طمع می خوانند... سوره سجده آیه16
................(قابل توجه کسانی که می گویند عبادت از روی ترس جهنم و طمع بهشت، کم ارزش است!)....


چند نکته درباره نماز شب:
1.نماز شب نه تنها برای آخرت و قبر و قیامت انسان چاره سازه بلکه برای رفع گرفتاری های دنیوی هم نتیجه میده! در بعضی روایات اومده که نماز شب حتی برای بعضی مسائل مالی انسان هم مفیده و خلاصه آثار دنیوی و اخروی فراوونی داره.


2.نماز شب مثل همه نمازها، باید با طهارت شرعی باشه یعنی مثلا وضو داشته باشه و بدن و لباسش پاک باشه.


3.نماز شب رو میشه نشسته یا خوابیده یا در حال راه رفتن خواند اگه در حالت اول یا دوم بود لازمه قبله رو رعایت کنه اما در حالت سوم الزامی نیست.


4.اگه بخواد حداقل نماز شب رو بخونه به این شکله: 4تا نماز دو رکعتی می خونه بدون سوره (فقط حمد) و بدون قنوت و سایر مستحبات، به نام نافله شب بعد یک دو رکعتی می خونه به نام شفع و یک رکعت هم به نام وتر... همین! یعنی شاید مجموعا 10دقیقه هم نشه... اما همین ده دقیقه، گرفتاری ها در روز حسرت آدم رفع می کنه که..... حتی اگه حال نداشت می تونه یه شفع و وتر بخونه (3دقیقه) و حتی اگه نشد یه وتر(یک دقیقه) بخونه.


5.اگه حال داشت و خواست بیشتر ثواب ببره بعد حمد، سوره هم بخونه و همچنین در رکعت دوم هر کدوم از اون نمازهای چهارگانه قنوت بخونه و همچنین در نماز وتر (نه شفع) و چون نماز مستحبیه می تونه به جای یک سوره کامل، چند آیه از هرجای قرآن بخونه و هرچقدر بیشتر بهتر... بعضی بزرگان سوره های طولانی در نماز شب می خوندند.


6.قنوت نماز وتر رو خوبه طولانی بخونه و مخصوصا امور استغفار و طلب بخشش از خدا رو در وتر بخونه دعاهای مختلفی رو میشه در قنوت وتر خوند اما بهتره مضمونش امور استغفار و طلب بخشش باشه و طلب بهشت و ترس از جهنم...


7.بهتره در وتر، سوره توحید و فلق و ناس خونده بشه و همچنین در قنوتش برای مؤمنین و مؤمنات و پدر و مادر طلب بخشش بشه مثلا: ربِّ اغفِر لی و لِوالِدَیَّ و للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الاحیاءِ منهم و الاموات و ربِّ ارحَمهُما کما رَبَّیانی صغیرا


8. این اذکار برای قنوت وتر مناسبه: العَفو، لا الهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالمین، هذا مقامُ العائِذِ بِکَ مِنَ النّار، اَستَغفِرُ اللهَ و اَسأَلُهُ التَوبَة، رَبِّ اغفِر وَارحَم وَ اَنتَ خَیرُالرّاحِمین، و دعاهایی که حاوی استغفار هستند... دعای نماز شب حضرت سجاد(ع) رو هم از صحیفه مبارکه سجادیه بخونند (دعای32صحیفه) و همچنین دعای9و16و28و31و38و40و50و51 ...آه! که چقدر این ادعیه صحیفه سجادیه نازنین هستند و اسلامِ حقیقیِ مدفون شدهء زیر افکار شیاطین عارف مسلک رو زنده می کنند در روح فطری انسان!


چرا امام سجاد(ع) در دعای32صحیفه از مار و عقرب جهنم و آتش های بی تخفیفش می گویند و از ناری که استخوان ها را خاکستر می کند و بر زاری کنندگان رحم نمی آورد به خدا پناه می برند؟ بذار مولوی خوش باشه و بگه: ما را نه غم دوزخ و نه شوق بهشت است! به قول یکی از رفقای هم لینک، مولوی کیه که جلوی حرف اولاد معصوم پیغمبر(ص) حرفی داشته باشه؟


9.وقت نماز شب در حال عادی از نیمه شب شرعی شروع میشه (قابل توجه دوستان اینترنتی که گاهی تا یک و دو هم بیدارند) و اگه کسی نتونه بعد نیمه شب بیدار بشه می تونه قبل نیمه شب بخونه (قابل توجه دوستانی که زودخواب هستند) نیمه شب شرعی هم دوجور در فقه تعریف شده که برای نماز شب، این قول محتاطانه تر و به جهت فقهی قوی تر است:


همون ساعت اذان ظهر در شب.. یعنی مثلا اگه اذان ظهر ساعت12:07بود این نیمه شب میشه12:07بامداد و اگه اذان ظهر ساعت11:55بود میشه11:55شب... البته مقلدین در این مورد به مرجع شون رجوع کنند چون اختلافیه (این که گفتم قول نیمی از فقهاست)


نکات دیگه ای هم هست که فعلا باشه تا موقع مناسبش ... و کلام آخر توصیه نبی آخر(ص) به وصی اول(ع) خود: ای علی! بر تو باد نماز شب بر تو باد نماز شب بر تو باد نماز شب...



یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

نماز

نماز از عبادت‌های مسلمانان است[۱].

واژهٔ نماز معادل عربی صلاة یا صلوة است.

نماز در نزد اهل سنت یکی از ارکان خمسه (ستون‌های پنجگانهٔ دین) و در نزد شیعیان یکی از فروع دهگانهٔ دین است. نمازهایی که بر هر مسلمان، در هر شبانه‌روز، واجب است عبارت‌اند از: نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا.البته غیر از این نمازها، نمازهای واجب دیگری هم هست که در ذیل تا حدودی توضیح داده شده است.

واژه‌شناسی

واژه «صلاة» در عربی، به معنی «فراخواندن» است .با این حال واژهٔ «نماز» واژه‌ای فارسی است که در ایران، افغانستان، بنگلادش، هند، پاکستان و ترکیه برای واژهٔ «صلاة» عربی به‌کار برده می‌شود. این واژه همچنین در زبان بنگالی، آلبانیایی، بوسنیایی و مقدونیایی، برابر صلاة به کار می‌رود.

واژه نماز به معنای خم‌شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است[۲]. فرهنگ فارسی معین ریشهٔ این واژه را از پارسی پهلوی می‌داند[۳]. هرچند در برخی منابع ریشهٔ واژهٔ نماز از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت آریاییان دانسته شده‌است[۴] ضمناً در مورد طرز استفاده از این واژه، چندین روش وجود دارد: نمازگزاردن، نمازخواندن، نمازکردن و نمازبه‌جای‌آوردن یا به‌جاآوردن نماز.

آمادگی

بر اساس دستورات اسلامی، جایی که در آن نماز خوانده می‌شود، باید غصبی نباشد. بدن نمازگزار باید پاک باشد. لباس نمازگزار نیز باید پاک و پوشانندهٔ عورت باشد[۵]. نمازگزار پیش از نماز می‌بایست وضو[۶]، غسل یا تیمم[۷] کرده باشد. نمازگزار، باید رو به قبله بایستد و بهتر است قبل از نماز اذان و اقامه بگوید.

نمازهای واجب

نمازهای واجب در ذیل خواهد آمد. البته مسلمانان سنی علاوه بر اینها، شرکت در نماز جمعه و نماز عید را نیز واجب می‌دانند؛ شیعیان این نمازها را در زمان غیبت کبری، مستحب می‌دانند.

نمازهای یومیّه (روزانه)

بر مسلمانان واجب است که روزی ۵ بار نماز بخوانند؛ کودکان، بیماران روانی و زنان در دوره عادت ماهانه از خواندن این نمازها معاف هستند. این نمازهای پنجگانه عبارت‌اند از:

نماز صبح (نماز فجر، نماز دوگانه):از سپیده دم تا طلوع آفتاب؛ این نماز دو رکعت است.

نماز ظهر (نماز پیشین): هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار گیرد تا زمان عصر؛ این نماز چهار رکعت است.

نماز عصر (نماز دیگر): بعد از زمان ظهر تا زمان غروب خورشید؛ این نماز چهار رکعت است.

نماز مغرب (نماز شام): از زمان غروب خورشید تا زمان عشا؛ این نماز سه رکعت است.

نماز عشاء (نماز خفتن): از زمانی که شفق سرخ رنگ آفتاب ناپدید شود تا نیمه شب؛ این نماز چهار رکعت است.

شیعیان معتقدند که بلافاصله پس از خواندن نماز ظهر می‌توان نماز عصر و بلافاصله پس از نماز مغرب، می‌توان نماز عشا را تا نیمه شب خواند.

مسلمانان اعتقاد دارند که چنانچه کسی نتواند نماز را در وقت آن بخواند، باید آن را پس از پایان وقت بخواند. چنین نمازی را نماز قضا می‌گویند.

نماز طواف واجب خانه خدا (در مسجدالحرام)

پس از هفت دور چرخیدن به دور کعبه، یک نماز دورکعتی به نام نماز طواف خوانده می‌شود.

نماز میّت

نماز میت، بر مرده گزارده می‌شود. این نماز نیاز به وضو و غسل و غیره ندارد و با کفش می‌توان آن را انجام داد. معمولاً در مسجدالحرام پس از هر نماز یومیّه از نمازگزاران دعوت می‌شود که برای مرده یا مردگانی نماز بخوانند.

نماز قضای پدر و مادر

کسی که در زندگی خود برخی از نمازهایش را به جا نیاورده، باید پسر بزرگترش آن نمازها را قضا کند که جزئیات آن در کتاب‌های دینی نوشته شده است.

نماز نافله‌ای که به علت نذر یا عهد یا قسم واجب شده است

نماز نافله به خودی خود واجب نیست و مستحب است ولی مثلاً اگر کسی نذر کند (تصمیم بگیرد) که اگر بیماریم معالجه شود، نماز نافله خواهم خواند و بیماریش معالجه شود، نماز نافله بر او واجب می‌شود که جزئیات این موضوع در کتابهای دینی ذکر شده است.

نمازهای مستحب

نماز نافله

به نمازهای مستحبی نوافل گویند. اثر کلی نوافل قرب به خدا و توجه و تذکر بیشتر و طبعاً پاکی و دوری از گناه و غفلت است‌. در حدیث قدسی معروفی به نام «قرب النوافل‌» آمده که‌خداوند فرموده‌: «بنده با نوافل به من نزدیک می‌شود تا جائیکه من چشم او می‌شوم که با او می‌بیند و گوش او می‌شوم که با او می‌شنود و دست او می‌شوم که با او کار انجام می‌دهد؛ یعنی، چشم و گوش و دست الهی پیدا می‌کند.» بهترین نمازهای مستحبی نوافل شبانه‌روزی هستند که به آن‌ها نوافل یومیه می‌گویند، نافله صبح، نافله ظهر، نافله عصر، نافله مغرب و نافله عشاء و دربین اینها نافله شب ونافله صبح بافضیلت‌تر است‌. اما نمازهای مستحبی دو قسم است‌؛ بعضی مانند نوافل شبانه روز اصلاً سوره ندارد؛ یعنی، خواندن سوره لازم نیست اما اگر کسی یک سوره یا چند سوره بخواند اشکال ندارد و کراهت هم ندارد؛ قسم دوم آنهایی است که‌سوره خاص و دستور خاصی دارد مانند نماز جعفر طیار که اگر کسی بخواهد به دستور آن رفتار کرده باشد باید همان سوره خاص را بخواند؛ اما اگر در همین قسم نیز سوره دیگر بخوانند و یا چند سوره بخوانند باطل نیست واشکال ندارد. گفتنی است نمازهای مستحبی زیاد است و در حوصلهٔ این نامه نمی‌گنجد برای اطلاع از آنها به رساله توضیح المسایل و مفاتیح الجنان مراجعه کنید. در این مقاله نماز شب توضیح داده شده است که البته مقالهٔ جداگانه‌ای هم دارد‌.

 نماز تحیت مسجد

کسی که به مسجد وارد می‌شود بهتر است که یک نماز دورکعتی برای تحیت مسجد بخواند و تَحیّت به معنای سلام است. اگر یک نماز دورکعتی واجب (مثلا نماز صبح) را هم بخواند کافی است، یعنی در این صورت این نماز هم نماز صبح حساب می‌شود و هم نماز تحیت مسجد.

نماز استخاره

استخاره در لغت یعنی طلب خیر یا خوبی‌خواستن، و این در حقیقت دعا برای خیر از خداست. و بسیاری از روایاتی که توصیه به استخاره می‌کند به این معناست؛ یعنی دعا کنید و از خدا خیر بخواهید.

معنای دیگری نیز دارد که مشهورتر است و آن این است که انسان در کاری که می‌خواهد انجام دهد چون نتیجه آن را نمی‌تواند پیش بینی کند اول با مشورت و تعقل سعی می‌کند بفهمد انجام‌دادن و یا انجام‌ندادن، کدام بهتر است. اگر به نتیجه نرسید، و از طرفی کسی هم نیست که با توکل به خدا پیش برود، برای آرامش پیداکردن به استخاره متوسل می‌شود و از خدا کمک می‌گیرد. این استخاره روشهای مختلفی دارد.

نماز استخاره ذات الرقاع به این شکل است که:

هرگاه اراده کردی امری را، می گیری شش رُقعه (کاغذ) را و می نویسی در سه رقعه از آن بسم الله الرحمن الرحیم خیره من الله العزیز الحکیم لفلان بن فلان إفعل (به جای فلان بن فلان اسم خود و پدر خود را می نویسی) و در سه رقعه دیگر به جای إفعل می نویسی لاتفعل.

این شش رقعه را زیر مصلای خود گذاشته و دو رکعت نماز (مثل نماز صبح) بجا می‌آوری و چون نماز را تمام کردی سجده می‌کنی و در سجود صد مرتبه می‌گویی

استخیر الله برحمته خیره فی عافیه

پس می نشینی و می گویی: اللهم خیر لی و اختر لی فی جمیع أموری و یسیر منک و عافیه

پس دست می زنی به رقعه‌ها و آنها را به هم مخلوط می کنی و یکی یکی بیرون می آوری

اگر ۳ إفعل پشت سر هم بیرون آمد آن امر را بجا می آوری که اراده کرده ای

اگر ۳ لاتفعل بیرون آمد به جای نیاور آن امر را که نیت کرده ای

نماز استسقاء

نماز استسقا و طلب باران در کتاب المنتقی در حوادث سال پنجم می نویسد در این سال مردم مدینه به خشکسالی دچار شدند و به نزد رسول خدا(ص) آمده و گفتند: ای پیغمبر خدا! باران قطع شده و درختان خشک گردیده و علوفه تمام گشته و چارپایان و مواشی به هلاکت رسیده اند، از خدای خود بخواه تا برای ما بارانی بفرستد!

رسول خدا بدانها فرمود: فلان روز که شد بیایید تا برای این کار بیرون برویم و همراه خود مقداری صدقه هم بیاورید.

چون روز موعود فرا رسید پیغمبر آمد و مردم نیز بیرون آمدند و همگی با حال آرامش و وقار به سوی بیابان حرکت کردند و در جایی به نماز ایستادند و چون نماز به پایان رسید رسول خدا(ص)برخاسته و عبای خود را وارونه کرد و رو به مردم ایستاده دستها را به سوی آسمان بلند کرد، آن گاه این دعا را خواند:

«اللهم اسقِنا و اغِثنا، غیثا مُغیثا، و حیا ربیعا، و جدا طبقا معذقا عاما هنیئا مریئا. . . »

تا آخرِ دعای مفصلی که از آن حضرت نقل شده است.

راوی حدیث که انس بن مالک است گوید: ما هنوز از جای برنخاسته بودیم که تکه‌های ابر ظاهر شد و تدریجاً همه آسمان را ابر گرفت و باران شروع شد و یکسره تا هفت شبانه روز پیوسته باران آمد تا حدی که مردم به نزد آن حضرت آمده و گفتند:

ای رسول خدا زمینها را یکسره آب گرفته و خانه‌ها ویران گشته و راهها بسته شد از خدا بخواه تا باران را از ما بگرداند. پیغمبر که در آن وقت بالای منبر بود از گفتار آنها که حکایت از زودرنجی انسان در کارها می کرد خندید و سپس دستها را به آسمان بلند کرده گفت:

«حوالینا و لا علینا، اللهم علی رؤس الظراب و منابت الشجر و بطون الاودیة و ظهور الاکام ».

[پروردگارا بر اطراف ما ببار نه بر ما، خدایا بر بالای تپه‌ها و پای درختان و شکم دره‌ها و پشت کوهها!]ناگهان ابرهایی که بالای سر شهر بود از هم باز شد و مانند حلقه و سپری دایره وار شهر را در بر گرفت که به اطراف می بارید و در شهر مدینه قطره ای نمی بارید.

نماز شب

نوشتار اصلی: نماز شب

نماز شب نمازیست مستحبی که بر حضرت رسول (ص) واجب بود. نکات بسیاری در تأثیر این نماز در دنیا و آخرت نمازگزار گفته شده است. نماز شب بسیار توصیه شده، کلاً یازده رکعت و از این قرار است: چهار نماز دو رکعتی شبیه به نماز صبح (یعنی هر رکعتی حمد و یک سوره اما سوره مستحب است و می‌شود آن را حذف کرد). دو رکعت نماز موسوم به شفع که در رکعت اول آن بعد از حمد سوره ناس و در رکعت دوم سوره فلق خوانده میشود. در آخر یک رکعت موسوم به وتر که بعد از حمد هر دو سوره ناس و فلق خوانده می‌شود و در قنوت این ذکر مقابل ده بار گفته میشود: "هذا مَقامُ العائذُ بِکَ مِنَ النار". در پایان، دعا برای چهل مومن و درگذشتگان مستحب است، اما اگر گفته نشود هم اشکالی نیست. در صورت حذف زائدات، این نماز در زیر ۱۰ دقیقه قابل اجراست. وقت آن از نیمه‌شب تااذان صبح است.

به هشت رکعت اول، نافلهٔ شب گویند.

در مورد نماز شب این دستورات هم آمده است:

در نماز وتر پس از حمد سه بار سوره «قل هو الله احد» (و پس از آن سوره‌های ناس و فلق) خوانده شود.

در قنوت هفتاد مرتبه گفته شود:«استغفرالله ربی و اتوب الیه‌» و برای چهل نفر مومن استغفار شود یا چهل بار گفته شود: «اللهم اغفر للمومنین و المومنات‌» و سیصد مرتبه گفته‌شود «العفو.»

می‌توان بدون سوره یا قنوت خواند.

اگر وقت تنگ باشد می‌توان فقط به شفع و وتر یا وتر تنها اکتفا نمود.

در روایت است خانه‌ای که در آن نماز شب خوانده شود مانند ستاره آسمانی برای ملائک می‌درخشد و آنان برای نمازگزار صلوات ودرود و رحمت می‌فرستند.

برخی از نمازهای دیگر

علت این که از نمازها در بخش دیگری قرار داده شدند این است که در شرایطی واجب، و در شرایطی مستحب هستند، یا این که در برخی از مذهب‌ها واجب و در مذاهب دیگر مستحب هستند.

نماز آیات

نماز آیات به واسطه چهارچیز بر مسلمان واجب می‌شود:

کسوف (اگرچه به مقدار کمی باشد)

خسوف (اگرچه به مقدار کمی باشد)

زمین‌لرزه

رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند این‌ها در صورتی که بیشتر مردم بترسند.

توضیح این که این نماز در نزد شیعیان، واجب و در نزد اهل سنت مستحب است.

نماز جمعه

نوشتار اصلی: نماز جمعه

نماز جمعه، نمازیست که در ظهر روز آدینه در مساجد خوانده می‌شود. در نزد اهل سنت، شرکت در این نماز برای مردان واجب است؛ در حالی که زنان می‌توانند در این نماز شرکت کنند یا به جای آن نماز ظهر را بخوانند. مراسم نماز جمعه با دو خطبه آغاز می‌شود؛ پس از آن، دو رکعت به جای نماز ظهر خوانده می‌شود. در ایران، هر شهر تنها یک امام جمعه دارد و نماز جمعه در مسجد جامع یا مصلای اصلی همان شهر، برگزار می‌شود- امام جمعه‌ی شهرهای ایران، همیشه از سوی رهبر انتخاب می‌شود.

نماز عید

نوشتار اصلی: نماز عید

نماز عید، نمازیست که به هنگام عید فطر و عید قربان خوانده می‌شود.

نماز جماعت

نوشتار اصلی: نماز جماعت

به طور کلی نمازهای واجب بهتر است به جماعت خوانده شوند یعنی به صورت گروهی. بنابراین نماز جماعت، نماز دیگری به غیر از نمازهای واجب نیست. در نماز جماعت یک نفر پرهیزگار در جلو دیگران می‌ایستد که به او امام جماعت گویند.

نماز قضا

اگر نماز واجب در وقت خود خوانده نشود، باید بعداً خوانده شود که به چنین نمازی قضا گویند.

چگونگی خواندن نماز

واجبات نماز یعنی کارهایی که باید در نماز انجام شود. واجبات نماز ۱۰ یا ۱۱ مورد هستند که از بین آنها ۵ مورد: نیّت، تکبیرة الإحرام، قیام، رکوع و سجود رکن هستند یعنی خیلی مهم هستند. واجبات نماز از این قرارند:

نیت: به معنی قصد قلبی است و نیازی نیست به زبان آورده شود؛ بلکه به این معنی است که نمازگزار با هوشیاری و قصد نماز را می خواند. لازم به ذکر است که نیت در نماز بسیار مهم است و اگر مثلا کسی نماز را برای غیر خدا بخواند مانند این است که اصلا نماز نخوانده است؛ در عبادت‌های دیگر شاید اینقدر سخت‌گیری در مورد نیت نباشد.

قیام: به معنی ایستادن است؛ کسی که نمی‌تواند بایستد، می‌تواند نشسته و یا خوابیده نماز بخواند.

تکبیرة الاحرام: یعنی گفتن الله اکبر در اول نماز؛ و در این هنگام معمولاً دست‌ها را تا مقابل گوشها بالا می‌برند.

قرائت: در ابتدای رکعت، خواندن سوره فاتحه واجب است. در دو رکعت اول نمازهای ظهر، عصر، مغرب و عشا همچنین واجب است که سورهٔ دیگری پس از فاتحه خوانده شود. اهل سنت خواندن بخشی از یک سوره را هم کافی می‌‌دانند.

رکوع: به معنی خم شدن نمازگزار است، تا این که دستها به زانو برسند. مسلمانان معمولاً در هنگام رکوع اذکاری را می‌گویند مانند سبحان الله یا سبحان ربی العظیم

سجده: در این زمان، نمازگزار پیشانی و کف پاها و دست‌ها را بر زمین می گذارد؛ در زمان سجده نیز اذکاری چون سبحان الله یا سبحان ربی الأعلی گفته می‌شود.

تشهد: به معنی گواهی دادن بر یکتا بودن خدا و پیامبری محمد است. این کار در رکعت‌های زوج و در رکعت پایانی، بعد از سجده انجام می‌شود. البته اشتباه نشود: در رکعت آخر نمازهای دورکعتی و چهاررکعتی، فقط یک تشهد خوانده می‌شود.

سلام: یعنی درود فرستادن بر پیامبر و خانواده‌اش و بر خود و بر سایر بندگان شایستهٔ خدا، در پایان نماز.

ترتیب: یعنی این که که کارهای نماز به ترتیب خودش انجام شود و مثلا سلام نماز در ابتدای نماز گفته نشود.

موالات: یعنی پی‌درپی‌بودن اجزای نماز؛ بین کارهای نماز نباید خیلی فاصله شود (معمولا حداکثر چند ثانیه.)

ذکرهای سجده و رکوع

سایر موارد

اعتدال : در هنگام برخاستن از رکوع، مستحب است نمازگزار اذکاری را بگوید؛ مانند: سمع الله لمن حمده و یا در نماز جماعت ربنا ولک الحمد

نشستن بین دو سجده

مبطلات نماز

برخی از چیزهایی که نماز را باطل می‌کند عبارتند از:

سخن گفتن با دیگران

خندیدن و گریه کردن

خوردن و نوشیدن

کشف عورت به عمد

انحراف از جهت قبله

شکسته شدن وضو

البته چیزهای دیگری هم هستند که نماز را باطل می‌کنند.

مطالب متفرقه در مورد نماز

عده‌ای از عارفان بر این باورند که تمام موجودات نیز متناسب با وضع خود در حال حمد و تسبیح خداوند هستند و به آیاتی نظیر «و گیاه و درخت سجده می‌کنند» استناد می‌ورزند.

نماز مسافر شکسته‌است یعنی مسافر باید نمازهای چهاررکعتی را دو رکعت‏ بخواند

پانویس

1^  سوره الرحمن آیه ۶ وَالنَّجْمُ وَالشجَرُ یَسجُدَانِ

  1. فرهنگ فارسی معین؛ نماز؛
  2. فرهنگ واژهٔ دهخدا
  3. فرهنگ واژهٔ معین
  4. Ashraf F. Nizami, noted this in his book Namaz, the Yoga of Islam (Bombay: D.B. Taraporevala, 1977).
  5. صحیح بخاری ۳۴:۱۲:۸
  6. قرآن ۵:۶
  7. قرآن ۴:۴۳

 منابع

دستغیب، عبدالحسین.: (۱۲۹۲-۱۳۶۰) صلاة الخاشعین. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱. شابک: ۳-۲۲۶-۴۷۰-۹۶۴ چاپ دوازدهم ۱۳۸۵ - کتابخانه ملی ایران ۱۵۳۴۷-۸۱م

موسوی خمینی، سید روح الله، سر الصلاة. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱. شابک:



یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 17:40 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

درباره نماز / شریفی، محمود
 
منابع : چهل حدیث نماز
 

 

چهل حدیث نماز

مقدمه

برای مقدمه چهل حدیث نماز سخنی کاملتر و عمیق تر و جالبتر از مطالبی که در ابتداء باب نماز توضیح المسائل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آمده بود به نظر نرسید لذا آن را برگزیدیم به امید آنکه همه عاشقان اهل بیت (ع) و آن عارف بزرگوار از کلمات درربار آنان توشه ای فراوان بردارند.

نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهای دیگر هم قبول می شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی شود. و همان طور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد. مانند کسی است که نماز نمی خواند، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است . روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند مردی وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجودش را کاملا به جای نیاورد، حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است. پس انسان باید مواظب باشد که با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند و اگر انسان در موقع نماز کاملا به این مطلب توجه کند، از خود بی خبر می شود، چنانکه در حال نماز تیر را از پای مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانی که مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می کند و به جا نیاورد، مثلا در حال خواب آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد، و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند به جا آورد، مثلا انگشتری عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.» (1).

مقدمه را با نقل حدیث زیبایی (2) از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به پایان می بریم:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

امت من چهار گروه هستند:

1 گروهی نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند «ویل» برای آنهاست، و «ویل» نام یکی از طبقات زیرین جهنم است، خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون) ماعون 4 و 5

پس «ویل» برای نمازگزاران است، آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.

2 گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس «غی» مال آنهاست، و «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا) .

سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در «غی» افکنده خواهند شد.

3 گروهی هیچ وقت نماز نمی خوانند، «سقر» برای آنهاست، «سقر» هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین) مدثر .42

(اهل بهشت از اهل جهنم سئوال می کنند) چه چیزی شما را به «سقر» کشاند؟ در جواب می گویند : ما از نمازگزاران نبودیم.

4 گروهی همیشه نماز می خوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: (قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون)

مؤمنون.1 و .2

مؤمنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند. (3)

امیدواریم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد.

و اقم الصلاة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.

(عنکبوت، 45)

نماز را بپادار، که نماز انسان را از هر کار زشت و منکر باز می دارد و یاد خدا بزرگتر است.

فصل اول:

جایگاه نماز در اسلام

حدیث اول

اهمیت نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

اول ما افترض الله علی امتی الصلوات الخمس، و اول ما یرفع من اعمالهم الصلوات الخمس، و اول ما یسألون عنه الصلوات الخمس.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده می شود، و از آنان سؤال می شود همان نماز است.

کنز العمال، ج 7، ح 18859

حدیث دوم

نماز و پایه های دین

عن ابی جعفر علیه السلام قال:

بنی الاسلام علی خمسة اشیاء:

علی الصلاة، و الزکوة و الحج و الصوم و الولایة.

امام باقر علیه السلام فرمود:

اسلام بر پنج چیز بنا شده است:

نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اهل بیت علیهم السلام.

بحار، ج 82، ص .234

حدیث سوم

مثل نماز

عن ابی جعفر علیه السلام قال:

الصلاة عمود الدین، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لا طنب.

امام باقر علیه السلام فرمود:

نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پا برجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی مانند.

بحار، ج 82، ص 218

حدیث چهارم

نماز موجب رستگاری

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

خمس صلوات من حافظ علیهن کانت له نورا و برهانا و نجاة یوم القیامة.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که بر نمازهای پنجگانه محافظت و مراقبت نماید این نمازها برای او در قیامت، نور و وسیله نجات او خواهد بود.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18862

حدیث پنجم

نماز و نورانیت قلب

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

صلاة الرجل نور فی قلبه فمن شاء منکم فلینور قلبه.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

نماز هر کس، نوری در دل اوست، پس هر کس خواست، قلبش را نورانی کند.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18973

حدیث ششم

نماز ملاک قبولی اعمال

قال الصادق علیه السلام:

اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردت رد علیه سائر عمله .

امام صادق علیه السلام فرمود:

نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 22

حدیث هفتم

نماز و روش انبیاء

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

الصلاة من شرایع الدین، و فیها مرضاة الرب عز و جل، فهی منهاج الانبیاء.

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایه خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است .

بحار، ج 82، 231

حدیث هشتم

نماز پرچم اسلام

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

علم الاسلام الصلاة، فمن فرغ لها قلبه و حافظ علیها بحدها و وقتها و سننها فهو مؤمن .

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

نماز، پرچم اسلام است، مؤمن واقعی، کسی است که دل به آن دهد و مراقب حدود و آداب و وقت آن باشد.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18870

حدیث نهم

نماز و کارآئی آن

قال الصادق علیه السلام:

ان ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ علی الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا رسول الله فی تلک الحالة العظیمة.

امام صادق علیه السلام فرمود:

فرشته مرگ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور می کند، و شهادت بر وحدانیت خدا، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین می کند.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 19

حدیث دهم

نماز و فرزندان

قال الباقر علیه السلام:

انا نأمر صبیاننا بالصلاة اذا کانوا بنی خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنی سبع سنین.

امام باقر علیه السلام فرمود:

هنگامی که فرزندان ما پنج ساله شدند دستور می دهیم نماز بخوانند، پس شما هم وقتی فرزندانتان به هفت سالگی رسیدند آنها را به نماز دستور دهید.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 12

فصل دوم:

اهمیت و فضیلت نماز

حدیث یازدهم

ارزش نماز

قال الصادق علیه السلام:

صلاة فریضة خیر من عشرین حجة و حجة خیر من بیت مملو ذهبا یتصدق منه حتی یفنی او حتی لا یبقی منه شی ء.

امام صادق علیه السلام فرمود:

یک نماز واجب از بیست حج بهتر است، و یک حج از صدقه دادن خانه ای پر از طلا بهتر است، آنگونه که آن را صدقه دهند تا آنکه چیزی در آن نماند.

بحار، ج 82، 227

حدیث دوازدهم

برتری نماز

قال امیرالمؤمنین علیه السلام:

اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست .

بحار، ج 82، ص 209

حدیث سیزدهم

اهمیت نماز

قال النبی صلی الله علیه و آله:

ما من صلاة یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس (ایها الناس) قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که: ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهائی را که برافروخته اید خاموش کنید.

بحار، ج 82، ص 209

حدیث چهاردهم

برکات نماز

قال علی علیه السلام:

ان الانسان اذا کان فی الصلاة فان جسده و ثیابه و کل شی ء حوله یسبح.

علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:

هنگامی که انسان مشغول نماز است بدن و لباس و هر چه پیرامون اوست خدا را تسبیح می گویند .

بحار، ج 82، ص 213

حدیث پانزدهم

جایگاه نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

موضع الصلاة من الدین کموضع الرأس من الجسد.

رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

جایگاه نماز در دین همانند سر است نسبت به بدن.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18972

حدیث شانزدهم

نماز و پاکی روح

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب علی باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقی ذلک من الدنس.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

نمازهای پنجگانه همانند نهر آب گوارائی جلوی درب خانه شماست چنانکه کسی هر روز خود را پنج بار در آن بشوید هیچگونه چرکی باقی نماند. (یعنی کسی هم که شبانه روز نمازهای پنجگانه را بخواند از آلودگیهای روحی پاک می شود) .

کنز العمال، ج 7، حدیث 18931

 

 

حدیث هفدهم

نماز و پیمان خداوند

عن رسول الله صلی الله علیه و آله:

قال الله تعالی: افترضت علی امتک خمس صلوات و عهدت عندی عهدا انه من حافظ علیهن لوقتهن ادخلته الجنة، و من لم یحافظ علیهن فلا عهد له عندی.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

خداوند متعال فرمود: [ای پیامبر] بر امت تو نمازهای پنجگانه را واجب کردم و با خود پیمان بستم که هر کس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد او را به بهشت داخل کنم و کسی که مراقب آنها نباشد من تعهدی نسبت به او ندارم.

کنز العمال، ج 7، ح 18872

حدیث هیجدهم

نماز و یاد خدا

عن الباقر علیه السلام قال:

ذکر الله لأهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه، الا تری انه یقول: اذکرونی اذکرکم. (4)

امام باقر علیه السلام فرمود:

یاد خدا برای نماز خوانها بالاتر از یاد آنها از خدا است. آیا نمی بینی که خداوند می فرماید :

«مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.»

بحار، ج 82، ص 199

حدیث نوزدهم

نماز و رحمت خدا

قال علی علیه السلام:

اذا قام الرجل الی الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه.

امام علی علیه السلام فرمود:

هرگاه کسی به نماز می ایستد، شیطان حسودانه به او می نگرد، بخاطر آنکه می بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است.

بحار، ج 82، ص 207

حدیث بیستم

نماز و ترک گناه

روی ان فتی من الانصار کان یصلی الصلاة مع رسول الله و یرتکب الفواحش، فوصف ذلک لرسول الله صلی الله علیه و آله فقال: ان صلاته تنهاه یوما ما، فلم یلبث ان تاب.

روایت شده که جوانی از انصار با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواند و مرتکب گناه هم می شد، این موضوع برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نمازش روزی او را از گناهان باز خواهد داشت، سپس طولی نکشید که توبه کرد.

بحار، ج 82، ص 198

فصل سوم:

اهمیت وقت نماز

حدیث بیست و یکم

چگونه و چه وقت نماز بخوانیم؟

قال الصادق علیه السلام:

اذا صلیت صلاة فریضة فصل لوقتها صلاة مودع تخاف الا تعود الیها.

امام صادق علیه السلام فرمود:

وقتی نماز واجب می خوانی آنرا در وقت خودش چنان بخوان که گویا دیگر هرگز به نماز موفق نمی شوی.

محجة البیضاء، ج 1، ص 350

حدیث بیست و دوم

اهمیت وقت نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

قال الله عز و جل: ان لعبدی علی عهدا ان اقام الصلوة لوقتها ان لا اعذبه، و ان ادخله الجنة بغیر حساب.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

خداوند متعال می فرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم که اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نکنم و بی حساب او را به بهشت ببرم.

کنز العمال، ج 7، حدیث 19036

حدیث بیست و سوم

پیامبر صلی الله علیه و آله و نماز اول وقت

عن عائشة قالت:

کان رسول الله صلی الله علیه و آله یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله.

از عایشه نقل شده:

بارها اتفاق افتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله با ما مشغول صحبت بود، هنگامی که وقت نماز می رسید مشغول و متوجه عظمت خدا می شد گویا هرگز ما را نمی شناسند و ما هم او را نمی شناسیم.

محجة البیضاء، ج 1، ص 350

حدیث بیست و چهارم

نماز در وقت

قال الصادق علیه السلام:

ان العبد اذا صلی الصلاة لوقتها، و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیة، تقول: حفظتنی حفظک الله، و اذا لم یصلها لوقتها، و لم یحافظ علیها رجعت علیه سوداء مظلمة، تقول: ضیعتنی ضیعک الله.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامی که بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد بصورت پاره ای نور سفید بالا می رود و می گوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند، ولی وقتی نماز را در وقتش نخواند و مراقب آن نباشد آن نماز بصورت لکه سیاه و تاریکی بر می گردد و می گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع نماید.

محجة البیضاء، ج 1، ص 340

حدیث بیست و پنجم

محبوبیت نماز در وقت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

احب الأعمال الی الله الصلاة لوقتها، ثم بر الوالدین، ثم الجهاد فی سبیل الله.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

محبوبترین کارها نزد خدا عبارتست از: نماز در وقت، سپس نیکی به پدر و مادر، بعد جهاد در راه خدا.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18897

فصل چهارم:

سهل انگاری در نماز و ترک آن

حدیث بیست و ششم

سبک شمردن نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

لیس منی من استخف بصلاته لا یرد علی الحوض لا و الله.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که نماز را سبک شمارد از من نیست و قسم بخدا او در حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد .

بحار، ج 82، ص 224

حدیث بیست و هفتم

تحقیر نماز

قال الصادق علیه السلام:

شفاعتنا لا تنال مستخفا بصلاته.

امام صادق علیه السلام فرمود:

شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد.

بحار، ج 82، ص 227

حدیث بیست و هشتم

تباه کردن نماز

قال النبی صلی الله علیه و آله:

لا تضیعوا صلاتکم فان من ضیع صلاته حشره الله مع قارون و فرعون و هامان.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

نمازتان را تباه نکنید، زیرا کسی که نمازش را تباه کند خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور کند.

بحار، ج 82، ص 202

حدیث بیست و نهم

نماز ناقص و پیامبر صلی الله علیه و آله

قال الباقر علیه السلام:

بینا رسول الله صلی الله علیه و آله جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام فصلی فلم یتم رکوعه و لا سجوده فقال صلی الله علیه و آله: نقر کنقر الغراب لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی.

امام باقر علیه السلام فرمود:

هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود مردی وارد شد و نماز خواند، ولی رکوع و سجود آنرا بطور کامل انجام نداد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: همانند کلاغ نوک زد، اگر او بمیرد و نمازش چنین باشد با دین غیر دین من مرده است.

محجة البیضاء، ج 1، ص 340

حدیث سی ام

سهل انگاری در نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

الصلاة عماد الدین فمن ترک صلاته متعمدا فقد هدم دینه، و من ترک اوقاتها یدخل الویل، و الویل واد فی جهنم کما قال الله تعالی: ویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

نماز ستون دین است، پس کسی که عمدا نمازش را ترک کند دینش را خراب کرده است و کسی که به اوقات نماز اهمیت ندهد داخل «ویل» خواهد شد و «ویل» محلی در جهنم است. خداوند در قرآن فرمود: «ویل جای کسانی است که در نمازشان سهل انگاری می کنند.» (5)

بحار، ج 82، ص 202

حدیث سی و یکم

نتیجه ترک نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

لا تترکن الصلوة متعمدا فانه من ترک الصلوة متعمدا فقد برئت منه ذمة الله و رسوله.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

نماز را عمدا ترک نکنید، چون کسی که آن را عمدا ترک نماید از قلمرو خدا و رسول او بیرون می رود.

کنز العمال، ج 7، ح 19096

حدیث سی و دوم

ترک نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

من ترک صلوة لا یرجوا ثوابها، و لا یخاف عقابها، فلا ابالی أیموت یهودیا او نصرانیا او مجوسیا.

رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که نماز را ترک نماید در حالیکه نه امید به پاداش آن دارد، و نه از عذاب آن می ترسد، من هم اهمیت نمی دهم که او یهودی بمیرد یا نصرانی یا مجوسی.

بحار، ج 82، ص 202

حدیث سی و سوم

ترک نماز و کفر

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

من ترک صلاته حتی تفوته من غیر عذر، فقد حبط عمله، ثم قال: بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة.

پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که نماز را بدون عذر بجا نیاورد تا وقتش بگذرد، اعمالش از بین می رود، سپس فرمود : فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است. (یعنی کسی که نماز را ترک کند کافر محسوب می شود) .

بحار، ج 82، ص 202

حدیث سی و چهارم

عاقبت ترک نماز

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

من ترک الصلاة متعمدا کتب اسمه علی باب النار ممن یدخلها.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که نماز را عمدا ترک کند بر درب جهنم، نامش از دوزخیان نوشته می شود.

کنز العمال، ج 7، ح 19090

فصل پنجم:

آداب و شرائط پذیرش نماز

حدیث سی و پنجم

نماز و شرائط پذیرش آن

قال الصادق علیه السلام:

قال الله تبارک و تعالی: انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتی، و یکف نفسه عن الشهوات من اجلی، و یقطع نهاره بذکری، و لا یتعاظم علی خلقی، و یطعم الجایع و یکسو العاری، و یرحم المصاب، و یؤوی الغریب.

امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند متعال فرمود: نماز کسی را می پذیرم که:

1 در مقابل عظمت من فروتنی کند. 2 از خواسته های نفسانی بخاطر من خود را دور کند . 3 روزش را با یاد من بپایان برد. 4 بر بندگانم بزرگی نفروشد. 5 به گرسنه غذا دهد. 6 برهنه را بپوشاند. 7 به مصیبت دیده مهربانی کند. 8 غریب را پناه دهد.

حدیث سی و ششم

میزان قبولی نماز

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل، فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه.

امام صادق علیه السلام فرمود:

کسی که دوست دارد بداند نمازش پذیرفته شده است یا نه؟ باید ببیند آیا نمازش او را از زشتیها و ناپاکی ها دور کرده است؟ پس به اندازه ای که دور کرده باشد همانقدر از نمازش پذیرفته شده است.

بحار، ج 82، ص 198

حدیث سی و هفتم

نماز و ولایت اهل بیت علیهم السلام

قال رجل لزین العابدین علیه السلام: ما سبب قبولها؟

قال علیه السلام:

ولایتنا و البرائة من اعدائنا.

مردی از امام زین العابدین علیه السلام سئوال کرد: ملاک پذیرش نماز چیست؟

امام علیه السلام در پاسخ فرمود:

ولایت ما و برائت از دشمنان ما.

بحار، ج 84، ص 245

حدیث سی و هشتم

نماز واجب و مستحب

قال الباقر علیه السلام:

ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما اقبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم ما نقصوا من الفریضة.

امام باقر علیه السلام فرمود:

نمازی که بنده بجا می آورد، گاهی نصف و گاهی یک سوم و گاهی یک چهارم و گاهی یک پنجم آن بالا برده می شود، پس بالا برده نمی شود مگر آن نمازی که با توجه قلبی انجام گیرد . مردم مأمور به انجام نمازهای مستحب شده اند تا نقص نماز واجب آنها توسط مستحبات جبران شود.

الحقایق تألیف مرحوم فیض کاشانی، ص .219

حدیث سی و نهم

نماز با اذان و اقامه

قال ابوعبد الله علیه السلام:

من صلی باذان و اقامة صلی خلفه صفان من الملائکة، و من صلی باقامة بغیر اذان صلی خلفه صف واحد من الملائکة.

قلت له: و کم مقدار کل صف؟ فقال: اقله ما بین المشرق و المغرب، و اکثره ما بین السماء و الارض.

امام صادق علیه السلام فرمود:

کسی که با اذان و اقامه نماز بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند، و کسی که با اقامه و بی اذان نماز بخواند یک صف پشت سرش نماز می گزارند. راوی سؤال کرد : مقدار هر صف چقدر است؟ امام فرمود: حداقل آن از مشرق تا مغرب و حداکثر آن بین زمین و آسمان است.

وسائل الشیعه، ج 4، ص 620

حدیث چهلم

نماز و دعا

قال ابو عبد الله علیه السلام:

ان الله فرض علیکم الصلوات الخمس فی افضل الساعات، فعلیکم بالدعاء فی ادبار الصلوات .

امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند نمازهای پنجگانه را در بهترین ساعتها بر شما واجب کرد. بنابراین پس از نمازها (که در بهترین وقتها انجام می گیرد) دعا کنید.

خصال، ج 1، ص 278

پی نوشتها

1 توضیح المسائل حضرت امام خمین (ره) ص 99

2 زیبایی این حدیث در این است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این تقسیم بندی را از قرآن استفاده کرده و آیات مربوط به هر گروه را هم بیان فرموده است.

3 المواعظ العددیه، باب چهارم ص 122

4 بقره / 152

5 سوره ماعون / 4

 



چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 10:52 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من ، بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من ، بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستن من ز هستن اوست ، تا هستم و هست دارمش دوست

شد مکتب عمر و زندگی طی ، مائیم کنون به ثلث آخر
بگذشت زمان و ما ندیدیم ، یک روز ز روز پیش خوشتر
آنگاه که بود در دبستان ، روز خوش و روزگار دیگر
می گفت معلمم که بنویس ، گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت
گویند که می نمود هر شب ، تا وقت سحر نظاره من
می خواست که شوکت و بزرگی ، پیدا شود از ستاره من
می کرد به وقت بی قراری، با بوسه گرم چاره من
تا خواب به دیده ام نشیند، شبها بر گاهواره من، بیدار نشست و خفتن آموخت
او داشت نهان به سینه خود، تنها به جهان دلی که آزرد
خود راحت خویشتن فدا کرد ، در راحت من بسی جفا برد
یک شب به نوازشم در آغوش ، تا شهر غریب قصه ها برد
یک روز به راه زندگانی، دستم بگرفت و پا به پا برد، تا شیوه راه رفتن آموخت
در خلوت شام تیره من، او بود و فروغ آشیانم
می داد ز شیر و شیره جان ، قوت من و قوت روانم
می ریخت سرشک غم ز دیده ، چون آب بر آتش روانم
تا باز کنم حکایت دل ، یک حرف و دو حرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن آموخت
در پهنه آسمان هستی ، او بود یگانه کوکب من
لالایی و شور و نغمه هایش ، بودند حکایت شب من
آغوش محبتش بنا کرد ، در عالم عشق مکتب من
با مهر و نوازش و تبسم ، لبخند نهاد بر لب من ، بر غنچه گل شکفتن آموخت

این عکس ظریف روی دیوار، تصویر شباب و مستی اوست
وان چوب قشنگ گاهواره ، امروز عصای دستی اوست
از خویش به دیگران رسیدن ، کاری ز خداپرستی اوست
شد پیر و مرا نمود برنا ، پس هستی من ز هستی اوست،




چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 10:49 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد


چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

خورشيد شرق

محمد عابدي ميانجي
طلوع صبح
نجمه، مادر امام رضا عليه‏السلام ، مي‏فرمايد: زماني كه فرزند بزرگوارم را باردار بودم، هرگز احساس سنگيني نمي‏كردم. وقتي مي‏خوابيدم، صداي تسبيح و تهليل و تمجيد حق تعالي را از درونم مي‏شنيدم. هراسان از خواب بيدار مي‏شدم؛ ولي ديگر آن صدا به گوش نمي‏رسيد. وقتي به دنيا آمد، دستهايش را بر زمين گذاشت؛ سر مطهرش را به سوي آسمان بلند كرد، لب‏هايش را تكان داد، ولي نفهميدم چه مي‏گويد. نزد امام كاظم عليه‏السلام رفتم، او فرمود: «نجمه، كرامت پروردگار گوارايت باد.»
فرزندم را در پارچه‏يي سفيد پيچيدم و نزد حضرت بردم. وي در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آن گاه آب فرات خواست و كامش را با آن برداشت. سپس نوزاد را به من بازگرداند و فرمود: بگير اين را كه ذخيره‏ي خداوند در زمين و حجّت خدا بعد از من است.2
و چنين بود كه هشتمين خورشيد امامت در روز جمعه، يازدهم ذي‏قعده، در مدينه ديده به جهان گشاد.3 پدرش امام موسي كاظم عليه‏السلام ، هفتمين امام شيعيان، و مادرش «نجمه»4 الگوي خردورزي، دين‏باوري، حيا و عبادت بود. بزرگواري اين بانو چنان بود كه حميده، مادر امام كاظم عليه‏السلام ، هرگز نزدش نمي‏نشست و در جهت تعظيم و احترام وي مي‏كوشيد. رؤياي صادق حميده را مي‏توان يكي از دليل‏هاي احترام بسيار وي به نجمه دانست. او شبي رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را در خواب ديد كه فرمود: حميده، نجمه را به فرزندت موسي ده؛ از او فرزندي به دنيا خواهد آمد كه بهترين اهل زمين است.5
بر اين اساس، وي نجمه را در اختيار امام موسي كاظم عليه‏السلام قرار داد و به وي گفت: فرزندم، كنيزي است كه در زيركي و كرامت‏هاي اخلاقي بهتر از او نديده‏ام. مي‏دانم هر نسلي كه از وي به وجود آيد پاكيزه و مطهر خواهد بود.
وقتي امام رضا عليه‏السلام به دنيا آمد، مادرش را طاهره ناميدند. او به عبادت عشق مي‏ورزيد و مي‏گفت: دايه‏يي بيابيد تا مرا در شير دادن ياري دهد... . شيرم كافي است، ولي پرداختن به شير نوزاد سبب شده نوافل و ذكرهايي كه به آن‏ها عادت كرده بودم، كاستي پذيرد.6
نام و لقب‏هاي حضرت
نام حضرت علي، كنيه‏اش ابوالحسن و القابش رضا، صابر، فاضل، رضي، وفي، قرة اعين المؤمنين و غيظ الملحدين است.7 علي بن يقطين درباره‏ي كنيه‏ي حضرت مي‏گويد: نزد امام كاظم عليه‏السلام رفتم و دريافتم فرزندش علي بن موسي الرضا عليهما‏السلام نيز نزد وي شتافته است. امام فرمود: علي بن يقطين، همين علي، آقاي فرزندان من است. آگاه باش، من كنيه‏ام [ابوالحسن [را به وي دادم.8
بزنطي درباره‏ي لقب حضرت مي‏گويد: به امام محمد تقي عليه‏السلام عرض كردم: گروهي از مخالفانتان چنان مي‏پندارند مأمون پدر بزرگوارتان را همزمان با پذيرش ولايت عهدي، رضا لقب داد.
حضرت فرمود: به خدا سوگند، دروغ مي‏گويند. حق تعالي او را رضا ناميد؛ چون خدا در آسمان و رسول خدا و امامان معصوم عليهم‏السلام در زمين وي را پسنديدند.
پرسيدم: پس چرا وي رضا ناميده شد؟
فرمود: چون، افزون بر دوستان، مخالفان نيز او را پسنديدند و از وي خشنود بودند. اتفاق دوست و دشمن در رضايت به وي اختصاص دارد.9
شخصيت والاي امام رضا عليه‏السلام
امام رضا عليه‏السلام پايه‏ي دين و چشمه‏ي زلال معرفت بود. بعد از شهادت پدر بزرگوارش، امامت را به عهده گرفت و در جهت بارور ساختن فرهنگ غني اسلام كوشيد. شخصيت وي از دو جهت شخصي و اجتماعي قابل بررسي مي‏نمايد.
1 ـ عصمت
شيعيان امامان را معصوم و از هر نوع خطا و اشتباه پيراسته مي‏شمارند. بر اين اساس، امام رضا عليه‏السلام معصوم است. پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در رويايي صادق به امام كاظم عليه‏السلام فرمود: او [امام] كسي است كه با نور خدا مي‏بيند، با فهم خود مي‏شنود و بر اساس حكمت خود سخن مي‏گويد. اشتباه نمي‏كند و در راه دانش گام برمي‏دارد نه ناداني.
آن گاه دست امام رضا عليه‏السلام را گرفت و فرمود: او همين است.
امام كاظم عليه‏السلام بعد از نقل اين خواب به يزيد بن سليط فرمود: امسال مرا دستگير مي‏كنند و امامت با فرزندم علي عليه‏السلام است كه همنام علي بن ابي طالب و علي بن حسين به شمار مي‏آيد. خداوند به او فهم، خويشتن داري، ياري دين و محنت علي اول و بردباري در برابر ناگواري‏ها و استقامت علي دوم بخشيده است.11.
2 ـ دانش
امام عليه‏السلام دانش و معرفت را از پدرانش و جدش رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به ارث برد. امام كاظم عليه‏السلام به فرزندانش مي‏فرمود: اين برادرتان [علي بن موسي[ عالم آل محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله است. مسائل دين خود را از وي بپرسيد و آنچه به شما مي‏گويد نگهداريد؛ زيرا من بارها از پدرم جعفر بن محمد شنيدم كه فرمود: عالم آل محمد ـ كه همنام امير مؤمنان عليه‏السلام علي است ـ در صلب تو است؛ كاش او را مي‏ديدم.
ابراهيم بن عباس صولي مي‏گويد: نديدم از امام رضا عليه‏السلام پرسش شود و او پاسخش را نداند. به آنچه تا زمانش بر روزگار گذشته، از وي داناتر نديده‏ام. مأمون از هر چيزي مي‏پرسيد و امام را مي‏آزمود. امام پاسخ مي‏داد و همه‏ي پاسخ‏هايش به قرآن مستند بود.14
مأمون به فرزند ابي ضحاك ـ كه از ميزان دانش امام شگفت زده شده بود ـ گفت: آري پسر ابي ضحاك، اين بهترين و داناترين و عابدترين مردم روي زمين است.
او همچنين به محمد بن جعفر گفت: اين پسر برادرت از آن دسته اهل بيت است كه رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله درباره‏ي آن‏ها فرمود:
«الا انّ ابرارَ عترتي و اطائبَ اُزومَتي اُحْلَمُ الناسِ صِغارا اعلمُهُم كبارا لا تعلموهم فانهم اعلم منكم ولا يخرجونكم من باب هُدي ولا يدخلونكم من باب ضلال.15»
آگاه باشيد، نيكان خاندانم و پاكيزگان نسلم در كودكي از همه شكيباتر و در بزرگي از همه داناترند. به آن‏ها علم مياموزيد؛ زيرا آن‏ها از شما داناترند. آنان شما را از راه هدايت بيرون نمي‏برند و در وادي گمراهي نمي‏افكنند.
بر اين اساس، امام رضا عليه‏السلام نيز مانند ديگر امامان معلّم انسان‏ها بود و هيچ انساني حق استادي بر وي نداشت.
3 ـ مكارم اخلاق
اخلاق خوب، نشان دهنده‏ي ذات نيك و درون زيباي انسان است. امام رضا عليه‏السلام چنان به اين ويژگي آراسته بود كه دوست و دشمن را جلب مي‏كرد. ابراهيم بن عباس صولي در اين‏باره گفته است:
هرگز نديدم در سخن گفتن با كسي درشتي كند.
هرگز نديدم سخن كسي را پيش از آن كه تمام شود، قطع كند.
هرگز درخواست كسي را كه قادر به انجام دادنش بود، رد نكرد.
در برابر هم‏نشين، پاهايش را دراز نمي‏كرد.
در برابر هم‏نشين تكيه نمي‏داد.
نديدم به بردگان بد بگويد.
هر كه ادعا كند در فضيلت مانند او ديده، باور نكنيد.16
يسع بن حمزه مي‏گويد: در مجلس امام رضا عليه‏السلام مشغول گفت و گو بوديم كه مردي بلند قامت داخل شد و گفت: سلام بر تو اي فرزند پيامبر خدا، من مردي از دوستان شما، پدران و نياكانتانم. اكنون از زيارت خانه‏ي خدا باز گشته‏ام و چيزي كه بتوانم با آن خود را به خانه برسانم ندارم. مرا به ديارم فرست؛ من داراي نعمت و دولتم و درخور صدقه نيستم، آنچه مرحمت فرمايي، از سوي شما صدقه خواهم داد.
امام از او خواست بنشيند. بعد از پايان جلسه، از وي اجازه گرفت و به خانه رفت. لحظاتي بعد، در را بست؛ دستش را اخلاق خوب، نشان دهنده‏ي ذات نيك و درون زيباي انسان است. امام رضا عليه‏السلام چنان به اين ويژگي آراسته بود كه دوست و دشمن را جلب مي‏كرد.
از بالاي در بيرون آورد و پرسيد: [آن مرد [خراساني كجاست؟! مرد پاسخ داد: اين جايم.
فرمود: اين دويست دينار را بگير، با آن هزينه‏ي سفرت را تأمين كن؛ به اين‏ها تبرك بجوي، از سوي من صدقه مده و بيرون شو.
يكي از ياران حضرت پرسيد: فدايت شوم به او مهرباني كردي و چهره پنهان ساختي؟!
فرمود: چون نيازش را برآوردم، نخواستم خواريِ خواهش را در چهره‏اش ببينم. آيا اين حديث پيامبر را نشنيده‏اي كه فرمود: كار نيكي كه پنهان انجام شود، برابر هفتاد حج است و افشا كننده‏ي كار بد خوار و پنهان كننده‏ي آن آمرزيده است17
4 ـ هدايت منحرفان
امام رضا عليه‏السلام به راهنمايي و هدايت منحرفان فكري و سياسي بسيار اهميت مي‏داد. پس از شهادت امام كاظم عليه‏السلام ، گروهي چنان پنداشتند امام كاظم عليه‏السلام همچنان زنده است. حضرت رضا عليه‏السلام به شيوه‏هاي مختلف با اين گروه رو به رو مي‏شد و به هدايت آن‏ها مي‏پرداخت. عبداللّه بن مغيره عراقي مي‏گويد: من به مذهب واقفيه اعتقاد داشتم. وقتي براي به جاي آوردن مراسم حج به مكه رفتم، ترديد وجودم را فرا گرفت. خود را به ديوار كعبه چسباندم و گفتم: خدايا، نيازم را مي‏داني، مرا به بهترين دين‏ها ارشاد فرما!
همان‏جا به قلبم خطور كرد نزد امام رضا عليه‏السلام به مدينه بروم. وقتي به خانه‏ي حضرت رسيدم، به خادم گفتم: به مولايت بگو مردي عراقي آمده است. در اين لحظه، صداي امام رضا عليه‏السلام را شنيدم كه دو بار فرمود: عبداللّه بن مغيره، وارد شو.
وارد خانه شدم، به چهره‏ام نگريست و فرمود: خداوند دعايت را مستجاب و تو را به دين خويش هدايت كرد.
گفتم: اشهد انك حجّة اللّه و امينه علي خلقه.19
عالم آل محمد از درياي مواج دانش خويش در مسير راهنمايي دانشوران نيز بهره مي‏برد. مناظره‏هاي آن حضرت بر درستي اين سخن گواهي مي‏دهد. صفوان بن يحيي مي‏گويد:
يوحنا نزد امام رضا عليه‏السلام آمد و گفت: گروهي ادعايي دارند. جمعي سخن آن‏ها را درست مي‏دانند ولي افزون بر آن، ادعاي ديگر نيز دارند. در اين باره چه مي‏فرماييد؟
حضرت فرمود: ادعاي گروه اول پذيرفته است و ادعاي گروه دوم بدان سبب كه گواهي ندارند، پذيرفته نيست.
يوحنا گفت: ما بر اين باوريم عيسي، روح خدا و كلمه‏ي او است. مسلمانان نيز اين سخن را مي‏پذيرند؛ ولي مي‏گويند محمد رسول خدا است. ما اين ادعا را قبول نداريم. بي‏ترديد آنچه بر آن توافق داريم، از آنچه در آن اختلاف داريم، بهتر است.
امام پرسيد: چه نام داري؟
گفت: يوحنا.
حضرت فرمود: يوحنا، ما به آن عيسي بن مريم، روح و كلمه‏ي خداوند كه به محمد ايمان داشت، به آن بشارت مي‏داد و بر بندگي خود اعتراف داشت، ايمان داريم. اگر آن عيسي كه شما مي‏گوييد روح خدا و كلمه‏ي او است، عيسايي كه به محمد ايمان داشت، به او بشارت مي‏داد و بر بنده‏گي‏اش معترف بود نباشد، ما از اعتراف بدان پيراسته‏ايم و هيچ توافقي نداريم.20
علي بن شعبه مي‏گويد: وقتي امام رضا در مجلس مأمون به گروهي از دانشمندان عراقي و خراساني پيوست، مأمون گفت: منظور از آيه‏ي «ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا»چيست؟
دانشمندان گفتند: مراد تمام امت است؛ يعني همه‏ي امت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله برگزيده‏اند و كتاب به آن‏ها ارث مي‏رسد.
مأمون به امام گفت: شما چه مي‏فرماييد؟
عالم آل محمد فرمود: خداوند در اين آيه به عترت پاك رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نظر دارد.
مأمون پرسيد: چگونه؟
امام فرمود: اگر همه‏ي امت برگزيده‏ي خدا و وارث كتاب بودند، پس بايد همه بهشت مي‏رفتند؛ چون خدا مي‏فرمايد: «فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات باذن اللّه ذالك هو الفضل الكبير» پس آن‏ها را در بهشت قرار داد و فرمود: «جنات عدن يدخلونها» پس وراثت به عترت پاك رسول خدا اختصاص دارد. عترت پيامبر كساني‏اند كه خداوند در كتابش آن‏ها را چنين وصف كرده است: «انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا.» رسول خدا نيز درباره‏ي آن‏ها مي‏فرمايد: «اني مخلّف فيكم الثقلين كتاب اللّه وعترتي اهل بيتي لن يفترقا حتي يردا علي الحوض... . من دو چيز گران ميان شما برجاي مي‏گذارم: كتاب خدا و عترتم [كه] اهل بيت من [شمرده مي‏شوند [هرگز از هم جدا نمي‏شوند تا در حوض بر من وارد شوند. ...21
از شهادت پدر تا هجرت به ايران
در سال 179ه·· . ق. امام كاظم عليه‏السلام به وسيله‏ي هارون الرشيد دستگير و به عراق منتقل شد. بر اساس نظر مشهور، آن حضرت در بيست و پنجم رجب 183 به شهادت رسيد.22 مسافر، خدمت‏كار خانه‏ي امام كاظم، مي‏گويد: هنگامي كه امام كاظم را به بغداد مي‏بردند، حضرت به فرزندش امام رضا عليه‏السلام فرمود: در خانه‏ي من بخواب تا آن كه خبر شهادتم را دريافت كني.
ما هر شب بستر حضرت رضا عليه‏السلام را در دالان خانه مي‏انداختيم. آن حضرت بعد از شام مي‏آمد، در آن‏جا مي‏خوابيد و بامداد به خانه‏ي خود مي‏رفت. اين روش تا چهار سال ادامه يافت. سرانجام شبي حضرت براي خواب به خانه‏ي پدر نيامد. اهل خانه نگران شدند. بامداد حضرت آمد و به ام‏احمد فرمود: آنچه پدرم به تو سپرده، نزد من آور.
ام احمد فريادي كشيد و ... گفت: به خدا سوگند، مولايم وفات يافته است.
حضرت رضا عليه‏السلام فرمود: آرام باش، گفتارت را آشكار مساز تا خبر به حاكم مدينه برسد.
آن گاه ام‏احمد كيسه‏يي ـ كه دو يا چهار هزار دينار در آن بود ـ به حضرت داد و گفت: امام كاظم عليه‏السلام كيسه را محرمانه به من داد و فرمود: اين امانت را از همه پنهان دار و چون يكي از فرزندانم آن را مطالبه كرد، به وي بسپار؛ و اين نشانه‏ي وفاتم خواهد بود.
امام رضا عليه‏السلام ، پس از تحويل گرفتن امانت، به خانه‏اش رفت و ديگر براي خواب به خانه‏ي امام كاظم عليه‏السلام نيامد. پس از چند روز، پيكي خبر وفات امام را به مدينه آورد. روزها را شمرديم و دريافتيم همان روزي كه امام رضا براي خواب به خانه‏ي پدر نيامد، امام كاظم عليه‏السلام به سراي جاودانگي شتافت23.
پس از شهادت امام موسي بن جعفر عليه‏السلام ، حضرت رضا عليه‏السلام امامتش را آشكارا بيان مي‏كرد تا مردم در فتنه‏ها گمراه نشوند. صفوان بن يحيي مي‏گويد: پس از شهادت امام كاظم عليه‏السلام ، حضرت رضا عليه‏السلام درباره‏ي امامتش آشكارا سخن مي‏گفت. ما بر جان حضرت ترسيديم. مردي به وي گفت: شما امري بسيار مهم را آشكار ساختيد، بر جان شما بيمناكيم.
امام فرمود: او [هارون] هر چه بكوشد بر من راهي ندارد.24
مهم‏ترين مشكل حضرت در اين عصر، گروه واقفيه بود كه در سايه‏ي كژانديشي جمعي دنياطلب شكل گرفت. سرانجام مأمون در سال 200 امام را به خراسان فرا خواند و حضرت ناگزير سمت آن سامان رهسپار شد.25
حديث سلسلة الذهب
ابن صلت هروي مي‏گويد: با حضرت رضا عليه‏السلام بودم. وقتي سوار بر استر به نيشابور گام نهاد، دانشوران به استقبالش رفته، افسار استر را گرفتند و گفتند: پسر رسول خدا، تو را به حق پدران پاكت، سخني بگو.
امام سر از هودج بيرون آورد و فرمود: پدرم موسي بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن حسين از پدرش حسين آقاي جوانان بهشت، از امير مؤمنان، از رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله چنان نقل كرد كه جبرئيل روح الامين از سوي خداوند گفت:
اني انا اللّه لا إله الا انا وحدي. عبادي فاعبدوني وليعلم من لقيني منكم بشهادة ان لا إله الا اللّه مخلصا بها انه قد دخل حصني ومن دخل حصني امن من عذابي.
من خدايي هستم كه جز من پروردگاري نيست. بندگان من، مرا عبادت كنيد و بدانيد هر كه با شهادت لا اله الا اللّه و اخلاص و عمل مرا ملاقات كند، به حصارم گام مي‏نهد و هر كه به حصارم قدم گذارد، از عذابم ايمن است.
آن گاه درباره‏ي اخلاص در شهادت بر يگانگي خداوند پرسيدند، فرمود:
«طاعة اللّه وطاعة رسول اللّه وولاية اهل بيته.»26
پيروي از خداوند و فرستاده‏ي پروردگار و پيوند با اهل بيت وي.
از پذيرش ولايت عهدي تا شهادت
در مرو مأمون به استقبال امام شتافت و او را ناگزير ساخت پيشنهاد ولايت‏عهدي او را بپذيرد. امام در برابر رژيم موضعي منفي و شگفت انگيز اختيار فرمود؛ زيرا پذيرش ولايت عهدي را به عدم مسئوليت خصوصي و عمومي مشروط ساخت. او فرمود: ولايت عهدي را به شرطي مي‏پذيرم كه كسي را به مقامي نگمارم و از كاري بركنار نكنم، سنتي را دگرگون نسازم، از دخالت در امور حكومت بر كنار باشم و تنها مورد مشورت قرار گيرم.27
به اعتقاد امام تا حكومت به طور كامل تحت رهبري وي قرار نمي‏گرفت، مشروعيت نمي‏يافت؛ حضرت، با عدم دخالت در امور حكومتي، عملاً مشاركت در حكومت را رد كرد؛ زيرا بر اساس مشاركت، امام بايد سهم مأمون در حكومت بر مؤمنان را تأييد مي‏كرد و به آن مشروعيت مي‏داد. بنابر اين، نقشه‏ي اخذ مشروعيت مأمون با عدم دخالت امام در امور حكومتي ناكام ماند.28
پس از پذيرش ولايت عهدي مراسم‏هاي مفصل جشن برگزار شد؛ ولي از آن جا كه مأمون امام را تنها براي كسب مشروعيت به ايران فرا خوانده بود، بعد از حدود سه سال، در صفر سال 203 در پنجاه و پنج سالگي، وي را مسموم ساخت.29 پيكر امام در سناباد به خاك سپرده شد.
زيارت امام رضا عليه‏السلام
زيارت ديدار مشتاقانه‏ي برگزيدگان خداوند است؛ برقرار ساختن ارتباط قلبي با حجّت پروردگار و حضور در مشهد و گرامي شمردن شهيد است. امام رضا عليه‏السلام درباره‏ي زيارت مي‏فرمايد:
انّ لكلّ امام عهدا في عنق اوليائه وشيعته وانَّ من تمام الوفاء بالعهد وحسن الاداء زيارة قبورهم. فمن زارهم رغبة في زيارتهم وتصديقا بما رغبوا فيه كان ائمتهم شفعاءهم يوم القيامة.31
هر امامي را در گردن پيروانش پيماني است. وفاي به اين پيمان وقتي كامل است كه آرامگاه‏هاشان زيارت شود. پس هر كه امامان را مشتاقانه زيارت كند و آنچه مورد خواست و اشتياق آنان است درست شمارد، آنان نيز در روز رستاخيز شفيعانش خواهند بود.
و نيز فرمود: به زودي توس محل آمد و شد شيعيان و زائرانم مي‏گردد. بدان، هر كه مرا در توس ـ كه از وطنم [مدينه] دور است ـ زيارت كند، روز قيامت در حالي كه آمرزيده شده با من و هم‏رتبه‏ي من خواهد بود.32
صله از حضرت رضا عليه‏السلام
حاج شيخ ابراهيم صاحب الزماني، پيش از شروع درس مرحوم آيت اللّه العظمي حائري دقايقي مرثيه مي‏خواند. او ـ كه مردي با اخلاص بود ـ مي‏گفت: به مشهد مقدس مشرف شدم و مدتي در آن جا اقامت گزيدم. آنچه داشتم، خرج كردم و تهيدست شدم. كسي را نيز نمي‏شناختم تا مشكلم را با وي در ميان نهم.
به همين جهت، قصيده‏يي در ستايش حضرت رضا عليه‏السلام سرودم. چنان انديشيدم كه آن را براي توليت بخوانم و صله بگيرم. با اين هدف حركت كردم؛ ولي در راه به خود آمدم و تصميم گرفتم آن را به حضرت ارائه دهم. به همين جهت، كنار ضريح رفتم، پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده را خواندم و تقاضاي صله كردم. ناگاه ديدم دستي با من مصافحه كرد و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد. بي‏درنگ گفتم: سرورم، كم است.
ده تومان ديگر بدان افزود.
باز گفتم: كم است.
او همچنان مي‏افزود و من بيش‏تر مي‏طلبيدم. سرانجام ميزان پول به هفتاد تومان رسيد. شرم كردم بيش‏تر بخواهم. سپاس گزاردم و از حرم بيرون آمدم. در حال پوشيدن كفش‏هايم بودم كه ديدم آيت اللّه حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت اللّه مرواريد مشهدي، با شتاب رسيد و فرمود: شيخ ابراهيم، خوب با حضرت رضا مأنوس شده‏اي، قصيده مي‏سرايي و پاداش مي‏گيري. صله را به من ده تا... .بي‏درنگ پول‏ها را تقديم كردم. او يك پاكت به من داد و رفت. يكصد و چهل تومان يعني دو برابر صله در پاكت بود



چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 10:46 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

زندگاني امام رضا(ع)

   زادگاه
هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود.

  كنيه ها
ابوالحسن و ابوعلي

  لقبها
رضا، صابر، زكي، ولي، فاضل، وفي، صديق، رضي، سراج الله، نورالهدي، قرة عين المؤمنين، مكيدة الملحدين، كفوالملك، كافي الخلق، رب السرير، و رئاب التدبير

  مشهورترين لقب
مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اين لقب گفته اند: «او از آن روي رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در زمين مورد خشنودي پيامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده : از آن روي كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روي او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

  مادر امام
در روايتهاي مختلفي كه به ما رسيده است نامها و كينه ها و لقبهاي ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر آن حضرت آورده اند.

  زاد روز
درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنين وفات آن حضرت اختلاف است.
ولادت آن حضرت را به سالهاي (148 و 151 و 153ق) و در روزهاي جمعه نوزدهم رمضان، نيمه همين ماه، جمعه دهم رجب و يازدهم ذي القعده.

  روز شهادت
روز وفات آن حضرت را نيز به سالهاي (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.
اما بيشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (148ق) يعني همان سال وفات امام صادق عليه السلام بوده است، چنان كه مفيد، كليني، كفعمي، شهيد، طبرسي، صدوق، ابن زهره، مسعودي، ابوالفداء، ابن اثير، ابن حجر، ابن جوزي و كساني ديگر اين نظر را برگزيده اند.
در باره تاريخ وفات آن حضرت نيز عقيده اكثر عالمان همان سال(203ق) است.
بنابر اين روايت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال مي شود كه بيست و پنج سال آن را در كنار پدر خويش سپري كرده و بيست سال ديگر امامت شيعيان را بر عهده داشته است.
اين بيست سال مصادف است با دوره پاياني خلافت هارون عباسي، پس از آن سه سال دوران خلافت امين، و سپس ادامه جنگ و جدايي ميان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره اي از خلافت مأمون.

  فرزندان
گرچه كه نام پنج پسر و يك دختر براي او ذكر كرده اند، اما چنان كه علامه مجلسي مي گويد: حداكثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.
به دسيسه مامون و با سم او به شهادت رسيد و پيكر مطهر او را در طوس در قبله قبه هاروني سراي حميد بن قحطبه طايي به خاك سپردند و امروز مرقد او مزار آشناي شيفتگان است.

زندگى و شخصيت امامان شيعه، دو جنبه ارزشى متمايز و با اين  حال مرتبط با هم دارد:

  اول : شخصيت عملى و علمى و اخلاقى و اجتماعى آنان كه در طول زندگى ايشان، در منظر همگان شكل گرفته است و فهم و ادراك آن نياز به پيش زمينه‏  هاى اعتقادى و مذهبى خاص ندارد، بلكه هر بيننده فهيم و داراى شعور و انصاف مى‏تواند، ارزش ها و امتيازهاى آنان را دريابد و بشناسد.

  دوم : شخصيت معنوى و الهى آنان كه ريشه در عنايت ويژه خداوند نسبت به ايشان دارد.  شناخت اين بعد از شخصيت اهل بيت نياز به معرفت هاى پيشين  دارد؛ يعنى نخست بايد به رسالت پيامبر(ص) ايمان داشت و براساس رهنمودهاى آن حضرت، ولايت عترت را پذيرفت و براى شناخت جايگاه عترت به  روايات و راويان معتبر اعتماد كرد و كوتاه سخن اين كه بينش هاى مذهبى مختلف، مى‏تواند مانع شناخت اين بعد از شخصيت اهل‏ بيت عليهم السلام باشد

 

 

 

به مناسبت دهه کرامت
خورشید شرق ؛ نگین خراسان

خبرگزاری فارس:امام رضا(ع):ایمان مؤمن کامل نیست، مگر اینکه سه خصلت در او باشد؛خصلتی از پروردگار خود، خصلتی از پیامبر خدا و خصلتی از امام خود. همانند پروردگار خویش رازپوش بوده و اسرار دیگران را مخفی کند؛ همانند پیامبرش با مردم مدارا نماید؛ و مانند امام در سختی‏ها شکیبا باشد.

خبرگزاری فارس: خورشید شرق ؛ نگین خراسان

 

 

اشاره

یازدهم ذی القعده، سالروز میلاد با برکت پیشوای هشتم، خورشید تابان آسمان پرنور ایران، غریب آشنا، نگین خراسان، شهد شیرین مشهد، حضرت امام رضا علیه‏السلام است. در این روز دیدگاه رنجور و خسته امام موسی بن جعفر علیه‏السلام ، به چهره دلربا و جمال نورانی فرزند نورسیده‏اش روشن شد و صبح سپید را از پس پرده شب تاریک نوید داد. در روز جشن و سرور اهل بیت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، سر بر آستان باعظمت حضرتش می‏ساییم و ذرات غبار حرم پاکش را توتیای چشمان خود می‏کنیم.

امام رضا علیه‏السلام در یک نگاه

وجود مقدس امام رضا علیه‏السلام در سال شهادت جد بزرگوار خود امام صادق علیه‏السلام به دنیا آمد. ایشان در دامن پرمهر و محبت پدر و مادر پاک دامن خود، مراحل رشد و شکوفایی جسمی و روحی را پشت سر گذاشت. امام رضا علیه‏السلام مدت 35 سال از امامت پدر بزرگوار خود را درک کرد و از محضر نورانی حضرتش بهره‏مند شد. آن حضرت از 35 سالگی امامت امت اسلامی را به عهده گرفت و در 55 سالگی به شهادت رسید.

ازدواج

تاریخ ازدواج امام رضا علیه‏السلام به درستی معلوم نیست، ولی همسر گرامی حضرت، سبیکه یا خیزران، از زنان با فضیلت عصر خود بود. در عظمت شأن و مقام ایشان همین بس که امام کاظم علیه‏السلام به یزید سلیط امر کرد سلام حضرت را به ایشان برساند. نیز امام جواد علیه‏السلام تنها فرزند امام رضا علیه‏السلام از ایشان متولد شده است.

موقعیت امام در مدینه

امام رضا علیه‏السلام ، هفده سال از امامت بیست ساله خود را در شهر مدینه و در کنار اهل بیت خود سپری، و از آنجا امت اسلامی را رهبری و هدایت کرد. حضرت، شاگردان پدر را به دور خود جمع کرده، به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جد بزرگوارش امام صادق علیه‏السلام پرداخت و در این راستا، گام‏های استواری برداشت. موقعیت امام رضا علیه‏السلام در مدینه، همه دانشمندان و شخصیت‏های سیاسی و اجتماعی حجاز را تحت الشعاع قرار داده بود.

ایشان در تمام شئون مادی و معنوی، پناهگاه و مرجعی برای مردم به شمار می‏آمد. وجود مقدس امام رضا علیه‏السلام خود در این باره به مأمون فرمود: «اینکه من در اینجا ولیعهد شده‏ام، از نظرم هیچ بر موقعیتم نیفزوده است؛ زیرا من در مدینه، در جایگاهی بودم که نامه‏ام به مشرق و مغرب حکومت اسلامی می‏رفت. در آنجا هیچ کس عزیزتر از من بود و هر کس حاجتی داشت، آن را از من می‏طلبید و من هم تا حد توان نیازهای نیازمندان را تأمین می‏کردم».

عصر هارون

امام رضا علیه‏السلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در سال 183 قمری، به امامت رسید. مدت امامت ایشان بیست سال بود که ده سال از آن در دوران هارون الرشید گذشت. این مدت، دوران آزادی نسبی فعالیت‏های فرهنگی و علمی امام رضا علیه‏السلام به شمار می‏رود؛ زیرا هارون در این مدت چندان با حضرت کاری نداشت و ایشان آزادانه به فعالیت‏های خود ادامه می‏داد. امام رضا علیه‏السلام ، در این دوره توانست شاگردانی را تربیت و علوم و معارف اسلامی را توسعه دهد.

مهم‏ترین علت کاهش فشار از طرف هارون، نگرانی وی از عواقب شهادت امام کاظم علیه‏السلام بود؛ زیرا اگر چه هارون تلاش فراوانی برای پنهان کردن این جنایت به عمل آورد، اما سرانجام راز این جنایت بزرگ فاش شد و باعث نفرت مردم از هارون گردید. امام رضا علیه‏السلام هم از این فرصت استثنایی استفاده کرده، امامت خود را آشکار ساخت.

امام رضا علیه‏السلام و امین

با درگذشت هارون‏الرشید در سال 193 قمری در شهر طوس، فرزندش امین به خلافت رسید و به مدت پنج سال زمام امور کشورهای اسلامی را به دست گرفت. در این دوران، برخوردی میان امام رضا علیه‏السلام و مأموران عباسی صورت نگرفته است؛ زیرا دستگاه خلافت عباسی، گرفتار اختلاف‏های داخلی و نبردهای امین و مأمون عباسی بر سر خلافت بود و فرصتی برای آزار و اذیت علویان به ویژه امام رضا علیه‏السلام نداشت. امام، در فاصله سال‏های 193 تا 198 قمری که مصادف با حکومت امین بود، از آزادی نسبی برخوردار بود و توانست با استفاده از این فرصت، کارهای ناتمام پدران بزرگوار خود را سر و سامان داده، خدمات علمی و فرهنگی زیادی به امت اسلامی عرضه کند.

عصر مأمون

با استقرار مأمون عباسی بر تخت سلطنت در سال 198 قمری، فصل تازه‏ای از زندگی امام رضا علیه‏السلام شروع شد. این بخش از زندگی حضرت، با ناملایمات و سختی‏های فراوانی همراه بود و فرصت هر گونه فعالیت آزادانه را از ایشان گرفت. در این دوران پنج ساله، مأمون تصمیم گرفت امام را از مدینه به شهر مرو، مقر حکومت خود آورده، ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعی‏شان ،کارهای حضرت را زیر نظر بگیرد. مأمون ابتدا از امام به صورت محترمانه دعوت کرد تا همراه با بزرگان آل علی علیه‏السلام به مرکز خلافت بیایند، ولی امام از قبول دعوت خلیفه خودداری کرد. مأمون اصرار فراوانی نمود و نامه‏های متعددی میان آن دو رد و بدل شد تا سرانجام حضرت به طرف شهر مرو حرکت کرد.

مسافر ایران

هنگامی که امام رضا علیه‏السلام خود را از سفر به خراسان ناگزیر دید، در چند نوبت کنار مرقد پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حاضر شد و با وداع خویش، نگرانی و ناخرسندی خود را از این سفر آشکار ساخت. بعد از مراسم وداع با جد بزرگوار و اهل بیت خود، کاروان امام به حرکت افتاد. مسیر حرکت امام از مدینه به خراسان به گونه‏ای طراحی شده بود که از هر گونه واکنش احتمالی شیعیان و علویان به دور باشد.

بر همین اساس، مأمون دستور داد حضرت را از داخل شهرهای شیعه نشین عبور نداده، احساسات و عواطف آنان را تحریک نکنند. آنان کاروان حامل امام را از شهر مدینه به بصره و از آن‏جا به شهر اهواز حرکت دادند. کاروان در ادامه مسیر خود، وارد فارس شد و آنجا را به قصد مرو ترک کرد. همچنین کاروانیان پیش از رسیدن به مرو، مدتی در نیشابور استراحت کردند.

نگین نیشابور

امام رضا علیه‏السلام در میان استقبال با شکوه و بی‏نظیر مردم نیشابور، وارد این شهر شد و چند روزی در آنجا اقامت گزید. امام رضا علیه‏السلام در شهر نیشابور با نمایاندن چهره محبوب خود برای مردم ولایت‏مدار، در پاسخ به دو تن از علمای بزرگ شهر، حدیث سلسلةُ الذَّهب را چنین روایت فرمود: «من از پدر خود و پدرم از پدران خود و آنها از پیامبر اسلام و ایشان از جبرئیل و او از خداوند متعال شنید که فرمود: کلمه توحید (لا اله الّا اللّه‏) دژ مستحکم من است. هر کس وارد دژ من شود از عذاب و کیفر الهی در امان است».

بعد از خواندن حدیث توحید، شتر امام به راه افتاد، ولی هنوز دیدگان هزاران انسان شیفته به سوی او بود که ناگهان ایستاد و امام سر خود را از کجاوه بیرون آورد و کلمات جاویدان دیگری به زبان جاری ساخت و با صدای بلند فرمود: «کلمه توحید شروطی هم دارد، من از جمله شروط آن هستم». امام رضا علیه‏السلام با این بیان، مسئله ولایت را همانند تنه‏ای بر آمده از ریشه درخت توحید معرفی کرد. در آن روز، این حدیث، به دست بیست هزار نفر نوشته شد.

خورشید مرو

کاروان حامل امام رضا علیه‏السلام ، شهرها و روستاها را یکی پس از دیگری طی کرده و سرانجام پس از تحمل حدود چهارماه سفر و گذر از مناطق مختلف، در نیمه اول سال 201 قمری وارد شهر مرو، مرکز حکومت مأمون عباسی شد. با ورود امام به این شهر، شور و هیجان وصف ناپذیری مردم را فرا گرفت و شیفتگان مقام ولایت، با شور و احساسات پاک خود مقدم حضرت را گرامی داشتند. عبور مرکب امام از میان انبوه جمعیت که تا خارج شهر به استقبال آمده بودند، شکوهی فراوان و منظره‏ای شگفت‏انگیز پدید آورده بود. امام پس از طی مسیر و عبور از میان صفوف به هم فشرده مردم، در منزلی نزدیک مرکز حکومتی که از قبل آماده شده بود مستقر شد.

ولایت‏عهدی

چند روز پس از استقرار امام رضا علیه‏السلام در مرکز حکومت عباسی، مذاکراتی بین حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون تظاهر کرد می‏خواهد خلافت را به حضرت واگذار کند، ولی امام این پیشنهاد را نپذیرفت. مأمون که چیزی جز این از حضرت انتظار نداشت، از موقعیت پیش آمده استفاده کرده، هدف اصلی خود، یعنی واگذاری ولایت‏عهدی را به حضرت پیشنهاد کرد. امام باز هم نپذیرفت.

مأمون از راه تهدید وارد شده و گفت: «باید پیشنهاد مرا بپذیری زیرا چاره‏ای جز این نمی‏بینم. تو همواره بر خلاف میل من پیش می‏آیی و خود را از قدرت من در امان می‏بینی. به خدا سوگند اگر از قبول پیشنهاد ولایت‏عهدی خودداری کنی، تو را وادار به این کار می‏کنم و چنانچه باز هم قبول نکنی، به قتلت می‏رسانم». امام به ناچار پیشنهاد مأمون را پذیرفت و فرمود: «من به شرطی ولایت‏عهدی تو را می‏پذیرم که هرگز در امور مملکتی و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت همانند عزل، نصب، حکم، قضاوت و فتوا دخالت نکنم».

اهداف شوم مأمون

یکی از ترفندهای سیاسی مأمون در مقابله با نارضایتی عمومی و فرونشاندن شورش‏ها ،دعوت از امام رضا علیه‏السلام بود تا از مدینه به خراسان بیاید و او از این راه خلافت خود را مشروعیت بخشد و با خیال آسوده حکومت کند. هدف‏هایی که مأمون در سیاست احظار امام رضا علیه‏السلام به خراسان داشت عبارت است از: 1. زیر نظر داشتن فعالیت‏های امام و جدا کردن حضرت از مردم؛ 2. کاشتن بذر شک و بدبینی و شایعات در مورد رهبری اهل بیت و اتهام گرایش به قدرت و سازش با حکومت؛ 3. جلب و جذب جنبش‏های علوی؛ 4. داشتن انسانی نیرومند از نظر علمی و معنوی در دستگاه حکومتی خود برای برطرف ساختن مشکلات و تنگناها؛ 5. در دست‏داشتن امام به عنوان برگ برنده در مقابل علویان دیگری که با دستگاه عباسی مخالفت می‏کردند؛ 6. احساس خطر مأمون از طرف امام.

مأمون و نگارش عهدنامه

مأمون، عهدنامه ولایت‏عهدی امام رضا علیه‏السلام را به خط و انشای خویش نوشت و امام رضا علیه‏السلام نیز به خط شریف خود بر این عهدنامه مطالبی اضافه کرد. در قسمتی از این عهدنامه که از سوی مأمون نوشته شده ، آمده است: «برای رسیدن به انتخاب ولی‏عهد، شب و روز به پیشگاه خدا مناجات کردم و از او خواستم در انتخاب ولی‏عهد کسی را الهام فرماید که خشنودی و طاعت خدا در آن باشد. به همین دلیل در افراد خاندان خود و علی بن ابی طالب با دقت نظر کردم و کسی را جز علی بن موسی نیافتم که برای این مقام لایق‏تر باشد». این عهدنامه در روز دوشنبه، هفتم رمضان سال 201 نوشته شد.

مناظرات علمی

مأمون پس از تحمیل مقام ولایت‏عهدی به امام رضا علیه‏السلام ، جلسات گسترده بحث و مناظره تشکیل می‏داد و دانشمندان بزرگ را به این جلسات دعوت می‏کرد. اگرچه منظور از این جلسات در ظاهر اثبات مقام والای امام هشتم در رشته‏های گوناگون علوم بود، در زیر پوشش ظاهری اهداف و مقاصد پلیدی دنبال می‏شد. مأمون می‏خواست مقام والای امام هشتم را تنها در بعد علمی منحصر کرده و به تدریج آن حضرت را از مسائل سیاسی کنار بزند و شعار جدایی دین از سیاست را عملی سازد. او مایل بود مسئله مناظره امام با علمای بزرگ زمان خود، نقل محافل و مجالس شود و همه علاقه‏مندان و عاشقان مکتب اهل بیت در جلسات خود به این مسائل بپردازند و از پیروزی‏های امام در این مباحث سخن بگویند تا مأمون کارهای سیاسی خود را با خیال راحت دنبال کرده، آن را پوششی بر نقاط ضعف حکومت خود قرار دهد.

قیام‏ها

در عصر امام رضا علیه‏السلام ، قیام‏های فراوانی از سوی علویان بر ضد دستگاه عباسی شکل گرفت. علت این انقلاب‏ها و قیام‏ها، ظلم و فساد بی‏پایان خلفای عباسی به مردم و علویان بود. افزون بر این که آنان معتقد بودند رهبری جامعه اسلامی حق علویان است و عباسیان غاصبان خلافت‏اند. برخی از این قیام‏ها عبارت است از:

1. قیام ابوالسرّایا: وی از نوادگان امام حسن مجتبی علیه‏السلام است که یکی از گسترده‏ترین انقلاب‏های عصر خود را رهبری می‏کرد. مرکز قیام ایشان کوفه بود. در این قیام دویست هزار تن از یاران خلیفه به دست انقلابیون کشته شدند.

2. قیام ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه‏السلام که در یمن انجام شد.

3. قیام محمدبن سلیمان، از نوادگان امام حسین علیه‏السلام که در شهر مدینه قیام مردم را رهبری می‏کرد.

4. قیام محمد دیباج، فرزند امام صادق علیه‏السلام و عموی امام رضا علیه‏السلام که در مکه و نواحی حجاز رخ داد.

شاگردان

امام رضا علیه‏السلام در مدت بیست ساله امامت خود، شاگردان بسیاری را تربیت کرد و آن‏ها را به سر منزل کمال رساند. در منابع اسلامی، اصحاب و شاگردان حضرت بیش از سیصد نفر ذکر شده که برای نمونه، به چند از آنان اشاره می‏کنیم:

1. احمدبن محمد بَزَنطی کوفی که از افراد مورد اعتماد و اطمینان، و از راویان احادیث اهل بیت است. وی از محضر امام کاظم علیه‏السلام و امام رضا علیه‏السلام کسب فیض نمود و کتابی در معارف اسلامی نوشت. بزنطی در سال 221 قمری از دنیا رفت.

2. احمدبن محمد اشعری قمی که از مفاخر و بزرگان فقهای قم بوده، از محضر امام رضا علیه‏السلام ، امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام کسب فیض کرده است.

3. زکریابن آدم که از بزرگان امامیه به شمار می‏آید. در عظمت علمی او همین بس که امام رضا علیه‏السلام به علی بن مسیب فرمود: «هر زمان که به ما دسترسی نداشتی، مسائل و معارف خود را از زکریابن آدم بپرس». قبر پاک زکریا، در قبرستان شیخان شهر مقدس قم است.

آثار

وجود منبع علوم آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و فیض ربوبی در شهر مدینه، باعث شد تا دانشمندان و بزرگان جهان اسلام از نقاط مختلف برای کسب فیض از محضر امام رضا علیه‏السلام به مدینه آمده و از علوم ایشان بهره‏مند شوند. ایشان در مدت امامت خود توانست آثار مهمی اعم از تفسیر قرآن، اخلاق، احکام اسلامی، پزشکی و... از خود به یادگار بگذارد. امام رضا علیه‏السلام آثاری داشته‏اند که برخی از آن‏ها عبارت است از: رساله‏ای در مورد حلال و حرام و واجب و مستحب که به درخواست مأمون خلیفه عباسی نوشته و برای او فرستاد؛ رساله‏ای در طب و مسائل مختلف پزشکی که حضرت، خواص دارویی گیاهان و انواع میوه‏ها را بیان فرموده است؛ رساله‏ای در علل و فلسفه احکام که در جواب پرسش‏های محمدبن سنان برای وی نوشت.

اوضاع فرهنگی

عصر امام رضا علیه‏السلام از نظر اعتقادی، فکری و فرهنگی، عصر آشفته‏ای بود. مکتب‏های فقهی و کلامی متعددی در متن جامعه حضور داشتند و هر کدام از آنها در ایجاد فساد عقیدتی در میان مردم تلاش می‏کردند. واقفیه، یکی از گروه‏های دامنه‏داری بود که به امامت امام رضا علیه‏السلام ، اعتقادی نداشتند. آنها بر این باور بودند که امام کاظم علیه‏السلام ، همان مهدی موعود بوده، از نظرها غایب شده است.

سران این گروه منحرف، به خاطر مسائل مادی، حاضر شدند با دادن رشوه، مسئله امامت امام رضا علیه‏السلام را مسکوت بگذارند. فرقه‏های غلات، مفوّضه، مُرجئه، جبریون و اهل حدیث، از دیگر فرقه‏های اسلامی بودند که به ترویج افکار و اندیشه‏های خود می‏پرداختند. افزون بر فرقه‏های اسلامی، یهودیان، مسیحیان، مجوسیان و ستاره‏پرستان نیز با مطرح کردن شبهه‏های دینی، سعی می‏کردند مسلمانان را از دایره اسلام خارج کنند.

مسافر بغداد

پس از سپردن منصب ولایت‏عهدی به امام رضا علیه‏السلام مردم بغداد که مهم‏ترین سنگر و پناهگاه عباسیان بود، دست به آشوب و شورش همگانی زدند. آنان به خارج شدن خلافت از دست عباسیان و سپردن آن به دودمان حضرت زهرا علیهاالسلام معترض بودند و به همین دلیل، مأمون را از خلافت عزل و با ابراهیم بن مهدی معروف به ابن‏شکله، یکی از لجوج‏ترین دشمنان امام علی علیه‏السلام بیعت کردند. وقتی این خبر به گوش خلیفه رسید، برای فرونشاندن شورش و خلاصی از محبوبیت روز افزون امام در خراسان، به حضرت دستور داد تا همراه لشکر به سوی بغداد حرکت کند. مأمون قصد داشت خودش در مرو باقی بماند. امام با درخواست مأمون مخالفت کرد و خلیفه مجبور شد همراه امام به سوی بغداد حرکت کند.

توطئه

مأمون به همراه امام رضا علیه‏السلام و فضل بن سهل وزیر ایرانی‏اش، با لشگر بزرگی از مرو حرکت و در مسیر راه به سرخس رسیدند. در آنجا مأمون برای از بین بردن امام و فضل نقشه کشیده بود. به همین دلیل از آن دو خواست تا همراه او به حمام سرخس بروند. مأمون می‏خواست نقشه شوم خود را به دست مردان مسلح خود عملی کند. امام رضا علیه‏السلام پیشنهاد مأمون را نپذیرفت و از قبول درخواست مکرر خلیفه سرباز زد. امام، حتی فضل بن سهل را نیز از این کار منع کرد، ولی او به حرف حضرت گوش نداد. هنگامی که فضل وارد حمام شد، به دست نوکران مأمون به قتل رسید و امام رضا علیه‏السلام از این توطئه مأمون جان سالم به در برد.

هدیه به دوست

معمر بن‏خلا می‏گوید: به سوی خراسان می‏رفتم که در بین راه، ریّان بن صلت به من گفت: دوست دارم وقتی به خراسان رسیدی، سلام مرا به امام رضا علیه‏السلام برسانی و از حضرت بخواهی یکی از پیراهن‏های خویش را با درهم‏هایی که به نام ایشان ضرب شده، به من ببخشد. معمر می‏گوید: همین که به محضر امام شرفیاب شدم، بی‏مقدمه فرمود: ریّان کجاست؟ آیا دوست دارد با ما ملاقات کند و ما از پیراهن خود او را بپوشانیم و از درهم‏های خویش به او بدهیم؟ معمر می‏گوید: گفتم سبحان‏اللّه‏! قسم به خدا که من هنوز سؤالم را مطرح نکرده بودم. امام فرمودند: ای معمر! مؤمن، صاحب توفیق است. برو و به ریان بگو نزد ما بیاید. ریان به محضر امام مشرف شد و یکی از پیراهن‏های حضرت را گرفت. وقتی از خانه حضرت خارج می‏شد، از او پرسیدم: چه چیزی در دست داری؟ گفت: سی درهم.

خبر از سرّ درون

شخصی به نام ابوحامد می‏گوید: روزی به امام رضا علیه‏السلام نامه‏ای نوشته و از حضرت درخواست کردم در حقم دعا کند. حضرت در جواب نامه نوشت: برایت دعا کردم، ولی نماز عصر خود را از وقت خود تأخیر نینداز و زکات اموالت را پرداخت کن. وقتی نامه حضرت را خواندم، به خود آمده گفتم: من در نامه خود در مورد نماز عصر و زکات سؤالی نکرده و کسی جز از خدا از این مطالب آگاه نبود. من همواره نماز عصر را در لحظه‏های پایانی وقتش می‏خواندم و زکات اموال خود را هم مرتب نمی‏دادم.

نماز اول وقت

امام رضا علیه‏السلام و عمران صابی یکی از دانشمندان بزرگ عصر مأمون، در حضور خلیفه عباسی درباره توحید بحث می‏کردند. امام رضا علیه‏السلام با استدلال محکم، به شبهه‏های او پاسخ می‏داد. هر لحظه بحث و مناظره آن دو اوج می‏گرفت تا اینکه هنگام نماز ظهر فرا رسید. حضرت همان لحظه از جا برخاست و فرمود: وقت نماز فرا رسیده است.

عمران که چنین انتظاری نداشت گفت: ای آقای من! ادامه بحث و پاسخ سؤال مرا قطع نکن، همانا دلم آتش گرفت. حضرت تحت تأثیر احساسات و عواطف او قرار نگرفت و با کمال قاطعیت فرمود: نماز را می‏خوانیم و دوباره باز می‏گردیم. حضرت با همراهان خود برخاسته نماز خواندند و سپس به مجلس مناظره بازگشت و به ادامه بحث پرداخت.

احترام به دوستان

یونس بن یعقوب، یکی از شاگردان امام صادق علیه‏السلام و امام کاظم علیه‏السلام و از اهالی عراق بود که در سفر به مدینه منوره از دنیا رفت. هنگامی که حضرت رضا علیه‏السلام از وفات یونس آگاه شد، به پاس سابقه طولانی محبت او به اهل‏بیت، از او به نیکی یاد کرد و به سرپرست قبرستان بقیع پیام داد تا اجازه دهند یونس را در آنجا به خاک بسپارند.

حضرت حنوط و کفن یونس را فرستاد و به شاگردان پدرش اعلام کرد که در تشیع جنازه او شرکت کنند. شخصی به نام علی بن الحسین می‏گوید: روزی در قبرستان بقیع کنار قبر یونس بن یعقوب رفتم. نگهبان قبرستان از من پرسید: صاحب این قبر کیست که ابوالحسن الرضا علیه‏السلام به من سفارش کرده تا چهل روز بر روی قبرش آب بپاشم. گفتم: این قبر یونس بن یعقوب، آزاد کرده امام صادق علیه‏السلام است.

جود و بخشش

امام رضا علیه‏السلام همانند پدران بزرگوار خود در آشکار و نهان، کمک‏های زیادی به مستمندان و نیازمندان می‏نمود و برای حل مشکلات آنان از هیچ کوششی دریغ نمی‏کرد. روزی شخصی خدمت امام رضا علیه‏السلام رفت و گفت: ای فرزند رسول خدا! به اندازه جوان‏مردی خویش به من عطا کن و کمکی به من برسان. حضرت فرمودند:ای مرد! چنین توانی ندارم که به اندازه جوان‏مردی خودم انفاق کنم. او گفت: پس به اندازه جوان‏مردی من کمک کن.

حضرت به غلام خود فرمود: دو هزار دینار به او بده. در قضیه‏ای دیگر، حضرت تمام اموال خود را در روز عرفه بین مردم تقسیم کرد. فضل بن سهل که شاهد ماجرا بود به حضرتش اعتراض کرد و گفت: ای ابالحسن! این کار خسارت بزرگی است. حضرت فرمودند: بلکه این کار غنیمت است؛ هرگز بخشش آنچه را در برابر آن به اجر و کرم الهی می‏رسم خسارت نمی‏دانم.

همسفره غلامان

روزی امام رضا علیه‏السلام با غلامان خود که بعضی از آنان سیاه پوست بودند، سر یک سفره غذا می‏خوردند. در این هنگام مردی از شیعیان بلخ وارد شد و حضرت را به آن حال مشاهده کرد. پس رو به حضرت کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! برای شما شایسته نیست با غلامان هم‏غذا شده و بر یک سفره بنشینید. حضرت در جواب او فرمودند: «به درستی که خدای ما یکی است و همه ما از یک پدر و مادر (آدم و حوا) هستیم. پاداش و جزا هم برای اعمال انسان‏هاست. علاوه بر این که غذا خوردن با غلامان علامت تواضع و فروتنی است». بعد امام دوباره مشغول خوردن غذا شد و به همراه آنان از سفره کنار رفت.

فروتنی

روزی حضرت رضا علیه‏السلام وارد حمام عمومی شد و برای شست و شو در جایی نشست. مردی که حضرت را نمی‏شناخت رو به امام کرد و از ایشان خواست تا پشت او را کیسه بکشد و بر روی او آب بریزد. حضرت شروع به کیسه کشی و نظافت بدن او کرد. شخصی از راه رسید و امام رضا علیه‏السلام را در حال شستن بدن مرد دید. با دیدن این منظره، ناراحت شد و به سوی مرد آمده و گفت: آیا این مرد کیسه کش را می‏شناسی؟ گفت: ایشان علی بن موسی علیه‏السلام است. مرد با شنیدن این حرف ناراحت شد و از جای خود برخاست و از حضرت معذرت خواهی کرد، ولی حضرت با کمال مهربانی و فروتنی او را دلداری داد.

پرداخت بدهکاری

یکی از ساکنان مدینه می‏گوید: امام رضا علیه‏السلام به دستور مأمون عباسی از مدینه به سوی خراسان رفت. من چهار هزار درهم از آن حضرت طلب داشتم که فقط من و آن حضرت از آن باخبر بودیم. فردای آن روز امام جواد علیه‏السلام کسی را فرستاد که به نزد ایشان بروم. من به خانه حضرت جواد علیه‏السلام رفتم. با دیدن من فرمود: پدرم از مدینه رفته است، آیا تو چهار هزار درهم از ایشان طلب داری؟ گفتم: آری ای فرزند رسول خدا. حضرت گوشه جانماز را بلند کرد، دیدم مقداری دینار در آنجاست. حضرت آن‏ها را که قیمت روز آن چهار هزار درهم بود، بابت طلبکاری‏ام به من داد.

نماز باران

در یکی از سال‏های ولایت‏عهدی امام رضا علیه‏السلام ، خشکسالی خراسان را فراگرفت. منافقان از این فرصت استفاده کرده، این حادثه را به بدقدمی امام تعبیر کردند. در چنین موقعیتی، مأمون از امام درخواست کرد نماز باران بخواند. حضرت دستور داد مردم سه روز روزه بگیرند و در روز سوم که مصادف با روز دوشنبه بود، به همراه جمعیت زیادی به بیابان رفت.

امام رضا علیه‏السلام بعد از راز و نیاز، دستان خود را به سوی خالق بی‏نیاز بالا گرفت و فرمود: «بار پروردگارا! تو حق ما اهل بیت را بر مردم بزرگ و با اهمیت شمرده‏ای و همان گونه که دستور داده‏ای به ما متوسل شده و به فضل و رحمت تو امیدوار هستند و چشم به احسان و نعمت تو دارند. پروردگارا! باران رحمت خود را بر آنان نازل فرما». بعد از دعای امام رضا علیه‏السلام به یک‏باره آسمان دگرگون شد و باران بسیاری بارید و همه جا از رحمت بی‏پایان الهی سیراب گردید.

رهیافته

عبداللّه‏ بن مغیره عراقی می‏گوید: من واقفی مذهب و معتقد بودم که بعد از امام کاظم علیه‏السلام امامی نیست. در یکی از سال‏ها برای انجام مراسم حج به مکه رفتم. در آنجا در مورد مذهب خود دچار شک و تردید شده، خود را کنار خانه خدا رساندم و به دیوار کعبه چنگ زدم. از خداوند بزرگ خواستم مرا به بهترین دین خود راهنمایی کند. در همانجا به قلبم خطور کرد که بعد از مراسم حج، به محضر امام رضا علیه‏السلام رفته و او را زیارت کنم.

به قصد مدینه از مکه حرکت کردم و به منزل حضرت رسیدم. به خادم ایشان گفتم به حضرت اطلاع دهد مردی عراقی به در خانه آمده و منتظر اجازه ایشان است. در همین لحظه صدای امام رضا علیه‏السلام را شنیدم که دوبار مرا صدا کرد و فرمود: «ای عبداللّه‏ بن مغیره وارد خانه شو». وارد خانه حضرت شدم. هنگامی که حضرت به چهره من نگاه کرد فرمود: «خداوند دعایت را مستجاب کرد و تو را به دین خود هدایت فرمود». در همان لحظه به ولایت و امامت امام رضا علیه‏السلام شهادت دادم و بعد از چند روزی به عراق برگشتم.

مقام امامت

حضرت امام رضا علیه‏السلام در سخنانی می‏فرماید: «امام، خورشید تابانی است که جهانی را نورانی کرده و در افقی است که دست‏ها و دیده بدان نمی‏رسد. امام ماه تابنده، چراغ فروزنده، نور طلوع کننده و ستاره راهنما در تاریکی‏های شب است. امام ابری باران زا، آسمانی سایه بخش، زمینی هموار، و چشمه‏ای جوشان است. امام، پدری مهربان، همانند مادری دل سوز و پناه بنده‏های خداست».

امام رضا علیه‏السلام در بیان امامت و ولایت حضرت ابراهیم علیه‏السلام می‏فرماید: «حضرت ابراهیم پس از این که به مقام امامت مفتخر شد، از درگاه خداوند آرزو کرد نسل او نیز از این افتخار بهره‏مند شوند. خداوند در پاسخ او فرمود: «امامت، عهد و پیمان الهی است که ظالمان و تبهکاران شایسته آن نیستند». خداوند با این بیان، امامت و رهبری هر انسان ظالم و گنهکاری را تا روز قیامت باطل کرده است.

خمس

یکی از دستورهای مالی برای مسلمانان، پرداخت یک پنجم از مازاد درآمد سال است که خمس نامیده می‏شود. در زمان غیبت امام زمان علیه‏السلام ، فقهای جامع شرایط، عهده‏دار مصرف خمس هستند. گروهی از مردم خراسان به حضور امام رضا علیه‏السلام رسیده و از حضرت خواستند آن‏ها را از پرداخت خمس معاف داشته و خمس اموالشان را به آنان ببخشد.

حضرت که می‏دانست آنان شایسته بخشش نیستند و با نیرنگ می‏خواهند این وظیفه الهی را ترک کنند، به آن‏ها فرمود: «این چه نیرنگی است که به کار می‏برید؟ شما با زبان خود به ما اظهار اخلاص و دوستی می‏کنید، ولی از حقی که خداوند آن را برای ما قرار داده کوتاهی می‏نمایید». حضرت در ادامه سخنان خود فرمود: «حلال نمی‏کنیم، حلال نمی‏کنیم، حلال نمی‏کنیم». همچنین آن حضرت در بیان فضیلت و آثار و برکات خمس می‏فرماید: «خمس، مایه کمک به دین ماست».

زکات

زکات، یکی از واجبات الهی و از منابع اقتصادی حکومت اسلامی است که نقش فراوانی در گسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی داشته، می‏تواند حکومت را برای برطرف سازی شکاف طبقاتی یاری دهد. زکات هزینه‏ای است که افراد دارای شرایط، باید برای برخی از کالاهای زندگی خود پرداخت کنند. پیشوای هشتم امام رضا علیه‏السلام در مورد آثار و برکات پرداخت زکات می‏فرماید: «اگر مردم زکات و حقوق مالی خود را بپردازند، هیچ فقیری پیدا نمی‏شود.

خداوند زکات را برای تأمین زندگی نیازمندان و در امان ماندن اموال ثروتمندان واجب کرد. خداوند کسانی را که از نعمت سلامت برخوردارند، موظف کرد تا برای رفع نیازهای بیچارگان و مبتلایان آماده باشند و به آنان کمک کنند. بدانید که زیاد شدن اموال، ایجاد محبت و مهربانی در میان طبقات مختلف مردم و تأمین آبرومندانه نیازهای درماندگان، از آثار و برکات پرداخت زکات است».

صله رحم

در مجموعه رهنمودهای اسلام، خدمت به خویشاوندان و محبت به آنان اهمیت زیادی دارد. فلسفه پافشاری دین اسلام به صله رحم و نهی از قطع رحم این است که اگر تمام مردم در مورد اطرافیان و اقوام خود احساس وظیفه کنند، هیچ فردی در جامعه انسانی از نگاه محبت و رسیدگی اجتماعی محروم نمی‏ماند و بیشتر معضلات اجتماعی حل می‏شود. امام رضا علیه‏السلام در مورد آثار و فواید صله رحم می‏فرماید: «کسی که دوست دارد روزگار درازی را در دنیا زندگی کرده و رزق و روزی او زیاد شود، صله رحم کند». در مقابل، قطع رحم باعث کوتاهی عمر و از بین رفتن نعمت‏ها می‏شود.

گناه

بیشتر بدبختی‏هایی که دامن‏گیر افراد می‏شود، معلول آلودگی به انواع گناهان است. همان گونه که فرد سالم در اثر رعایت نکردن بهداشت فردی و اجتماعی به انواع بیماری دچار می‏شود، فرد گنهکار نیز به سبب تخلف از آموزه‏های انسان‏ساز دین، به انواع بلاها و گرفتاری‏های دنیوی و اخروی می‏افتد. پیشوایان بزرگ ما، در سخنان خود، کیفرها و آثار گناهان را گوشزد کرده‏اند تا مسلمانان را از سقوط در گرداب هلاکت بازدارند. امام رضا علیه‏السلام در یکی از سخنان ارزشمند خود در مورد آثار گناه می‏فرماید: «هر چه مردم گناهان جدید و تازه‏ای مرتکب می‏شوند که پیش‏تر انجام نمی‏شد، خداوند هم بلاهای جدیدی بر آنان می‏فرستد و آن‏ها را بدان مبتلا می‏کند».

نهی از شراب

خداوند در قرآن کریم مردم را از استعمال مشروبات الکلی نهی کرده، نوشیدن آن‏ها را از گناهان کبیره بر می‏شمارد. در بعضی از سخنان اهل‏بیت علیهم‏السلام نیز شراب کلید تمام بدی‏ها و زشتی‏ها معرفی شده است. امام رضا علیه‏السلام فلسفه تحریم شراب را چنین بیان می‏کند: «خداوند خوردن شراب را ممنوع کرد؛ زیرا مایه فساد و تباهی جوامع انسانی و موجب از بین رفتن عقل آدمی است. شرابخواری، زمینه‏های انکار خداوند و بسیاری از کارهای زشت و ناپسند را فراهم کرده، انسان را در مقابل گناهان بی‏باک می‏کند».امام در ادامه فرمود: «کسی که از شیعیان و پیروان مکتب ماست، باید از نوشیدن آن بپرهیزد؛ زیرا شراب از نوشابه‏های دشمنان ماست و پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند لباس دشمن مرا نپوشید و خوراک آنها را نخورید و راه دشمنان مرا نپیمایید؛ زیرا در این صورت، جزء دشمنان من شمرده می‏شوید».

پرهیز از تهمت

دین اسلام، حیثیت و آبروی افراد جامعه را بسیار محترم می‏داند. قرآن کریم نیز انسان‏ها را از افترا زدن به دیگران نهی کرده است. امام رضا علیه‏السلام در مذمت این عمل ناپسند اخلاقی که باعث لکه دار شدن حیثیت افراد و منزوی شدن و بی‏اعتباری اجتماعی آنان می‏شود، می‏فرماید:«کسی که به مرد یا زن مؤمنی تهمت زده، نسبتی ناروا یا چیزی که در او نیست به او نسبت دهد، خداوند متعال در روز قیامت او را بر کوهی از آتش نگاه خواهد داشت تا از عهده آنچه به مؤمن نسبت داده بر آید، و روشن است که هیچ گاه از عهده این نسبت بر نخواهد آمد».

نهی از رباخواری

ربا، باعث خارج شدن مال از مسیر اصلی خود که بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم است می‏شود. در این صورت، ثروت هدف اصلی قرار گرفته و موجب بر باد رفتن نتایج تلاش‏های بیشتر مردم به نفع گروهی ثروتمند می‏شود. امام رضا علیه‏السلام در بیان آثار شوم رباخواری و ایجاد سلطه اقتصادی می‏فرماید: «معاملات ربوی، اگرچه به صورت خرید و فروش باشد، موجب نکبت شده و به ضرر هر دو طرف می‏شود. ربا باعث از بین رفتن روابط پسندیده مردم و اموال آن‏ها می‏گردد. رواج ربا باعث تعطیلی کارهای خیر شده و قرض دادن به دیگران بدون توقع سود از میان مردم رخت بر می‏بندد».

هم‏نشین

امام رضا علیه‏السلام همانند پدران بزرگوار خود، توجه ویژه‏ای به حفاظت شیعیان از انحراف‏های فکری و عملی داشت. آن حضرت روزی به یکی از شاگردان خود به نام ابوهاشم جعفری فرمود: «چرا با عبدالرحمن بن یعقوب هم‏نشینی می‏کنی؟» گفت: عبدالرحمن دایی من است. حضرت فرمود: «او درباره ذات پروردگار مطالبی می‏گوید که ساحت مقدسش از این موارد پاک است. یا با او هم‏نشین باش و ما را ترک کن و یا با ما نشست و برخاست کرده، او را از خود دور کن».

ابوهاشم گفت: عقاید و گفتار او چه آسیبی به من می‏زند، در حالی که من بر عقیده حق خود استوار بوده و از عقاید او دوری می‏کنم؟ حضرت فرمود: «آیا نمی‏ترسی که بلایی به او برسد و تو نیز به بلای او بسوزی؟ شخصی از یاران حضرت موسی علیه‏السلام پدرش از یاران فرعون بود. هنگامی که سپاه فرعون به سپاه حضرت موسی علیه‏السلام رسید، او نزد پدرش رفت تا او را اندرز دهد، ولی وقتی عذاب بر سپاه فرعون نازل شد، او هم همراه پدرش غرق گردید. ح

سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 11:51 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

 

گوش خارجی که به آن جرم یا واکس گوش گفته می‌شود آلوده و کثیف نیستند. این ترشحات، در واقع از ترشحات طبیعی و ضروری بدن هستند که از گوش مراقبت می‌کنند.

جرم گوش زرد رنگ و چرب بوده و دارای حالت چسبندگی است. وجود این جرم برای نرم نگهداشتن و حفظ سلامت مجرای گوش خارجی ضروری است. علاوه بر این، اسیدیته این ترشحات مانع از رشد باکتری و قارچ می‌شود.

جرم گوش به‌طور طبیعی و خودبه‌خود به سمت بیرون حرکت کرده و از مجرای گوش خارج می‌شود بنابراین نیازی به دستکاری برای خروج آن وجود ندارد. البته در برخی از موارد، ترشح بیش از حد به‌خصوص در افراد مستعد موجب انسداد گوش و کاهش شنوایی می‌شود که در این صورت بایستی بیمار جهت شستشوی گوش و اقدامات لازم به پزشک مراجعه کند.

محتویات

·         ۱ خطرات گوش پاک‌کن

·         ۲ تمیز کردن گوش خارجی

·         ۳ تمیز کردن گوش خارجی در مطب

·         ۴ جستارهای وابسته

·         ۵ منابع

[ویرایش]خطرات گوش پاک‌کن

بر اثر فرو بردن جسم خارجی به داخل گوش، علاوه بر خطر آسیب‌رسانی به پرده گوش، امکان ایجاد خراش‌های ظریف میکروسکوپی در مجرای گوش وجود دارد. در این صورت و با توجه به احتمال وجود میکروب و یا قارچ در سطح گوش، چنانچه کودک زمینه آلودگی را پیدا کند، مبتلا به عفونت گوش خواهد شد.بررسی‌ها نشان می‌دهند کودکانی که از گوش پاک‌کن استفاده می‌کنند بیش از سایرین در معرض خطر پارگی پرده گوش قرار دارند. استفاده از گوش پاک‌کن با تضعیف سیستم دفاعی گوش موجب افزایش خطر ابتلا به خشکی و خارش گوش می‌شود.

[ویرایش]تمیز کردن گوش خارجی

بهترین روش توصیه شده جهت تمیز کردن گوش خارجی این است که لاله گوش و قسمت بیرونی گوش خارجی را با استفاده از یک پارچه نخی نرم و مرطوب که به‌دور انگشت اشاره‌تان پیچیده‌اید تمیز کنید، بدون آنکه انگشت خود را داخل مجرا ببرید. هیچ گاه سوراخ گوش را با چیزی که قطورتر از انگشت کوچکتان باشد تمیز نکنید. این بدین معنی است که شما مجاز نیستید بیش از یک سانتی متر از مجرای داخلی گوش را نظافت کنید

[ویرایش]تمیز کردن گوش خارجی در مطب

سه روش برای تمیز کردن مجرای گوش وجود دارد. ساده‌ترین راه این است که در زیر دید مستقیم از طریق اسپکولوم گوش، مواد توسط یک قاشقک سرومن یا ترشحات گوش برداشته شوند. قاشقک سرومن باید در بالای واکس یا موم متراکم داخل گوش جای داده شود؛ بیرون کشیدن دقیق قاشقک که در واکس فرو رفته‌است، باعث جابجائی واکس خواهد شد. چون سطح پوشاننده درون گوش فوق العاده حساس است، بنابراین باید در چنین دستکاری‌هایی دقت کامل به عمل آید تا از ایجاد درد و خونریزی جلوگیری شود.

روش دوم تمیز کردن مجرای گوش، شستشو دادن آن است. برای این کار از آب ولرم که حرارتی همانند حرارت بدن دارد استفاده می‌شود، زیرا در صورتی که آب از حرارت دیگری برخوردار باشد، باعث تحریک گوش داخلی و ایجاد حالت سرگیجه می‌شود.

اگر موم یا سرومنی که قرار است خارج شود کاملاً متراکم باشد و بویژه اگر حالت خشک و سفت داشته باشد، ممکن است عمل شستشو موفقیت آمیز نباشد، مگر اینکه بیمار به مدت ۴-۳ شب قبل از شستشو، چند قطره روغن معدنی و یا قطره گلیسیرین فنیکهدر گوش خود چکانیده باشد. این روغن باعث نرم شدگی سرومن می‌شود و بیرون آوردن آن توسط عمل شستشو را آسان می‌سازد. فرآورده‌های مختلفی که سبب نرم شدن واکس گوش می‌شوند، در دسترس هستند. اغلب این فرآورده‌ها بی ضرر هستند، اما روشن شده‌است که برخی از آنها سبب ایجاد یک پاسخ التهابی موضعی می‌شود.

سومین روش برای تمیز کردن مجرای گوش، استفاده از یک لوله مکش کوچک و زاویه دار برای بیرون کشیدن چرک و سایر مواد مایع از مجرای گوش است. این روش بویژه هنگامی کارساز است که چرک از طریق یک پرده پاره شده بیرون آمده و علاوه بر مجرای گوش، گوش میانی را نیز پر کرده باشد. سپس فرد معاینه کننده می‌تواند با به پیش بردن دقیق لوله مکش، مجرای گوش و در نهایت فضای گوش میانی را از چرک پاک کند تا گوش قابل معاینه شود.

در حال حاضر استفاده از دستگاه مکش (suction) رایج شده‌است اما گاه ترشحات سفت و به پایه خود محکم چسبیده‌اند. در این موارد مخصوصاً اگر بدون نرم کننده‌هایی مثل گلیسیرین فنیکه بلافاصله اقدام به مکش شود، باعث خونریزی زیر موضع و تشکیل هماتوم یا توده خونی می‌شود. بنابراین حتماً در واکس‌های سفت، از مواد نرم کننده مثل گلیسیرین فنیکه یا آب اکسیژنه باید استفاده نمود.

 



 پاک کردن اثر انگشت روی دیوار

در خانه بسیار اتفاق می افتد که جای انگشت بچه ها روی دیوار می ماند. 
برای برطرف کردن اثر انگشت بچه و لکه های روی دیوار یک سیب زمینی را نصف کنید و با هر نصف سیب زمینی چندین بار در و پنجره و دیوار بمالید و بعد با یک اسفنج جای لکه را پاک کنید.
 
( این دستور برای دیوارهای رنگ روغنی و پلاستیکی مفید است.)

نحوه پاک کردن لکه از روی پارچه مبل

نحوه پاک کردن لکه بستنی از روی مبل

یک قاشق غذاخوری مایع ظرفشویی را با دو فنجان آب سرد مخلوط کنید. سپس با استفاده از یک پارچه تمیز محلول را آنقدر روی لکه بمالید تا پاک شود.

لکه نوشابه بر روی مبل :

برای از بین بردن لکه نوشابه می توانید کمی نمک بر روی لکه تازه بپاشید و بعد اسفنجی را خیس نموده روی لکه بکشید و سپس با آب گرم به وسیله اسفنج آبکشی کنید.

اثر سوختگی بر روی مبل :

برای از بین بردن اثر سوختگی یا زردی سیگار حبه قندی را روی لکه بکشید و آنقدر این کار را ادامه دهید تا لکه از بین برود. برای از بین بردن این نوع لکه اسفنجی را به شیر آغشته کنید و روی لکه بمالید . 
در صورتی که لکه روی پارچه ای که از الیاف مصنوعی تهیه شده ایجاد شد می توانید با آبلیموی خالص آن را بر طرف نمائید.
 
چنانچه این لکه پارچه های کرکدار بود ابتدا با کمی شیر خوب لکه را خیس کنید و بعد با پنبه آن را پاک نمائید و در آخر با آب و صابون لکه های حاصل از شیر را بشویید.

لکه جوهر بر روی مبل :

اگر لکه مربوط به مرکب سیاه است ابتدا محل را خیس کرده روی آن کمی نمک آشپزخانه بریزید و سپس با پنبه مالش دهید و چنانچه نتیجه نگرفتید مخلوطی از گلیسرین و آمونیاک را روی لکه بمالید و سپس با آب و پودر دستی خوب شست و شو دهید . البته می توانیداز آب ژاول هم استفاده کنید.

لکه خون بر روی مبل :

بهترین چاره برای از بین بردن لکه خون هم این است که مقداری نشاسته را ( به نسبت بزرگی و کوچکی لکه )در آب مخلوط کنید و به هم بزنید تا خمیر نسبتاًغلیظی بدست آید . آنگاه روی لکه خون را با این خمیر بپوشانید و بعد از خشک شدن نشاسته ها ، آنها را بتراشید و با برس محل لکه را پاک کنید.

لکه میوه بر روی مبل :

اگر این لکه بر روی پارچه سفید بود ، کافی است با آب و صابون آن را بشویید . اگر لکه روی پارچه پشمی بود آب اکسیژنه 20% را با چند قطره آمونیاک مخلوط کرده با آن لکه را پاک کنید. اگر لکه روی پارچه های ابریشمی سفید و یا رنگی بود آب و الکل سفید 90% را به نسبت مساوی مخلوط کرده و با آن لکه را محو کنید.

لکه چربی بر روی مبل :

برای از بین بردن لکه چربی قسمت لکه شده را با کمی محلول نمک و الکل بمالید . اگر لکه چربی روی پارچه ابریشمی است با یک برگ کاغذ خشک کن روی قسمت لکه شده را بپوشانید و اتوی داغ را محکم روی آن فشار دهید تا لکه ناپدید شود.

نحوه پاک کردن لکه شمع، مداد شمعی و مدادهای چرب آرایشی

برای این منظور کافی است ابتدا باقی مانده ماده ایجاد کننده را با جسمی نوک تیز به آرامی بردارید. سپس دو تکه دستمال توالت یا کاغذ قهوه ای (مورد استفاده در خشکشویی ها) در دو طرف لکه قرار دهید. سپس اتوی گرم را بر روی یکی از کاغذها در محل لکه فشار دهید. به این ترتیب، چربی موجود در لکه آب می شود و جذب دستمال یا کاغذهای طرفین می شود و لک از بین می رود.

ولی در مورد موکت و فرش پس از برداشتن پارافین سفت شده از روی سطح، تنها یک کاغذ بر روی سطح لکه قرار دهید و اتو بکشید.

نحوه از بین بردن لکه اتو بر روی فرش :

همچنین برای از بین بردن لکه اتو بر روی فرش و موکت همانند لباس می توانید یک پیاز را به دو نیم کرده و روی محل لکه بگذارید. بعد آن را با سرد خیس کنید و بشویید.

نحوه از بین بردن لکه چایی بر روی فرش

آیا می دانید لکه چایی که روی فرش رنگ روشن ریخته و همان لحظه پاک نکرده و الان هم خشک شده است را چگونه می توان از بین برد؟

در پاسخ باید گفت : به محض ریخته شدن چای بر روی فرش، آن را با آب سرد و مواد شوینده شست و شو دهید.

اگر امکان شست وشوی سریع آن وجود نداشت، مقداری نمک بر روی سطح لکه بریزید و مدتی صبر کنید تا نمک آن را به خود جذب کند. سپس در صورت فراهم شدن شرایط شست وشو، آن را به روش معمول با آب گرم و مواد شوینده بشویید.

راهکار دیگر این است که سطح لکه را با اسپری مخصوص مو بپوشانید، سپس یک قطعه صابون بر روی سطح لکه بمالید و بعد آن را در آب سرد خیس کنید و بشویید.

نحوه پاک کردن چسب مایع از روی فرش یا موکت

برای از بین بردن لکه چسب، پارچه ای را درون سرکه فرو برده روی لکه چسب بگذارید،بطوریکه کاملا آن را اشباع کند،بزودی چسب سفتی خود را از دست داده و نرم خواهد شدکه به راحتی جدا خواهد شد.

نحوه از بین بردن جوهر سیاه بر روی فرش

برای از بین بردن جوهر سیاه بر روی فرش ، مقداری  ماست روی محل لکه ریخته و با قاشق ماست را جمع کنید.

چند مرتبه این کار را تکرار کنید، لکه کاملاً از بین  می رود.

نحوه باک کردن لکه بستنی از روی فرش

یک قاشق غذاخوری مایع ظرفشویی را با دو فنجان آب گرم مخلوط کرده و با استفاده از یک پارچه تمیز روی لکه بمالید. این کار را آنقدر تکرار کنید تا لکه پاک شود. اگر باز هم اثر لکه باقی مانده بود، یک قاشق غذاخوری آمونیاک را با دو فنجان آب گرم مخلوط کرده و با اسفنج روی لکه بمالید تا اثر آن از بین برود.

لکه جوهر

برای پاک کردن لکه جوهر خودکار یا خودنویس از شیر استفاده کنید.

قسمت جوهری شده لباس را حدود پنج دقیقه داخل شیر قرار داده و سپس آن را با آب معمولی بشویید.اثر لکه جوهر کاملاً از بین خواهد رفت.

برای این منظور می توان از شیر ترش شده و یا دوغ نیز استفاده کرد.

گاه برای برطرف شدن کامل اثر لکه، باید این کار چندین بار تکرار شود.

لکه واکس کفش

اگر روی فرش یا موکت، واکس ریخته شد، ابتدا با احتیاط واکس را بردارید، سپس جای لک را مرطوب کنید، ولی روی آن دستمال نکشید. کمی الکل سفید روی آن بریزید و با شامپوی مخصوص فرش، محل را بشویید.

اگر بر اثر بی احتیاطی مقداری واکس روی فرش یا لباستان مالید ، می توانید ابتدا پنبه ای را خیس  کنید و روی آن بکشید.سپس روی پنبه مقدای مایع ظرفشویی بریزید و بر روی لکه بکشید .

بعد از این کار پنبه را آغشته به آب خالص کنید و دوباره روی لکه بکشید تا لکه کاملاً از بین برود.

اگر با این کار لکه از بین نرفت ، مقداری الکل بر روی دستمال ریخته و بر روی لکه بکشید، تا کاملاً تمیز شود.

اگر لباس قابل شستشو باشد، بعد از زدودن لکه، لباس را با پودر لباسشویی و آب نیم گرم کاملاً بشویید.

لکه سفیده تخم مرغ

لکه سفیده تخم مرغ را هرگز با آب گرم نشویید، زیرا لکه ثابت می ماند .

بلکه برای از بین بردن آن، محل لکه را با آب سرد ، کاملاً بشویید.

لکه رنگ روی قالی: 
لکه زدایی رنگ روی قالی و موکت مشکل تر است برای پاک کردن آنها باید پنبه را با تربانتین خیس کنید و بر روی لکه بمالید و بعداً با پنبه دیگری پاک کنید تا اینکه لکه از میان برود.

نحوه پاک کردن لکه سس گوجه فرنگی 
ابتدا روی سطح لکه را با روش ضربه ای به وسیله پارچه ای دیگر به الکل آغشته کنید، سپس در آب سرد و مواد شوینده بشویید.

اگر لکه روی سطح فرش یا موکت ایجاد شده باشد، ابتدا مقداری فوم ریش تراشی بر روی لکه بریزید و سطح آن را با اسفنج آنقدر مالش دهید تا پاک شود. سپس دستمال دیگری را کمی مرطوب کنید و بر روی لکه بکشید و صبر کنید تا خشک شود.

نحوه از بین بردن پرز فرش

برای از بین بردن پرز فرش به توصیه زیر توجه فرمایید:

یک کیسه حمام را مرطوب کرده به دست بکشید و از راه خواب قالی کیسه بکشید . هر دو سه روز یکبار فرش ها را جارو بکشید. حداقل سالی 2 بار با شامپو فرش ، فرش ها را شامپو بکشید.برای درخشان کردن رنگ های فرش کمی سرکه را با خاک اره مخلوط کرده و به ارامی برسی را در این مخلوط بزنید و روی فرش بکشید وقتی که خشک شد با جارو برقی سطح آن را جارو کنید.

نحوه از بین بردن کرک فرش و براقیت آن

یک کیسه حمام را مرطوب کرده به دست بکشید و از راه خواب قالی کیسه بکشید .

هر دو روز یکبار فرش ها را جارو بکشید.

حداقل سالی چند بار با شامپو فرش فرش ها را شامپو بکشید.

برای درخشان کردن رنگ های فرش کمی سرکه را با خاک اره مخلوط کرده و به ارامی برسی را در این مخلوط بزنید و روی فرش بکشید وقتی که خشک شد با جارو برقی سطح ان را جارو کنید

نحوه پاک کردن لکه رژ لب

شما می توانید با مالیدن خمیر دندان بر روی این نوع لکه و سپس شست و شو، آن را به طور کامل از بین ببرید.

البته پاشیدن اسپری مو نیز برای از بین بردن چنین لکه هایی (پیش از شست وشو) بسیار مفید است.

راهکار دیگر برای این منظور استفاده از الکل است.

لکه قیر

برای از بین بردن لکه قیر روی پارچه از بنزین و کره می توان استفاده کرد.

برای پاک کردن سس

برای پاک کردن لکه ی سس با پارچه ی تمیزی که درون آب سرد فرو ببرید، پاک کنید و در صورت لزوم مقدار کمی از محلول آب و کف پودر رختشویی را به وسیله ی یک اسفنج به آرامی روی آن بمالید و سپس با یک پارچه ی تمیز و نم دار آن را پاک کنید.

نحوه پاک کردن لکه گل و لای بر روی لباس

کافی است یک عدد سیب زمینی را با چاقو به دو نیم کنید و بر روی لکه بمالید، سپس لباس را در آب سرد بخیسانید و طبق معمول با مواد شوینده شست و شو دهید. در صورتی که لکه همچنان پایدار ماند، دستمال را به الکل آغشته کنید و بر روی لکه بمالید.

لکه خون

لکه خون را با چند روش می توان پاک کرد:

1-اگر لکه خون تازه است و خشک نشده محل لکه را با آب سرد و صابون بشویید.تا بر طرف شود .

2- روی لکه خون را فوراً با خمیری که از مخلوط کردن آ ب سرد و نشاسته ذرت درست کرده اید، بپوشانید و به آرامی کمی مالش دهید و آن را مقابل آفتاب بگذارید تا خشک شود. آفتاب خون را از پارچه خارج کرده و جذب نشاسته می کند. در صورت نیاز این عمل را چند بار تکرار کنید.

3- پارچه خونی را درون مخلوط آب سرد و نمک خیس کنید. آب را آنقدر عوض کنید تا لکه به طور کامل برطرف شود.

4- برای پاک کردن لکه های کوچک خون روی یقه پیراهن های مردانه (در اثر تراشیدن ریش)، کافی است چند قطره آب سرد روی هر لکه بریزید و سپس مقداری پودر نشاسته روی  آن بپاشید. وقتی نشاسته خشک شد، پیراهن را بشویید لکه های خون برطرف خواهند شد.

نحوه پاک کردن خطوط کاربن از روی نایلون و رو میزی

برای محو کردن این نوع لکه ها آب ژاول را با آب سرد مخلوط کرده روی لکه بمالید .

در صورتی که لکه روی پارچه ای که از الیاف مصنوعی تهیه شده ایجاد شد می توانید با آبلیموی خالص آن را بر طرف نمائید.

برای برطرف کردن لکه روی نایلون نیز می توانید از ابر همراه با پودر شستشو استفاده کنید.

لکه روغن ماشین

تا به حای پیش آمده است که از کنار ماشین عبور کرده باشید و لباس شما سیاه شده باشد برای این منظور روی لکه ها، کره یا روغن،بمالید و بگذارید 12 ساعت بماند. سپس آن را با بنزین پاک کنید و این راه برای لباس های ابریشمی و کتانی است.

برای پارچه های چرمی می توانید مقداری وازلین روی روغن بمالید و بعد از یک ساعت و نیم با تتراکلرورد و کربن پاک کنید سپس با یک تکه پارچه پشمی آن جلا دهید.

لکه های رنگ

برای لکه زدایی رنگ ها باید بدانیم که چندین نوع رنگ داریم و بعداً برای هر نوع از آنها تدبیر خاصی بیندیشیم.

سه نوع رنگ داریم:

1: لکه های مربوط به آبرنگ 
2: لکه رنگ پلاستیکی
 
3: لکه رنگ روغنی.

1: زدودن لکه آبرنگ: زدودن لکه آبرنگ ساده است برای این منظور باید با آب سرد بشویید سپس با آب نیمگرم و پودر رختشویی آنها را تمیز بشویید و آب بکشید و اگر خیلی سمج باشد، پنبه را به گلیسیرین آغشته کنید و روی آن بمالید سپس با آب گرم و پودر رختشویی بشویید و آب بکشید و اگر نتیجه نگرفتید از تربانتین استفاده کنیم.

2: لکه های پلاستیکی: ابتدا اضافی رنگ را بتراشید سپس نفت خام بمالید و با پنبه پاک کنید و سرانجام با آب گرم و صابون بشویید و آبکشی نمایید.

3: لکه های رنگی روغنی: اگر کهنه و خشک است پاک کردن آن تقریباً غیر ممکن است اما در صورتی که هنوز خشک نشده و یا فقط یکی دو روز پیش اتفاق افتاده است باید چنین کرد: از روی هر نوع پارچه اضافه رنگ را لبه ی تیز کار بگیرید بعد پنبه ای را به تربانتین آغشته کنید و روی لکه بمالید سپس با پنبه دیگری پاک کنید این کار را چندین بار تکرار کنید و ته رنگ را نیز با آب گرم و پودر لباسشویی از بین ببرید مسلماً از نتیجه کار راضی خواهید بود.

نحوه کندن آدامس از مو

بچه ها گاهی با آدامس خود بازی می کنند و آن را به جاهای مختلف مثل مو می چسبانند !

اگر آدامس به موی کودک شما چسبید، می توانید برای کندن آن از دو روش زیر کمک بگیرید:

ـ روش اول: یک تکه یخ را چند بار روی آدامس بکشید تا سفت شود سپس آدامس را از مو جدا کنید.

ـ روش دوم: کمی کرم مرطوب کننده به همان قسمت مو  بکشید ، سپس با یک دستمال خشک، مو را چند بار پائین بکشید آدامس از آن جدا خواهد شد.

پاک کردن لکه آدامس

گاهی اوقات برایتان اتفاق افتاده که آدامسی به لباس شما بچسبد . برای حل این مشکل می توان از راه های زیر استفاده نمود :

1-در مرحله اول می توانید یک تکه یخ روی لکه بگذارید و بعد آدامس سفت شده را بکنید 
2 اگر پارچه شما قابل شستشوست , کمی سفیده تخم مرغ روی آدامس بمالید تا نرم شود و تا جایی که ممکن است آدامس را از روی پارچه بردارید و سپس بشویید.

3- اما اگر پارچه شما قابل شستشو نمی باشد با یک تکه اسفنج ابتدا تراکلرید کربن و سپس آب و صابون بمالید , این عمل را تکرار کنید تا پاک شود .

توجه :  باید برای پاک کردن لکه آدامس احتیاط کرد تا پارچه آسیب نبیندو پاره یا سوراخ نشود.

نحوه شستن لباس لی( جین )

برای شستشوی بهتر البسه جین بار اول آنها را بدون استفاده از موادشوینده بشویید،سپس بعد از پشت ورو کردنشان اقدام به شستنشان با مواد شوینده کنید.

نحوه شستشوی لباس قرمز

اگر می خواهید لباسهای قرمز رنگ به لباسهای دیگر رنگ روشن ندهند کافی است البسه قرمز رنگ را قبل از شستشو برای اولین بار داخل یک ظرف پر از سرکه قرار دهید.

نکاتی مهم و خواندنی درباره مایع نرم کننده حوله و لباس

نرم کننده ها با نرم و لطیف نمودن حوله و لباس، استفاده و پوشیدن آنها را راحتتر می‌نمایند. این محصولات همچنین می‌توانند با از بین بردن الکتریسته ساکن مانع از جذب ذرات گرد و غبارشده و باعث کاهش چین و چروک پارچه شوند.

نرم کننده حوله و لباس به منظور نرمی و لطافت، از بین بردن الکتریسیته ساکن، اطوپذیری آسانتر، افزایش طول عمر پارچه و ایجاد رایحه مناسب در لباس بکار می‌رود.

طرز شستن چادر مشکی

اگر چادر مشکی را با مایع ظرفشویی بشویید خیلی بهتر و براق تر می شود. پس از شستن نیز از نرم کننده هاله استفاده کنید تا الکتریسیته آن نیز از بین برود.

مایع نرم کننده حوله ولباس

حوله و البسه در اثر شستشوی مکرر با شوینده‌ها، بخصوص پودرهای شوینده حالت زبر و خشن به خود گرفته و هنگام استفاده حس ناخوشایندی را برای مصرف کننده ایجاد می‌کنند. همچنین وجود بار الکتریکی ساکن در سطح الیاف طبیعی و یا مخلوط الیاف طبیعی و مصنوعی موجب جذب گرد وغبار، ایجاد چین وچروک و جرقه‌های الکتریکی در سطح الیاف می‌شود که مطلوب مصرف کنندگان نیست.

نرم کننده حوله و لباس به منظور ایجاد خواص مطلوبی چون نرمی و لطافت، از بین بردن الکتریسیته ساکن، اطوپذیری آسانتر، افزایش طول عمر پارچه و ایجاد رایحه مناسب در لباس بکار می‌رود. کارایی نرم کننده‌های حوله و لباس علاوه بر وابسته بودن به اجزاء تشکیل دهنده، کاملا تحت تاثیر نحوه مصرف آن می‌باشد.

خواص نرم کننده‌ها

نرم کننده ها با نرم و لطیف نمودن حوله و لباس، استفاده و پوشیدن آنها را راحتتر می‌نمایند. این محصولات همچنین می‌توانند با از بین بردن الکتریسته ساکن مانع از جذب ذرات گرد و غبارشده و باعث کاهش چین و چروک پارچه شوند. از دیگر خواص مطلوب آنها می‌توان به مراقبت از رنگ و بافت پارچه اشاره کرد که در صورت استفاده مداوم، طول عمر البسه زیاد تر خواهد شد. یکی دیگر از خواص قابل توجه برخی نرم کننده ها تثبیت و ماندگاری بیشتر اسانس بر روی پارچه است. تنوع رنگ و اسانس برخی از این محصولات باعث شده که مصرف

سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

آیا گوش پاک کن واقعا وسیله مفیدی است؟

 
 
 

گوش ها اعضای حساسی هستند که کوچک ترین مشکلی در آن ها باعث بروز مشکلات جدی و حتی کاهش میزان شنوایی می شود.

 
 
     
 
 
 
 
   
 

گوش ها اعضای حساسی هستند که کوچک ترین مشکلی در آن ها باعث بروز مشکلات جدی و حتی کاهش میزان شنوایی می شود. ترشحات گوش یکی از مواردی است که خیلی از افراد با آن روبه رو هستند و برای تمیز کردن آن ها بیش ازحد اصرار می کنند و استفاده از گوش پاک کن موجب عفونت و بروز حساسیت می شوند. دکتر علی شیرازی، متخصص گوش، حلق و بینی نکات و اطلاعات کاملی درباره حفظ سلامت و پاکیزگی گوش ارائه می دهند.

غضروف ها در معرض عفونت

بعضی از خانم ها قسمت غضروف گوش شان را نیز سوراخ می کنند، گاهی اوقات ممکن است در اثراین کار غضروف دچار عفونت شود چون غضروف عضو حساسی است و یک لایه نازک پوست روی آن را پوشانده که اگر عفونتی در آن رخ دهد می تواند مشکلات جدی را برای فرد به وجود آورد. اگر خانمی می خواهد این کار را انجام دهد باید بسیار مراقب باشد و این کار را با دقت و حفظ رعایت استریل انجام دهد.

بدلیجات گوشی و حساسیت

به دنبال سوراخ کردن گوش بدلیجات زیادی هستند که حساسیت ایجاد می کنند ولی در میان آن ها طلای زرد یا سفید این طور نیستند و حساسیت ایجاد نمی کنند. اگر دراثر اشتباه فردی جسم خارجی را در گوشش فرو کند درصورتی که آن جسم به راحتی دیده می شود می توان آن را با دست خارج کرد ولی اگر جسم خارجی که وارد گوش شده را نتوان مشاهده کرد به هیچ عنوان نباید سعی کنید تا آن را بیرون بیاورید، در این شرایط فرد را به مرکز درمانی برسانید تا توسط پزشک متخصص این کار انجام شود و بدون این که به پرده گوش آسیب برسد جسم خارجی از آن بیرون آورده شود.

برای سوراخ کردن گوش

لاله گوش از جمله نواحی بدن است که برای اتصال آویز و گوشواره مناسب است. سوراخ کردن گوش به مسئله فرهنگی ما برمی گردد برای مثال برخی از خانواده ها معتقدند این کار باید در سنین کودکی برای دختران انجام شود. اصولا از لحاظ سیر رشد، رشد لاله گوش حداکثر تا ۹ سالگی تمام می شود یعنی بعد از این سن اندازه لاله گوش تغییر نمی کند. بهتر است سوراخ کردن گوش بعد از ۶ سالگی انجام شود ولی اگر خانواده ها اصرار دارند تا زودتر این کار را انجام دهند ضرر چندانی برای کودک ندارد. در بعضی ازخانواده ها مرسوم است که گوش دختران را با روش های خانگی مانند استفاده از نخ و سوزن سوراخ می کنند، عمل سوراخ کردن گوش باید در شرایط بهداشتی و استریل انجام شود وگرنه فرد دچار عفونت می شود.

وقتی ترشحات نشانه عفونت های جدی گوش هستند

ترشحات گوش می توانند در ناحیه خارجی، داخلی و در موارد استثنایی در گوش داخلی وجود داشته باشند. زمانی که گوش به دلایلی عفونت کند یا در مواردی در اثر ابتلای افراد به آلرژی، ترشحات واضح و بیش ازحدی را می توان در این ناحیه مشاهده کرد. عفونت های ویروسی و بیشتر از آن ها عفونت های باکتریال و میکروبی باعث بروز عفونت در جداره داخلی گوش می شوند و به صورت جرم غیرطبیعی از گوش بیرون می آیند.

اگر گوش تان می خارد

ترشحات که در اثر عفونت های مختلف ایجاد می شوند می توانند به صورت مایع شفاف، خونابه یا چرکی باشند و گاهی نیز به صورت چرک و خون از گوش خارج شوند. با توجه به نوع عفونت و حالت آن که ذکر شد با توجه به تشخیص پزشک ممکن است در اثر علت خاصی ایجاد شده باشد. خارش، احساس درد، تورم و کاهش شنوایی از مهم ترین علائم ابتلا به عفونت میکروبی گوش است.

زنگ خطر؛ خونریزی گوش

بیماری که با ترشحات چرکی به پزشک مراجعه می کند ممکن است در اثر آسیب جدی به گوش مانند وارد شدن و نفوذ جسم خارجی و خراش خوردن آن یا وارد شدن ضربه، دچار پارگی پرده گوش شده باشد که از عواقب آن خونریزی و درد شدید در این ناحیه است. در مواردی نیز ممکن است به سر بیمار در تصادف یا سانحه ای ضربه شدیدی وارد شود و عارضه ای مانند شکستگی جمجمه اتفاق بیفتد که به دنبال آن خونریزی از گوش یا بینی رخ دهد، با این حال عمده ترشحات غیرعادی مربوط به ترشحات چرکی است که به دنبال عفونت در گوش خارجی یا میانی ایجاد می شوند و در کودکان شایع تر است.

در آب سالم شنا کنید

بعضی از کارها باعث بروز عفونت در افراد می شود، مثلا ورود آب آلوده و رطوبت، محیط مساعدی را برای رشد میکروب ها و به ویژه قارچ ها در گوش ایجاد می کند و گوش دچار عفونت می شود. افرادی که دچار بیماری های خاص مانند آلرژی، اگزما و بیماری های پوستی هستند بیشتر در معرض این ناراحتی ها قرار می گیرند. نخستین علائم خارش، التهاب، تحریک پذیری و درد مجاری خارجی گوش است. اگر شدت این علامت ها افزایش یابد باید سریعا برای پیشگیری از شدت بیماری و درمان صحیح به پزشک مراجعه کرد.

چرا این همه وسواس؟

بعضی افراد عادت دارند بعد از حمام از گوش پاک کن برای تمیزی گوش شان استفاده کنند، البته ضرری ندارد تا با این وسیله قسمت خارجی گوش را پاک کنید، ولی نباید وسواس بی دلیل به خرج دهید. این کار نه تنها به صورت عادت برای تان باقی می ماند بلکه مرتب داخل گوش تان احساس خارش خواهید کرد و به دنبال آن این کار را ادامه می دهید، در نتیجه پیگیری این عادت نادرست احتمال صدمه به مجرای گوش وجود دارد و حتی در مواردی نیز به پرده گوش آسیب می رسد. باید بدانید همانطور که تجمع جرم گوش باعث ناراحتی می شود کمبود یا نبود این ترشحات نیز مشکلات بیشتری را به دنبال دارد.

گوش پاک کن ها و عوارض آن

گوش پاک کن وسیله ای است که برای تمیز کردن لاله گوش، استعمال برخی داروها، تمیز کردن آرایش دور چشم ها و مواردی از این قبیل استفاده می شود. ترشحات گوش به طور طبیعی به سمت بیرون حرکت می کند و نیازی نیست برای تمیز کردن گوش از گوش پاک کن استفاده کرد. وقتی به حمام می رویم تنها کافی است قسمت حفره ای شکل قسمت خارجی گوش را تمیز کنیم. از پاک کردن داخل گوش با کف صابون و انگشت پرهیز کنید چون چنین روش هایی برای تمیز کردن گوش نه تنها کمکی به بهداشت و نظافت گوش نمی کند بلکه باعث ناراحتی و اختلال در سیستم طبیعی این عضو می شود. وقتی ترشحات به طور طبیعی به سمت خارجی گوش حرکت می کنند دیگر نیازی نیست که آن ها را با وسیله دیگری از گوش خارج یا جسم خارجی را وارد گوش تان کنید.

تنها یک قطره

توصیه می کنیم بعد از استحمام یا شنا فقط لاله گوش و قسمت خارجی آن را، آن هم بدون دستکاری مجرای داخلی گوش پاک کنید. شاید فکر کنید با استحمام مقدار زیادی آب وارد گوش تان می شود و برای سلامت آن ضرر دارد اما خوب است بدانید که مقدار آبی که بعد از حمام وارد گوش می شود یا خودبه خود از آن خارج شده یا در عرض چند دقیقه بخار می شود و چیز دیگری در گوش باقی نمی ماند، مگر آن هایی که در پرده گوش شان با مشکل مواجه هستند. چنین افرادی که در این ناحیه دچار ناراحتی هستند ممکن است بعد از مدتی با عفونت گوش مواجه شوند که استفاده از گوش پاک کن نیز راه حل مناسب برای شان نیست. افرادی که در ناحیه پرده گوش شان مشکل دارند باید مراقب باشند تا در هنگام استحمام یا شنا آب وارد گوش شان نشود.

مادران بخوانند

مادران باید بدانند وقتی کودک شان را به حمام می برند آب داخل گوش به راحتی و به طور طبیعی از گوش خارج می شود. فکر نکنید اگر گوش تان خیس شد یعنی مقدار زیادی آب وارد آن شده، همان مقدار اندک آبی که وارد گوش می شود بعد از گذشت چند دقیقه بخار شده و از بین می رود بنابراین نباید حساسیت به خرج دهید.

مراقب میکروب ها باشید

خانم ها باید مراقب باشند تا استفاده از گوش پاکن برای تمیزی داخلی گوش شان را بیش از حد تکرار نکنند به خصوص آن هایی که مصرند تا گوش شان را با صابون شست وشو دهند، با ادامه این کار حالت طبیعی پوست گوش از بین می رود و پوست خشک می شود، در نتیجه فرد مستعد ابتلا به بیماری های قارچی و میکروبی شده یا دچار حساسیت های پوستی مانند خارش می شود. پاک کردن مجرای گوش به وسیله گوش پاک کن، با حذف واکس یا همان ترشحات طبیعی که مجرای گوش را فرا گرفته تماس میکروب ها با پوست مجرای گوش را افزایش می دهند.

مرهمی برای گوش های تان

اگر گوش دچار عفونت شود باید طی معاینه توجه داشت که در کدام قسمت اتفاق افتاده است. اگر منشا عفونت گوش خارجی باشد پزشک متخصص برای درمان از قطره های دارویی استفاده می کند. اگر منشا عفونت گوش بیمار به صورت حاد باشد معمولا از قطره استفاده نمی شود و به جای آن آنتی بیوتیک های خوراکی یا تلفیقی تجویز می شود ولی اگر عفونت مزمن در گوش میانی رخ دهد در شرایط خاصی با دقت از قطره استفاده می کنیم.این قطره ها عمدتا ۲نوع هستند: قطره های آنتی باکتریال یا آنتی بیوتیک و دسته دیگر قطره هایی که باعث کاهش تورم می شوند که در غالب این ها مقداری کرتون نیز وجود دارد البته این کرتون در آن حجمی نیست که برای سلامت بدن ضرر داشته باشد بنابراین این ۲ ترکیب به طور معمول در قطره ها استفاده می شود. باید بدانید که استفاده از چنین قطره هایی باید با تجویز پزشک صورت گرفته و تنها در مواقعی که لازم است مورد مصرف قرار گیرد.

این ترشحات مفید

همان طور که گفتیم به طور معمول ما خودمان متوجه ترشحات گوش خارجی نمی شویم تا زمانی که بخواهیم گوش مان را تمیز کنیم که چربی در این ناحیه را احساس می کنیم. اگر ترشحات گوش زیاد شوند و به طور غیرطبیعی به حالت مایع یا نیمه جامد به سمت بیرون حرکت کنند به طوری که کاملا آن را احساس کنیم، نشان دهنده این است که مشکلی در این ناحیه وجود دارد، با این حال باید باز هم به این نکته اشاره کنیم که به طور طبیعی گوش ترشح زیادی که متوجه آن شویم را ندارد، مثلا اگر هنگام شست وشو مجرای بیرونی گوش چرب باشد در واقع همان ترشحات طبیعی گوش است ولی هرگونه جرم یا ماده مومی شکلی که موجب انسداد گوش، کاهش شنوایی یا هرگونه مشکل دیگر شود جزو ترشحات غیرطبیعی شمرده می شود و فرد باید برای معاینه و اقدامات لازم به پزشک مراجعه کند.

گوش را تمیز کنیم یا نه؟

گوش به ۳ قسمت تقسیم می شود؛ گوش خارجی، میانی و داخلی. گوش میانی توسط پرده ای از گوش خارجی جدا می شود. آن چیزی که پزشک در زمانی که پرده گوش سالم است با معاینه مشاهده می کند همان گوش خارجی است. مجرای گوش خارجی توسط پوست پوشانده شده و به طور طبیعی ترشحاتی در این ناحیه ایجاد می شود که جداره داخلی گوش را چرب می کند، البته پوست این ناحیه و ترشحات چرب آن با قسمت های دیگر بدن تفاوت دارد.

باید بدانید این ماده چرب به سلامت پوست کمک می کند و در واقع از ترشحات طبیعی و ضروری بدن است که آلوده یا کثیف نیستند. ترشحات گوش خارجی به طور طبیعی و خودبه خود به سمت بیرون حرکت می کنند و از مجرای گوش خارج می شوند بنابراین زمانی که می خواهیم گوش مان را تمیز کنیم متوجه آن می شویم. وجود این جرم برای نرم نگهداشتن و حفظ سلامت مجرای گوش خارجی ضروری است.



سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 11:46 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 نحوه صحيح مسواک زدن

 مسواک زدن صحيح از ارکان اصلی مقوله بهداشت دهان و دندان ميباشد ....کمتر کسی را ميشود يافت که در طی شبانه روز مسواک نزند ولی چيزی که کمتر بدان توجه ميشود نحوه صحيح مسواک زدن ميباشد .... به طوری که در اکثر موارد مسواک زدن با مسواک نزدن زياد تفاوتی نميکند .... يادگيری مسواک صحيح زدن کمک شايانی در امر بهداشت دهان و دندان خواهد داشت هر چند که آموزش صحيح مسواک زدن حضوری بهتر است ولی خوب با توجه به امکانات محدود تصويری و نوشتاری سعی ميکنم که به طور عملی به اين مقوله بپردازم ..... بريم سر اصل مطلب ....

     هدف اصلی از مسواک زدن را اگر بدانيم کمک بزرگی در عملکرد ما خواهد گذاشت .... هدف اصلی يک مسواک زدن صحيح پاک کردن کليه مواد غذائی همراه با مواد رسوبی مختلف و ميکروارگانيسم هائی که به طور طبيعی بر روی کليه سطوح دندان جايگزين شده اند ميباشد مسواک زدن وقتی تکميل خواهد شد که  مجاورات دندان با لثه و سطح زبان را نيز مورد توجه قرار داد. پس به طور کلی سه نوع مواد است که در لا بلای شيار های دندان ..... بين دندانها و.... بين دندانها و لثه رسوب ميکنند :

  • مواد غذائی که در طی روز مصرف ميشود
  • پرو تئينهای بزاق و موادی که در طی شبانه روز براثر تجزيه مواد غذائی در محيط دهان توسط آنزيم ها و ميکروبهای موجود در دهان بوجود ميآيد
  • ميکروبهائی که به طور طبيعی در محيط دهان وجود دارد

هدف اصلی مسواک زدن پاک کردن کليه اين مواد از سطوح مختلف دندانی است .حال میپردازيم به روش مسواک زدن :

قبل از شروع مسواک زدن بايد از تميز و سالم بودن مسواک خود مطمئن بود که در مقاله ای ديگر شرايط يک مسواک خوب را توضيح خواهم داد.... خمير دندان به مقدار کافی بر روی سطح مسواک ميگذاريم سپس دهان را با آب خيس ميکنيم تا خمير دندان خوب کف کند .... سپس اول از سطح جونده دندانها شروع ميکنيم به طوری که با حرکت رفت و برگشتی در روی سطح جونده خمير دندان بخوبی کف ميکند و شيار های موجود بر روی دندان تميز ميشود .... سطوح جونده در هر فک در دو رديف سمت چپ و راست قرار دارد که از يک سمت فک پائيين شروع کرده و به سمت ديگر رفته و سپس همينطور برای فک بالا اقدام ميکنيم .... تميز کردن سطوح جونده مشکل خواصی ندارد و اگر دقت شود و وقت کافی گذاشته شود بخوبی تميز ميشود .... سپس ميرويم سراغ بين دندانها که اين کار بدون استفاده از کمک نخ دندان امکانپذير نيست که در قسمت نحوه صحيح استفاده از نخ دندان توضيح داده ام .... بعد از تميز شدن بين دندانها ميرويم سراغ مجاورات دندان با لثه که به نظر من مهمترين قسمت اموزش مسواک زدن درک نحوه  تميز کردن اين ناحيه ميباشد و اکثرا به اين قسمت مردم کمتر توجه داشته و مشکل اصلی در رعايت بهداشت هم در تميز کردن اين ناحيه ميباشد لذا اين قسمت بيشتر توضيح داده ميشود

 


به اين تصوير دقت کنيد..... حاشيه بين لثه و دندان به صورتی است که شکل آناتوميکی آن فضاهای متعددی را ايجاد ميکند که در يک برسی سه بعدی ميشود فهميد که در هرسه بعد دارای فضاهائی است که دسترسی مسواک به اين نواحی مشکل ميباشد اين تصوير را به خاطر بسپاريد تا دوباره برميگرديم ....

 


اين تصوير را ميبينيد .... به طور معمول ما مسواک را به صورت به صورت رفت و برگشتی در سطوح طرفی دندانها حرکت ميدهيم که اين اشتباه است و اولا در دراز مدت باعث سايش در روی دندان در مجاورات لثه ميشود و در ضمن با پريدن پرز های مسواک از روی بر جستگی يک دندان بر روی برجستگی دندان مجاور عملا بين دندانها خوب تميز نميشود......خوب پس چه کار بايد بکنيم ؟..... قبلا پيشنهاد ميکردند که به جای اينکه حرکت رفت و برگشتی مسواک بر روی سطوح کناری دندان به سمت جلو و عقب باشد اين حرکت به صورت بالا و پائين باشد .... يعنی مسواک را از سمت لثه به طرف بالا حرکت داده و مسواک بزنيم ...... اين نيز جوابگوی ما نخواهد بود علت هم اين است که باز حاشيه مجاور بين لثه و دندان تميز نخواهد شد ..... چرا ؟ خوب به عکس قبلی برگرديد ..... خود لثه يک برجستگی دارد که هر چه به سمت دندان پيش برويم فرورفتگی ايجاد شده و به دندان ختم ميشود ..... سپس دندان نيز يک قوسی دارد و در وسط هايش به حد اکثر بر جستگی ميرسد .... خوب در صورت کشيدن پرز مسواک از پائین به بالا و بر عکس اين پرز ها از روی برجستگی لثه پريده و بروی برجستگی دندان قرار ميگيرد و عملا اين حاشيه بين دندان ولثه تميز نميشود .... نميدونم دقت کرديد که چی دارم ميگم ...؟!خوب چه کار بايد کرد ....

 


به اين تصوير دقت کنيد و خوب گوش کنيد به ادامه مبحث؟!..... مسواک را با يک زاويه ۴۵ درجه نسبت به محور طولی دندان بر روی شيار لثه و دندان قرار ميدهيم و مقداری فشار ميدهيم به سمت پائين تا پرز های مسواک کاملا بين لثه و دندان و همچنين بين دندانها فرو رود ..... مانند شکل .... بعد با يک حرکت لرزشی مناسب و با دامنه کم مسواک را به سمت بالا حرکت ميدهيم اين حرکت لرزشی محدود بايد سه چهار دفعه تکرار شود تا کليه سطوح غير قابل دسترس برای مسواک تميز گردد....

 

برای سطوح داخلی دندانها نيز به اين طريق عمل ميکنيم ..... تصوير به خوبی گويا ميباشد

 


برای سطوحی از دندان که در قوس فک قرار دارند بايد با مانور مناسب و چرخاندن جهت مسواک دسترسی به نواحی که توضيح دادم را فراهم سازيم ..... به طوری که هر چه از ناحيه دندانهای عقب فک به سمت جلو پيش ميرويم جهت مسواک را هم تغيير ميدهيم به طوری که در دندانهای جلو کاملا از از پرز های جلوئی مسواک برای تميز کردن استفاده ميکنيم

چند نکته فنی در مسواک زدن

  • نقاطی که در طی اين مدت مطب داری متوجه شدم که بيمارانم خوب تميز نميکنند عبارتند از ۱- ناحيه دندان عقل که معمولا به علت حالت تهوئی که بهشان دست ميدهد کمتر مسواک ميزنند ... وبه اين علت است که دندانهای عقل با اينکه ديرتر از همه دندانها در ميايد زودتر از بقيه میپوسد ....۲- قسمت هائی که در قوس فکی فرار دارد بخصوص از قسمت داخل به خاطر اينکه مانور دادن در اين نواحی سخت ميباشد يعنی بيمار قسمت دندانهای عقبی را مسواک ميزند و بعد مياد سرغ دندانهای جلوئی و به قوسها فک در ناحيه دندان نيش کمتر توجه ميکند.....۳- سطح روئيه زبان که حتما بايد مسواک کشيده شود که بی توجهی ميشود و لای پرزهای زبان نيز بايد تميز کردد
  • معمولا موقع مسواک زدن فکرمان جای ديگری است و به همه چيز فکر ميکنيم غير از مسواک زدن ......؟!!!!!  آقا و خانم جون من موقع مسواک زدن فکرتون به مسواک زدن باشه نه به بدهی هايتان؟! با حواس جمعی مسواک بزنيد ببينيد که چقدر موثره ....
  • متخصصين گفته اند که طول مدت مسواک زدن صحيح بين ۵ الی ۷ دقيقه ميباشد ..... محض رضای خدا يک بار وقت بگيريد ببينيد چقدر فرز هستيد...؟! اگه زيادی فرز هستيد بدونيد که سرخودتون کلاه گذاشتيد؟!
  • سعی کنيد که بعد از شستن خمير دندان يک بار هم بدون خمير و به قول معروف خشک مسواک بزنيد .... چرایش بمونه برای  بعد که دارم از تایپ کردن خسته ميشم ..... بنزينم داره تموم ميشه ...؟!


سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 11:44 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

  

·         دسته بندی: بهداشت و سلامت

·          

گوش‌هایی که خاصیت خودپاک کنندگی خود را از دست داده‌اند، دچار جرم گرفتگی می‌شوند این در حالیست که در گوش افراد به طور طبیعی، جرم انباشته نمی‌شود و

گوش‌هایی که خاصیت خودپاک کنندگی خود را از دست داده‌اند، دچار جرم گرفتگی می‌شوند این در حالیست که در گوش افراد به طور طبیعی، جرم انباشته نمی‌شود اما گوش برخی از بیماران به طور مرتب جرم می‌گیرد اما آنان به اشتباه فکر می‌کنند که گوششان به شست و شو عادت کرده است.

یک متخصص گوش و حلق و بینی گفت: جرم گرفتگی گوش در افراد دارای پوست چرب شایع‌تر و غدد چربی بدن آنان فعال‌تر است.

دکتر عبدالحمید حسین نیا در گفت وگو با ایسنا افزود: احساس کیپ شدن گوش و کم شنوایی انتقالی (کم شنوایی در گوش خارجی و میانی) از جمله علایم جرم گرفتگی گوش است و اگر جرم بیش از حد سفت شود بر قدرت شنوایی بیمار تاثیر منفی می‌گذارد.

وی با بیان اینکه برای پیشگیری از ابتلا به جرم گرفتگی گوش، روش خاصی وجود ندارد، گفت: گوش‌هایی که خاصیت خودپاک کنندگی خود را از دست داده‌اند، دچار جرم گرفتگی می‌شوند این در حالیست که در گوش افراد به طور طبیعی، جرم انباشته نمی‌شود اما گوش برخی از بیماران به طور مرتب جرم می‌گیرد اما آنان به اشتباه فکر می‌کنند که گوششان به شست و شو عادت کرده است.

این متخصص گوش و حلق و بینی تاکید کرد: برای تخلیه گوش هرگز نباید از وسیله‌ای که به اشتباه گوش پاک‌کن خوانده می‌شود، استفاده کرد چون این وسیله به گوش آسیب می‌رساند به گونه‌ای که پنبه نوک آن در مجرای گوش باقی می‌ماند. این وسیله به پرده گوش نیز صدمه می‌زند چون استفاده از آن باعث فشرده شدن جرم، نزدیک پرده گوش می‌شود.

حسین‌نیا در پایان درباره راه‌های خارج کردن جرم گوش گفت: روشهای متداولی برای این کار وجود دارد که خارج کردن جرم با مکش و برخی از ابزارهای خاص و شست و شو با آب پاکیزه از جمله آن‌هاست البته پیش از آغاز خارج کردن جرم سفت از گوش باید این عضو را با گلیسیرین نرم کرد



سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 11:43 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

نحوه استفاده صحیح از گوش پاک کن

 
 
 

خطرات استفاده از گوش پاک کن یکی دو تا نیست خصوصا در بچه ها که نسوج ضعیف تر و حساس تری دارند...

 
 
 
 
 
   
   
   
 
     

خطرات استفاده از گوش پاک کن یکی دو تا نیست خصوصا در بچه ها که نسوج ضعیف تر و حساس تری دارند.

کودکتان را حمام می کنید، از حمام می آوریدش بیرون، خشکش می کنید و بعد، دست دراز می کنید و گوش پاک کن را برمی دارید و توی گوشش می چرخانید. راستی، هیچ فکر کرده اید که این جور وقت ها دارید به کودکتان خدمت می کنید یا خیانت؟

احتمالا اکثر شما به ویژه پس از حمام کردن کودک به فکر تمیز کردن گوش و خارج کردن ترشحات آن می افتید. این لحظه غالبا همان لحظه ای است که دست خود را به سمت یک گوش پاک کن دراز کرده و یا حتی در مواردی، یک تکه دستمال کاغذی و یا پنبه را به دور یک چوب کبریت پیچیده و جهت تمیز کردن گوش دلبندتان، آن را داخل مجرای گوش می کنید. ولی مراقب باشید! خطر همین جا در کمین شما نشسته است.

انجام یکی از اعمال بسیار ساده فوق می تواند موجب رساندن آسیب های جبران ناپذیری به گوش شود.

در سطح اجتماع بحث های زیادی در مورد استفاده و یا عدم استفاده از گوش پاک کن جهت تمیز کردن گوش وجود دارد. در واقع، شاید بتوان گفت که عبارت گوش پاک کن، فقط یک عبارت مجازی است برای چیزی که موارد کاربرد آن ارتباط کمی با رفع آلودگی گوش دارد.

از گوش پاک کن بیشتر جهت تمیز کردن لاله گوش، داخل بینی کودک، بین انگشتان پا، مالیدن پماد بر روی زخم، استعمال داروها در نواحی باز و تمیز کردن آرایش دور چشم ها استفاده می شود ، درحالیکه بسیاری از مردم بر این باورند که این وسیله صرفا جهت خارج کردن ترشحات از داخل گوش است. یک نکته مهم را بایستی همیشه به خاطر داشته باشید: ترشحات گوش خارجی که به آن جرم یا واکس گوش گفته می شود، به هیچ وجه آلوده و کثیف نیستند.

این ترشحات، در واقع یک سری از ترشحات طبیعی و ضروری بدن هستند که از گوش مراقبت می کنند. همانگونه که همه می دانند، جرم گوش زرد رنگ و چرب بوده و دارای حالت چسبندگی است. وجود این جرم برای نرم نگهداشتن و حفظ سلامت مجرای گوش خارجی ضروری است. علاوه بر این، اسیدیته این ترشحات مانع از رشد باکتری و قارچ می شود.

جرم گوش به طور طبیعی و خودبه خود به سمت بیرون حرکت کرده و از مجرای گوش خارج می شود بنابراین نیازی به دستکاری برای خروج آن وجود ندارد. البته در برخی از موارد، ترشح بیش از حد به خصوص در افراد مستعد موجب انسداد گوش و کاهش شنوایی می شود که در این صورت بایستی بیمار جهت شستشوی گوش و اقدامات لازم به پزشک متخصص مراجعه کند.

بر اثر فرو بردن جسم خارجی به داخل گوش ، علاوه بر خطر آسیب رسانی به پرده گوش، امکان ایجاد خراش های ظریف میکروسکوپی در مجرای گوش وجود دارد. در این صورت و با توجه به احتمال وجود میکروب و یا قارچ در سطح گوش، چنانچه کودک زمینه آلودگی را پیدا کند مبتلا به عفونت گوش خواهد شد. اکثر شما اندازه دقیق عمق گوش را نمی دانید و بنابراین قادر به پاک کردن تمامی قسمت های گوش نیستید.

در نتیجه، وارد کردن جسمی نظیر گوش پاک کن موجب فشرده تر شدن این ترشحات در قسمت های عمقی تر مجرا می شود که در این صورت، خروج آنها مشکل تر خواهد بود.

علاوه بر این، بررسی ها نشان می دهند کودکانی که جهت رفع خارش و تمیز کردن گوش از وسایلی نظیر سنجاق سر و یا گوش پاک کن استفاده می کنند بیش از سایرین در معرض خطر پارگی پرده گوش قرار دارند.

بسیاری از متخصصان گوش و حلق و بینی هشدار می دهند که استفاده از گوش پاک کن با تضعیف سیستم دفاعی گوش موجب افزایش خطر ابتلا به خشکی و خارش گوش می شود. بهترین روش توصیه شده جهت تمیز کردن گوش خارجی این است که لاله گوش و قسمت بیرونی گوش خارجی را با استفاده از یک پارچه نخی نرم و مرطوب که به دور انگشت اشاره تان پیچیده اید تمیز کنید، بدون آنکه انگشت خود را داخل مجرا ببرید.

با این وجود در برخی موارد لازم است که واکس درون گوش خارج شود. به عنوان مثال ،در برخی به طور طبیعی تولید ترشحات گوش بسیار بیش از حالت عادی است که می تواند موجب تجمع و بسته شدن کانال گوش شود.

البته این انسداد به طور شایع تر در ارتباط با تمیز کردن نادرست گوش بوجود می آید.

در صورت گرفتگی گوش فرزندتان در اثر تجمع جرم، چنانچه وی دارای سابقه سوراخ شدن پرده صماخ یا هر گونه عمل جراحی در گوش است، حتما او را نزد پزشک متخصص ببرید. ولی چنانچه پرده صماخ سالم بوده و گوش صرفا به توسط جرم پر شده باشد، ممکن است با انجام روش های درمانی صحیح در منزل بتوانید ناراحتی فرزندتان را درمان کنید:

اولین وسیله ای که لازم دارید، یک قطره چکان است. قطره چکان را بایستی توسط یکی از مواد نرم کننده جرم که به راحتی در دسترس هستند پر کنید، نظیر روغن های معدنی مخصوص، روغن بچه و مثلا قطره <گلیسیرین فنیکه .> سپس سر کودک را به یک طرف خم کنید به طوری که گوش مبتلا رو به بالا باشد. در ادامه و با استفاده از یک قطره چکان، ۲تا۳ قطره از محلول نرم کننده جرم را در داخل گوش مبتلا بریزید و همچنان سر را در همان وضعیت به مدت ۵ دقیقه نگهدارید.

سپس یک پارچه تمیز بر روی گوش قرار داده و سر را به طرف مقابل خم کنید و اجازه دهید تا محلولی که در داخل گوش ریخته اید، به آرامی بیرون بیاید. در صورت لزوم می توانید این عمل را روزی یکی دو بار و برای مدت چند روز انجام دهید.

چنانچه با انجام عمل فوق جرم گوش کودکتان بیرون نیامد و یا دارای سابقه سوراخ شدگی پرده صماخ و یا هر گونه عمل جراحی بود، حتما با پزشک جهت اقدامات پیشرفته تر مشورت کنید. پزشک ابتدا با استفاده از وسیله ای به نام اتوسکوپ داخل گوش را دیده و سپس ممکن است که جهت خارج کردن جرم گوش، شستشوی گوش با آب را انجام داده و یا با استفاده از یک وسیله خاص دیگر نظیر دستگاه های واکیوم خاص جهت برداشتن جرم گوش اقدام کند.

ـ نکته مهم:

هرگز سعی نکنید تا اجسامی که داخل گوش رفته و یا چسبیده را با زور خارج کنید.

گیر افتادن و یا چسبیدن اجسام خارجی در داخل مجاری گوش به ویژه در مورد اطفال زیاد اتفاق می افتد. خیلی احتمال دارد که بچه ها به دلیل کنجکاوی یک جسمی نظیر پاک کن را داخل گوش خود و یا کودک دیگری قرار دهند. در این صورت، بایستی حتما توجه داشته باشید که خلاصی از حالت بوجود آمده به راحتی میسر نیست.

حتی شاید دیده باشید که یک حشره درگوش شما و یا شخص دیگری گیر کند. در این صورت، تنها کاری که بایستی انجام دهید این است که کمی از روغن معدنی مخصوص که جهت نرم کردن جرم گوش نیز استفاده می شود، به داخل گوش بریزید تا حشره کشته شود.سپس در کوتاه ترین زمان ممکن با پزشک تماس بگیرید. هیچگاه نباید سعی کنید که حشره و یا هر چیز دیگری را که داخل گوش گیر کرده است، خودتان شخصا در بیاورید و غیر از پزشک، به هیچ شخص دیگری اجازه دست زدن به چیزی که داخل گوش چسبیده است، ندهید.

http://www.aftabir.com/images/article/break.gif

   
   
 
 
 

خطرات استفاده از گوش پاك كن يكي دو تا نيست خصوصا در بچه ها كه نسوج ضعيف تر و حساس تري دارند. 

كودكتان را حمام مي‌كنيد،‌از حمام مي‌آوريدش بيرون،‌ خشكش مي‌كنيد و بعد،‌دست دراز مي‌كنيد و گوش پاك‌كن را برمي‌داريد و توي گوشش مي‌چرخانيد. راستي، هيچ فكر كرده‌ايد كه اين جور وقت‌ها داريد به كودكتان خدمت مي‌كنيد يا خيانت؟ 
احتمالا اكثر شما به ويژه پس از حمام كردن كودك به فكر تميز كردن گوش و خارج كردن ترشحات آن مي‌افتيد.‌ اين لحظه غالبا همان لحظه‌اي است كه دست خود را به سمت يك گوش پاك‌كن دراز كرده و يا حتي در مواردي، ‌يك تكه دستمال كاغذي و يا پنبه را به دور يك چوب كبريت پيچيده و جهت تميز كردن گوش دلبندتان، آن را داخل مجراي گوش مي‌كنيد. ولي مراقب باشيد! خطر همين‌جا در كمين شما نشسته است. 
انجام يكي از اعمال بسيار ساده فوق مي‌تواند موجب رساندن آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري به گوش شود. 
در سطح اجتماع بحث‌هاي زيادي در مورد استفاده و يا عدم استفاده از گوش پاك‌كن جهت تميز كردن گوش وجود دارد. در واقع، شايد بتوان گفت ‌كه ‌عبارت ‌گوش‌پاك‌كن، ‌فقط يك عبارت مجازي است براي چيزي كه موارد كاربرد آن ارتباط كمي با رفع آلودگي گوش دارد. از گوش پاك‌كن بيشتر جهت تميز كردن لاله گوش، داخل بيني كودك،‌ بين انگشتان پا، ماليدن پماد بر روي زخم، استعمال داروها در نواحي باز و تميز كردن آرايش دور چشم‌ها ‌استفاده مي‌شود ، درحاليكه بسياري از مردم بر اين باورند كه اين وسيله صرفا جهت خارج كردن ترشحات از داخل گوش است. يك نكته مهم را بايستي هميشه به‌خاطر داشته باشيد: ترشحات گوش خارجي كه به آن جرم يا واكس گوش گفته مي‌شود، به‌هيچ‌وجه آلوده و كثيف نيستند. اين ترشحات، در واقع يك سري از ترشحات طبيعي و ضروري بدن هستند كه از گوش مراقبت مي‌كنند. همانگونه كه همه مي‌دانند، جرم گوش زرد رنگ و چرب بوده و داراي حالت چسبندگي است. وجود اين جرم براي نرم نگهداشتن و حفظ سلامت مجراي گوش خارجي ضروري است. علاوه بر اين، اسيديته اين ترشحات مانع از رشد باكتري و قارچ مي‌شود. 
جرم گوش به‌طور طبيعي و خودبه‌خود به سمت بيرون حركت كرده و از مجراي گوش خارج مي‌شود بنابراين نيازي به دستكاري براي خروج آن وجود ندارد. البته در برخي از موارد، ترشح بيش از حد به‌خصوص در افراد مستعد موجب انسداد گوش و كاهش شنوايي مي‌شود كه در اين صورت بايستي بيمار جهت شستشوي گوش و اقدامات لازم به پزشك متخصص مراجعه كند. بر اثر فرو بردن جسم خارجي به داخل گوش‌، ‌علاوه بر خطر آسيب‌رساني به پرده گوش، امكان ايجاد خراش‌هاي ظريف ميكروسكوپي در مجراي گوش وجود دارد. در اين صورت و با توجه به احتمال وجود ميكروب و يا قارچ در سطح گوش، چنانچه كودك زمينه آلودگي را پيدا كند مبتلا به عفونت گوش خواهد شد. اكثر شما اندازه دقيق عمق گوش را نمي‌دانيد و بنابراين قادر به پاك‌ كردن تمامي قسمت‌هاي گوش نيستيد. در نتيجه،‌وارد كردن جسمي نظير گوش پاك‌كن موجب فشرده‌تر شدن اين ترشحات در قسمت‌هاي عمقي‌تر مجرا مي‌شود كه در اين صورت،‌خروج آنها مشكل‌تر خواهد بود. 
علاوه بر اين،‌بررسي‌ها نشان مي‌دهند كودكاني كه جهت رفع خارش و تميز كردن گوش از وسايلي نظير سنجاق سر و يا گوش پاك‌كن استفاده مي‌كنند بيش از سايرين در معرض خطر پارگي پرده گوش قرار دارند. بسياري از متخصصان گوش و حلق و بيني هشدار مي‌دهند كه استفاده از گوش پاك‌كن با تضعيف سيستم دفاعي گوش موجب افزايش خطر ابتلا به خشكي و خارش گوش مي‌شود. بهترين روش توصيه شده جهت تميز كردن گوش خارجي اين است كه لاله گوش و قسمت بيروني گوش خارجي را با استفاده از يك پارچه نخي نرم و مرطوب كه به‌دور انگشت اشاره‌تان پيچيده‌ايد تميز كنيد، بدون آنكه انگشت خود را داخل مجرا ببريد. 
با اين وجود در برخي موارد لازم است كه واكس درون گوش خارج شود. به‌عنوان مثال‌،در برخي به‌طور طبيعي توليد ترشحات گوش بسيار بيش از حالت عادي است كه مي‌تواند موجب تجمع و بسته شدن كانال گوش شود. البته اين انسداد به‌طور شايع‌تر در ارتباط با تميز كردن نادرست گوش بوجود مي‌آيد. 
در صورت گرفتگي گوش فرزندتان در اثر تجمع جرم، چنانچه وي داراي سابقه سوراخ شدن پرده صماخ يا هر گونه عمل جراحي در گوش است، حتما او را نزد پزشك متخصص ببريد. ولي چنانچه پرده صماخ سالم بوده و گوش صرفا به توسط جرم پر شده باشد، ممكن است با انجام روش‌هاي درماني صحيح در منزل بتوانيد ناراحتي فرزندتان را درمان كنيد: 
اولين وسيله‌اي كه لازم داريد، يك قطره چكان است. قطره چكان را بايستي توسط يكي از مواد نرم كننده جرم كه به‌راحتي در دسترس هستند پر كنيد، نظير روغن‌هاي معدني مخصوص، روغن بچه و مثلا‌ قطره <گليسيرين فنيكه .> سپس سر كودك را به يك طرف خم كنيد به‌طوري كه گوش مبتلا رو به بالا باشد. در ادامه و با استفاده از يك قطره‌چكان،‌2تا3 قطره از محلول نرم كننده جرم را در داخل گوش مبتلا بريزيد و همچنان سر را در همان وضعيت به مدت 5 دقيقه نگهداريد. سپس يك پارچه تميز بر روي گوش قرار داده و سر را به طرف مقابل خم كنيد و اجازه دهيد تا محلولي كه در داخل گوش ريخته‌ايد،‌به آرامي بيرون بيايد. در صورت لزوم مي‌توانيد اين عمل را روزي يكي دو بار و براي مدت چند روز انجام دهيد. چنانچه با انجام عمل فوق جرم گوش كودكتان بيرون نيامد و يا داراي سابقه سوراخ شدگي پرده صماخ و يا هر گونه عمل جراحي بود،‌حتما با پزشك جهت اقدامات پيشرفته‌تر مشورت كنيد. پزشك ابتدا با استفاده از وسيله‌اي به‌نام اتوسكوپ داخل گوش را ديده و سپس ممكن است كه جهت خارج كردن جرم گوش، شستشوي گوش با آب را انجام داده و يا با استفاده از يك وسيله خاص ديگر نظير دستگاه‌هاي واكيوم‌ خاص  جهت برداشتن جرم گوش اقدام  كند.                               



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید اینجانب رضا اشرفی دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی فتاوری اطلاعات، متولد 1362 از روستای آق گنبد و در ارومیه سکونت دارم. این وبلاگ جهت اطلاع رسانی در حوزه های مختلف ایجاد شده است امیدورام با راهنمایی های خود، بنده حقیر را در هرچه بهتر کردن وبلاگ یاری فرمائید.
آخرین مطالب
پيوندها
ساعت کاسیو">ساعت کاسیو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی فرهنگی ورزشی و آدرس ashrafireza.com.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان